به گزارش قدس آنلاین، شاید شما پشت ویترین مغازهها عناوین عجیب و غیرمتعارفی که البته تا الان دیگر به چشم همه ما عادی شده را دیدهاید اینکه چطور قورباغههایمان را قورت بدهیم، دستورالعملی برای مرتب کردن تختخواب و گندزدایی از مغزمان؛ یا عناوینی که به ما دلداری میدهد و با اجرای فرمولهایی جادویی در سه روز به ما وعده موفقیتی طلایی را میدهد و میگوید جایی نرویم چون راز شادی و سرزندگی لابهلای خطوط همین کتابهاست!
کتابهای روانشناسی چقدر مبتنی بر تکنیکها و اصول علم روانشناسی نوشته میشوند؟ آیا ترغیب به مثبتاندیشی صرف و فاصله گرفتن از واقعیات، بیشتر از اینکه منفعت داشته باشد برای روح و روان مخاطب مضر نیست؟ اینها پرسشهایی است که شاید برای شما هم پیش آمده باشد. شاید شما هم علاقهمند هستید کتابهای روانشناسی، خودشناسی و موفقیتمداری بخوانید اما نمیدانید واقعاً کدام گزینه مناسب حال شماست. پس گزارش امروز را بخوانید.
نتایج جبرانناپذیر کتابهای روانشناسی زرد
یک جامعهشناس معتقد است این کتابها باید از سوی روانشناسان، متخصصان فن و به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد پالایش شوند و هر کسی با هر نوع اطلاعات ناقصی که دارد نباید کتابی درباره علم روانشناسی بنویسد.
دکتر امانالله قرایی مقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه تأکید میکند: روانشناسی علم است و بزرگانی همچون فروید، یونگ، پیاژه و... در این زمینه کتابهای مهمی دارند، این نشان میدهد هر کس که با اندک سواد و سطح تحصیلات لیسانس کتاب مینویسد نتیجهاش وحشتانگیز میشود. کتابهای روانشناسی اگر اصولی نباشند با بر هم زدن حالات روحی و روانی مردم به ویژه بانوان و جوانان میتوانند نتایج جبرانناپذیری داشته باشند. یکی از مواردی که میتواند تعادل روانی افراد را به هم بزند کتابهای زرد روانشناسی، گفتهها و نقل قولهای روانشناسانه و... است که میتواند نتایج بدی داشته باشد. در واقع آنچه در روانشناسی زرد اشاعه داده میشود بسیار مخرب است و مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.
به گفته قرایی مقدم؛ این کتابها به وسیله عده خاصی نوشته یا ترجمه میشوند در حالی که پس و پیش کار سنجیده نمیشود و شورای عالی نظارت بر کتابهای منتشر شده که مستقر در وزارت ارشاد است به دلایل مختلف همچون روابط مداری، توصیه، دوستی و... اجازه انتشار این کتابها را میدهد در حالی که نتیجهاش دچار کردن افراد به انواع ناراحتیهای روحی و روانی است.وی در پاسخ به این پرسش که چقدر فضای فرهنگی ما با محتوای کتابهای ترجمهای که طبیعتاً با قواعدی مبتنی بر شرایط کشور مبدأ نوشته شدهاند، همخوانی دارد میگوید: هیچ همخوانی ندارد! از منظر جامعهشناسی نمیتوان حالات روحی مردم یک استان را با استانی دیگر یکسان دانست چه رسد به حال و هوای روحی مردم یک سرزمین دیگر. به قول مولوی «نرمنرمک گفت شهر تو کجاست؟ که علاج اهل هر شهری جداست». بنابراین هر نسخهای که آنها نوشتند برای خودشان بوده و اصلاً آن نسخهها نمیتواند با فرهنگ، ارزشها و هنجارهای فرهنگی، سنتی، دینی و اعتقادی ما سازگار باشد. بنابراین باید وزارت ارشاد به این مقوله ورود جدی کند و این کتابها پیش از چاپ به وسیله روانشناسان و جامعهشناسان تأیید شوند. این جامعهشناس به افرادی که علاقهمند به مطالعه در حوزه کتابهای روانشناسی و انگیزشی هستند، پیشنهاد میکند پیش از خواندن اثر حتماً بررسی لازم را درباره نویسنده و پیشینه او انجام دهند و نسبت به سوابق نویسنده و مترجم آگاهی پیدا کنند و یا از کسانی که در این زمینه مطلع هستند کمک بگیرند، همچنین سراغ کتابهایی بروند که مترجمین شناخته شده داشته باشد و با دوراندیشی کتاب را انتخاب کنند.
مردودی فرمولهای مثبتاندیشی
اما آرتمیس مسعودی که مترجم کتابهای روانشناسی است، درباره میزان کاربردی بودن این نوع کتابها میگوید: واقعیت این است که یکسری از این کتابها شعاری است. سالها پیش من در ایام نوجوانی تعدادی از این کتابها مانند قانون جذب و... را مطالعه میکردم اما اگر امروز مباحثی که در دانشگاههای معتبر دنیا مطرح میشود را بررسی کنیم میبینیم همه اینها مردود است و در هیچ جای دنیا عملی نیست اما این کتابها علاقهمندان خاص خودش را دارد و به نظرم کسانی که میخواهند روی خودشان کار کنند جذب این آثار میشوند و سراغشان میروند. روانشناسی سالهای گذشته در فرهنگ ما چندان مطرح نبود و این کتابها را میخواندیم و جذابیت داشت. اما به نظرم در نهایت افراد متوجه میشوند که بسیاری از اینها کارایی ندارد.
وی در خصوص آسیبهای این کتابها تأکید میکند: سرخوردگی نخستین و مهمترین آسیبی است که از مطالعه کتابهایی که رویکرد اصولی ندارند، به وجود میآید. واقعیت این است که مثبتاندیشی برای زندگی لازم است اما اینکه مطالب کتابها را سرلوحه زندگیمان قرار دهیم و از واقعیت فرار کنیم آسیبزاست.
چطور کتاب روانشناسی خوب انتخاب کنیم؟
این مترجم در پاسخ به اینکه مخاطبان چطور باید کتابهای خوب را تشخیص بدهند، یادآور میشود: به نظرم باید درباره منبع آن مطالعه کنند، اینکه نویسنده چقدر بهروز است و چه فعالیتهای علمی دارد.
وی درباره معیارهایی که خودش در ترجمه یک کتاب مد نظر قرار میدهد این طور میگوید: من درباره نویسنده آن مطالعه و تحقیق میکنم و مهم است بدانم آیا او در دانشگاه معتبری تدریس میکند یا خیر. به طور مثال زمانی که میخواستم کتاب «موهبت» نوشته «ادیت اگر» را ترجمه کنم درباره او تحقیقات فراوانی داشتم و بلافاصله کتاب را ترجمه نکردم. او نویسندهای است که در آشویتس اسیر بوده و در دانشگاه برجستهای تدریس میکند و این موارد برای من بسیار مهم بود. فراموش نکنیم روانشناسی راه حل ارائه نمیدهد بلکه دید ما را باز میکند، بنابراین همیشه کتابهایی را انتخاب میکنم که کاربردی باشند و از شعار دادن پرهیز کنند.
خبرنگار: صبا کریمی
انتهای پیام/
نظر شما