تحولات منطقه

۲۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۵
کد خبر: ۸۱۳۱۴۱

روزی روزگاری مریخ، جدیدترین ساخته پیمان قاسم خانی در ژانر کمدی فانتزی است. طبق گفته ها این سریال اسپین آف مجموعه «مسافران» است و تا به حال ۴ قسمت از آن در پلتفرم نماوا و فیلیمو منتشر شده است.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، اگر کمی شناخت از فضای ذهنی قاسم خانی ها داشته باشیم، می فهمیم این سریال آرمان شهر مد نظر آنهاست، تا جایی که مهراب قاسم خانی در صفحه شخصی اش نوشت: برای منی که یک عمر بود آرزو داشتم بنویسم، روز_ داخلی_ بشقاب پرنده، واقعا بی معنی بود که یک کار فضایی توی کارنامم نداشته باشم.

نویسندگان سریال سعی کردند با مفاهیم تضاد و کلیشه برعکس عنصر کمدی را خلق کنند، جامعه انسانی روزی روزگاری مریخ تفاوت زیادی نسبت به جامعه انسانی کره زمین دارد. از تغییر کردن نمادهای زیبایی تا تبدیل شدن مردان به اقلیت های تحت ظلم جامعه!

علاقه شدید قاسم خانی ها به مجموعه «جنگ ستارگان» باعث شده برخی شخصیت های فرازمینی روزی روزگاری مریخ را از شخصیت‌های جنگ ستارگان وام بگیرند.

فضای فانتزی و جلوه های ویژه سریال هرچند کودکانه، اما نسبت به ایرانی بودنش قابل قبول است، همه ما میدانیم در این ژانر فاصله زیادی با سینمای فانتزی دنیا داریم و فکر می کنم علاقه شخصی قاسم خانی ها به ژانر فانتزی، باعث شکل گیری این سریال شده است و الحق ساختن چنین فضایی در سینمای ایران جسارت می خواهد.

دیالوگ های سریال هوشمندانه و بامزه است، در واقع این سبک دیالوگ نویسی از پیمان قاسم خانی بعید نبود، او سالهاست در رتبه یک کمدی نویسی ایران است و معمولا دیالوگ های سریال های او، تبدیل به تیکه کلام های ماندگار برای مردم جامعه می شود. در این سریال هشدارهایی به مخاطب مبنی بر دور شدن خانواده ها از هم و عدم تماس حسی و انتقال عاطفه داده می شود، در روزی روزگاری مریخ می بینیم نحوه سلام و احوال پرسی تغییر کرده و صرفا از راه دور دستشان را به دو طرف می چرخانند و نزدیک هم نمی شوند. یا در سکانسی می بینیم که خانواده تمایلی به دور هم جمع شدن برای غذا خوردن و ... ندارند و چنین رسمی از بین رفته است. این می تواند هشداری بزرگ از همین حالا برای انسان ها باشد.

پوستر رسمی سریال خیلی چشمگیر نیست، سازندگان سریال می توانستند با طراحی بهتر پوستر مخاطبان بیشتری را جذب کنند.

تیتراژ «روزی روزگاری مریخ» تلفیقی از فانتزی _ سنتی است اما گیرایی چندانی ندارد، موسیقی تیتراژ اسم سابق سریال (قمر در عقرب) که به دلایل نامعلوم تغییر کرد را به دوش می کشد.

حضور سام درخشانی و نمک ذاتی او نقطه عطف این سریال است و کشش بیشتری برای مخاطب ایجاد کرده است، دم سازندگان سریال پژمان گرم که وجه کمدی سام درخشانی را رو کردند!

به طور کلی مخاطب در دو قسمت اول سریال جذب آن نمی شود و می تواند برچسب لوس بودن به این کار بزند، اما در قسمت ۳ و ۴، سریال اوج می گیرد و تازه با کاراکترها ارتباط می گیریم.

از این سریال ناامید نیستم، سریال های پیمان قاسم خانی معمولا اینطوری است، مثل شب های برره یا پاورچین که در قسمت های اول مخاطب سردرگم است اما بعد چنان با جامعه جدید ساخته ذهن نویسنده ارتباط می گیرد که کل تیکه کلام های روزمرشان را از سریال وام می گیرند و به لایه های پنهان سریال فکر می کنند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.