مجید ملامحمدی در مورد امام رضا(ع) چندین اثر دارد: «قصههای مهربانی از امام رضا(ع)»، «داستانهایی از زندگی امام رضا(ع)»، «زیارتنامه امام رضا(ع)»، «رضاجان خوش آمدی»، «مهربانترین»، «مرغابیهای مهمان» و «ماه غریب من».
از عنوان کتابها پیداست که هر کدام برای گروه سنی متفاوتی نوشته شده است. «ماه غریب من» برای مخاطب نوجوان است. این کتاب مجموعهای است از حکایات و قصههای مختلفی از زندگی حضرت رضا(ع) که در کنار هم یک داستان بلند را از ولادت تا شهادت آن حضرت تشکیل میدهند.
«ماه غریب من» چهار فصل دارد و در این فصلها، ۶۳ قصه روایت شدهاند. کتاب از داستان زندگی نجمهخاتون، مادر بزرگوار امام رضا(ع) در جوانی آغاز میشود و با ولادت حضرت ادامه پیدا میکند. دو فصل نخست به ماجراهای پیش از ولایتعهدی اختصاص دارد و حرکت امام از مدینه به خراسان، وقایع بین راه، دیدارها و گفتوگوها با اهالی شهرهای مختلف ایران در فصل سوم آمده است.
مسئله ولایتعهدی و شهادت حضرت هم فصل چهارم را تشکیل میدهند. کتاب با ماجرای کندن مزار حضرت تمام میشود و اینکه مأمون مدام گورکنها را تشویق به کندن و یادآوری میکرده که امام به او گفته «در قبری که برای او آماده میشود آب و ماهی نمایان خواهد شد!» و منظورش از تکرار این حرف، طعنه زدن بوده، اما به یکباره آب از درون قبر میجوشد و ماهی در آب ظاهر میشود. انتخاب این حکایت برای پایان کتاب، به نوعی نشاندهنده سلیقه نویسنده در انتخاب حکایتهاست که حکایات و وقایع جذابتر را انتخاب کرده است.
نثر کتاب بسیار ساده و روان است، به علاوه نوعی از شاعرانگی هم لابهلای سطور پیداست. انتشار چاپ نهم این اثر در آستانه میلاد امام رضا(ع) نشان داده قلم جذاب نویسندهاش توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند. «ماه غریب من» همزمان با چاپ نهم در انتشارات به نشر، به زبان عربی هم برای علاقهمندان عرب زبان منتشر شده است.
مجید ملامحمدی یکی از نویسندگان و شاعران فعال در حوزه کودک و نوجوان است که بیشتر در حوزه کتابهای دینی مینویسد. بازنویسی داستانها و حکایتهای مذهبی، مهمترین دلمشغولی این نویسنده ساکن شهر قم است. ملامحمدی تاکنون کتابهای زیادی در حوزه کودک و نوجوان منتشر کرده است که از میان آن میتوان به مجموعه هفت جلدی «قصه ستارهها»، «شما اسماعیل را ندیدید؟»، «نامهای برای یک دوست»، «مهمانهای ناخوانده ترسو»، «آرزوی بزرگ، خیلی بزرگ» و... اشاره کرد.
گفتوگوی ما را با این نویسنده درباره «ماه غریب من» بخوانید.
* چه شد که «ماه غریب من» نوشته شد و خواستید داستان زندگی امام رضا(ع) را بنویسید؟
** من همیشه دوست داشتم برای امام رضا(ع) یک رمان کودکانه بنویسم، اما پیش از این برای گروه سنی کودکان داستان بلندی توسط خانم شکوه قاسم نیا با عنوان «خوشبوتر از گلاب» منتشر شده بود، اما در حوزه نوجوان اثر داستانی با این مضمون ندیدم و به همین خاطر شروع کردم به نوشتن این داستان برای گروه سنی نوجوان.
* شیوه کارتان را بر چه مبنایی گذاشتید، میخواستید یک داستان بنویسید یا بازنویسی از روایات داشته باشید؟
** «ماه غریب من» رمانی درباره زندگی امام رضا(ع) است. البته من در این اثر به اصل متن تاریخی وفادار بوده، به حاشیه نرفته و از تخیل هم زیاد استفاده نکردهام. داستان یک روایت اختصاصی است از زمان زندگی حضرت اما به نثر، سبک و قلم جذاب. تلاش کردهام نثری شاعرانه انتخاب کنم که هم نوجوانان و هم افراد بزرگسال از خواندن کتاب لذت ببرند. این کتاب فقط در مورد زندگی امام رضا(ع) و سیره آن حضرت است . داستان نه به حاشیه میرود و نه در مورد اشخاص دیگری است، بلکه روایت داستانی است از زندگی حضرت که به شکل رمان نوجوان روایت میشود.
* معمولاً نویسندگان به سراغ نوشتن داستان درباره شخصیت معصومین و ائمه(ع) نمیروند، چون معتقدند نمیتوان درباره شخصیت معصوم تخیل کرد. شما چطور به این سمت رفتید؟
** بله، نویسنده برای نوشتن داستان درباره شخصیت مصومین(ع) حتماً باید خود را مقید به استفاده از منابع، کتابها و مستندات دست اول و معتبر تاریخی و شیعی کند. من هم چنین مسئله ای را رعایت کردم و تأکید داشتم در این اثر، قول معصوم(ع) هیچ تغییری نکند، یعنی هر آنچه از امام معصوم(ع) نقل شده ساده و در داستان و رمان آورده شود، اما معنا تغییر نکند. برای جذابیت اثر میتوان در فضا، مکان و شخصیتهای فرعی که در مواجهه با معصوم(ع) قرار میگیرند، تخیل کرد، اما قول معصوم باید طبق روایت تاریخ آورده شود. به این قول نه باید اضافه شود و نه کم شود، چرا که ممکن است هر چیزی سبب جعل حدیث شود و معصوم از هر جهت منزه است. حتی درباره پیامبران(ع) همین اصول و شیوه روایت صدق میکند. شاید در مسیحیت و ادیان دیگر به حضرت موسی(ع)، عیسی(ع)، ابراهیم(ع)، نوح(ع) و یوسف(ع) روایاتی نسبت دهند و یا جملههایی بسازند که اصلاً در شأن این بزرگواران نباشد. این نوع روایتهای کذب بدآموزی دارد، چون قرار نیست در تاریخ و منابع جعل کنیم. همین مسائل سبب بهوجود آمدن اسرائیلیات میشود. در انتهای کتاب من از منابعی که استفاده کردهام، نام بردهام که از میان آنها «عُیونُ أخْبارِ الرّضا» شناخته شدهترین منبع است.
از منابع فارسی هم استفاده کردهام منابعی که نویسندههای خودمان جمعآوری کردهاند و برای داستاننویسی میتوان به آنها مراجعه و استفاده کرد.
* این کتاب یک روایت داستانی از کل زندگی حضرت(ع) است. برای نوشتن این رمان بر چه مسئلهای تأکید داشتید و چه وجه از زندگی حضرت رضا(ع) برای شما جذابیت داشت؟
** من دوست داشتم همه بخشهای زندگی حضرت را در این اثر بگنجانم و این کار را هم کردم، فقط قسمت مناظره ایشان با ادیان مختلف را نیاوردم، چون به نظرم مناسب سن و سال مخاطب این کتاب نبود. به نظرم مناظره مسئله تخصصی و سنگینی است که نمیشد در این کتاب قرار بگیرد، ولی هر آنچه از قصهها و روایات زندگی حضرت موجود بود و کشش داستانی داشت در این کتاب آمده است.
* چه شد که همزمان با نهمین چاپ اثر، ترجمه عربی آن هم به بازار آمد؟
** با توجه به اینکه زائران عرب زبان برای زیارت به حرم مطهر رضوی میروند ترجمه عربی این کتاب هم از طریق مترجمی که مورد اطمینان و وثوق ناشر بود انجام شد و به بازار آمد.
* در حال حاضر بر اساس زندگی معصومین(ع) بازنویسیهای زیادی انجام و کارهای موازی بسیاری در بازار کتاب دیده میشود. نظر شما در این زمینه چیست و فکر میکنید این حجم تولید بازنویسی آثار دینی برای کودک و نوجوان ضرورت دارد؟
** مهمترین نکته در بازنویسی این است که در این نوع نوشتهها حتماً باید استنادات تاریخی رعایت شود و نویسنده خلاف واقع ننویسد. نویسنده باید تلاش کند با گذشت زمان، زبان اثر را بهروز کند. من اگر میخواستم کتاب «ماه غریب من» را بتازگی بنویسم، با زبان دیگری مینوشتم، چون زبان مخاطب کودک و نوجوان تغییر میکند، پس آثار هم باید تغییر کند. هر چه این داستانها با ادبیات و نثر بهروزتری نوشته شود، اثر جذابتر و بهتر خواهد شد.
مسئله بعدی این است که به خاطر تقاضای ناشر، نویسندهها تن به کپی کاری ندهند و رونویسی نکنند. نویسنده باید در اثرش خلاقیت داشته باشد و کار متفاوتی ارائه دهد. نظر من این است که ما هر چه در خصوص زندگی و سیره معصومین(ع) کتاب بنویسیم و اثر ادبی تولید کنیم، باز هم کم است. اکنون بیش از 20 میلیون کودک و نوجوان هستند که هر کدامشان میتوانند مخاطب کتاب باشند. حتی اگر 30 یا 40 کتاب برای هر معصوم(ع) با قلمهای متفاوت نوشته شود باز هم شمارگان آثار روی هم رفته به یک میلیون هم نمیرسد. این مسئله نشان میدهد ما نتوانستهایم پاسخگوی همه مخاطبان باشیم. نویسندهها باید با تجربهها و شیوههای بیانی جدید این آثار دینی را تولید و برای نوشتن از عناصر و ابزارهای بهروز و خوبی استفاده کنند تا برای بچهها جذاب باشد.
مهمترین مسئله در نوشتن این آثار توجه بچهها به آنها و رغبتشان به مطالعه این کتابهاست تا بتوانند براحتی با کتاب ارتباط برقرار کنند. آثار کلیشهای و موازی حتماً آسیبزننده هستند. به هر حال تجربه نشان داده این آثار چون آموزنده و تعلیمی و با فرهنگ ایرانی-اسلامی ما هم سازگار هستند، اگر با ابزار کارآمد روز نوشته شوند پرمخاطب خواهند بود.
انتهای پیام/
نظر شما