به گزارش قدس آنلاین، دلیل این نامگذاری هم معلوم است؛ کیست که اماکن حرم رضوی را بشناسد و از محل مقبره شیخ بهاءالدین عاملی مشهور به «شیخ بهایی» اطلاعی نداشته باشد؛ دانشمند بزرگ و عالم نامدار جهان تشیع که در عصر صفویه میزیست و آثار مکتوب و یادگاریهای معماری و شهرسازیاش، شهرت جهانی دارد و اصلاً خود ما، ساخت خیابان معروف شهر مشهد را مدیون مهندسی و توانمندیهای علمی شیخالاسلام پایتخت عصر صفوی یعنی شیخ بهایی هستیم. بنابراین اگر مکانی در حرم رضوی به نام وی نامگذاری شود، اقدام دور از ذهنی نیست. بست شیخ بهایی پس از ساخته شدن صحن جمهوری اسلامی شکل گرفت و نامگذاری شد. در شرق این بست که امروزه تقریباً در وسط اماکن متبرکه جا گرفته است، مسجد گوهرشاد و صحن قدس و در غرب آن، صحن جمهوری اسلامی قرار دارد و البته ساختمانی که روزی روزگاری، کتابخانه مسجد گوهرشاد در آن قرار داشت و امروزه در دست بازسازی و تغییر کاربری است. انتهای بست شیخ بهایی هم به کفشداریهای ۱۳ و ۱۴ ختم میشود. اگر تا به حال، از مسیر بابالجواد(ع) وارد حرم رضوی شده و قصد تشرف به روضه منوره را داشتهاید، حتماً برای کوتاه کردن راه یا به اصطلاح میانبر زدن، از بست شیخ بهایی گذشتهاید. در نگاه نخست ممکن است چیزی به نظر نرسد، اما مسیری که تا مسجد گوهرشاد یا ورودی کفشداری ۱۳ طی میکنید، مملو از خاطرات بسیار دیرپا و قدیمی است که امروز بخشی از آنها را با هم مرور میکنیم.
گذر قدیمی بازار و هزاران خاطره ناب
بست شیخ بهایی در وهله نخست، گذر بازار قدیمی مشهد است؛ بازاری که از جنوب به شمال امتداد داشت و شامل چند بخش مهم میشد از جمله بازار سرشور و بازار زنجیر. در حاشیه این بازار، فقط مغازه نساخته بودند. خواجه نظامالملک طوسی، وزیر و سیاستمدار مشهور عصر سلجوقی، در کنار این بازار و به طور دقیق در قسمت شرقی آن، کاروانسرایی ساخته بود که امروزه فضای آن، بخشی از فضای مسجد گوهرشاد شده است. مغازههای بازار از دیرباز حالت موقوفه داشتند، مثلاً وقتی «امیریوسف خواجه بهادر» ملقب به غیاثالدین، مدرسه «یوسفیه» یا به قول امروزیها «دو درب» را ساخت، چند مغازه در حاشیه همین بازار را خرید و در زمره موقوفات مدرسه قرار داد. گفتم مدرسه! یادم آمد در حاشیه فضایی که امروزه بست شیخ بهایی قرار دارد، مدرسههای مختلفی هم وجود داشت؛ البته خیلی از آنها در حاشیه بازار قرار نمیگرفتند و در واقع درِ ورودی مدرسه را در این مکان نصب کرده بودند و طلاب باید پس از طی کردن مسیری باریک و احیاناً پیچ در پیچ، خودشان را به مدرسه میرساندند. با این حال، دو مدرسه «پریزاد» و «دو درب»، هم در حاشیه بازار قرار داشتند و هم از رونق فراوانی برخوردار بودند.
هر چند کاروانسرای خواجه نظامالملک در قرن نهم هجری برای ساخت و توسعه مسجد جامع گوهرشاد خراب شد، اما در حاشیه شرقی مسیر بست شیخ بهایی، جایی در محدوده مکان فعلی صحن قدس، باز هم تعدادی کاروانسرا وجود داشت که به تدریج تغییر کاربری داده و به انبار کالا تبدیل شدند. علاوه بر اینها، از عهد صفوی تا حدود سال ۱۲۷۷ق/ ۱۲۴۰ش دارالشفای آستان قدس رضوی هم در حاشیه همین بازار و در واقع بست شیخ بهایی امروز قرار گرفته بود؛ مکانی که در دوره قاجار به «سرای ناصری» مشهور شد. فعالیت دارالشفا در این مکان، محدود به ارائه خدمات درمانی نبود؛ طبق گزارشهای دوره افشاریه، کار اطعام و رسیدگی به زائران فقیر و غریب یا در راه مانده نیز در همین محل انجام میگرفت. با این حال، چون محل دارالشفا مکانی تنگ و تاریک بود، میرزاجعفرخان مشیرالدوله هنگامی که متولیباشی آستان قدس رضوی بود، محل آن را به ابتدای کوچه ملک و در جوار باغی مصفا منتقل کرد.
شاهد رویدادهای تاریخی
بست شیخ بهایی در تاریخ پیش از شکلگیری خودش، شاهد وقایع بسیاری بوده که یکی از مشهورترین آنها، بلوای نان سال ۱۲۸۲ خورشیدی است؛ در محل همین بست بود که نیروهای قاجار در حال تعقیب معترضان، به طرف آنها شلیک کردند و جمعی از آنها را به شهادت رساندند. ورودی بست شیخ بهایی در قدیمالایام محل عبور دستههای عزاداری و هیئتها برای ورود به حرم مطهر بود. آنها پس از عبور از بازار سرشور و زنجیر، از همین طریق خودشان را به ورودی غربی صحن عتیق، یعنی دروازه ساعت میرساندند و وارد حرم مطهر میشدند.
تا پیش از تغییر کاربری این مسیر و حذف بازارها، اصناف مختلف در گوشه و کنار این مسیر و در وسط سراهای تجاری، مراسم روضهخوانی و سینهزنی داشتند و به عبارت بهتر، در ماههای محرم و صفر مسیر بست شیخ بهایی مملو از جلسات عزاداری بود که هر زائر و مجاوری را به سوی خود میکشاند.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
انتهای پیام/
نظر شما