میراندا کاولیهلر، نویسنده آمریکایی این کتاب در نخستین اثر داستانیاش نظر منتقدان بسیاری را به خود جلب کرده است. این کتاب، اثری شبهکلاسیک است که نویسندهاش توجه زیادی به جزئیات دارد؛ چه در توصیف فضاها و احساسات و چه در خلق شخصیتها و روایتهایشان.
«کاخ کاغذی» چهار بخش دارد و در اصل، زندگی شخصیت «اِلنور» را از ابتدای تولد تا زمان حال روایت میکند. نویسنده تصویری کامل از گذشته یک خانواده به دست مخاطب میدهد که تمرکز اصلی آن بر فرزندپروری، تصمیمگیری و روابط است و به مخاطب نشان میدهد چگونه حوادثِ آسیبزا میتواند بر شخصیت یک فرد و در ادامه بهطور غیرمستقیم روی نسلهای دیگر تأثیر بگذارد. برای مثال، «ال» کودکی و نوجوانی خوبی نداشته و درگیر تردیدهاست و این مسئله در تصمیمات، خودگویهها و پریشانیهایش حس میشود.
با توجه به اینکه یکی از جنبههای بسیار مهم این کتاب، توجه به شیوه فرزندپروری و نقش پدر و مادرها بر آینده فرزندان است، میتوان گفت «کاخ کاغذی» داستان زندگی است و نباید با برچسبهای خاص، محدودش کرد. در بطن داستان با مثلث عشقی روبهرو هستیم که قدمتی بهنسبت طولانی دارد؛ اما به هیچوجه نباید کاخ کاغذی را رمانی تکبعدی و تنها عاشقانه دانست و پا روی دیگر موضوعاتی گذاشت که نویسنده با دقت به آنها پرداخته است؛ مثل روابط خانوادگی، اعتمادبهنفس، تعرض، توجه به عاقبت کنشها و غیره. محدثه احمدی، مترجم این کتاب هم در گفتوگویی با «ایبنا» تأکید کرده مخاطبی که تنها به قصد سرگرم شدن سراغ این کتاب برود، بهره چندانی از آن نخواهد برد؛ اما اگر عامهپسند را به معنای تناسب اثر با روحیه و زندگی عموم مردم به حساب بیاوریم، بهطورقطع کاخ کاغذی میتواند نمایانگر تردیدها، عواطف، ترسها و پشیمانیهای آدمهای زیادی باشد.
خبرنگار: خدیجه زمانیان
نظر شما