به گزارش قدس آنلاین، با حضور عمرانخان در صحن دادگاه عالی و صدور قرار وثیقه برای اتهامات مرتبط با «تروریسم» نخستوزیر پیشین پاکستان، اگر چه احتمال بازداشت وی در آیندهای نزدیک بسیار کمرنگ شده، اما هدف نهایی راهاندازی این جریان یعنی تلاش برای حذف «خان» و حزبش از صحنه سیاسی پاکستان همچنان پا برجا باقی مانده است.
در این میان شکی نیست که خان در سخنرانیهای آتشین اخیر خود در میان طرفدارانش تا حدی بیمبالاتی به خرج داده و بهانه لازم را برای مخالفان و در رأس آنها دولت ائتلافی فراهم کرده تا برای حذف وی به راهکارهای قانونی متوسل شوند. با این حال صرفنظر از اینکه اقدامات حقوقی مخالفان به چه نتایجی منتهی شود، شواهد و دلایل متعددی وجود دارد که نشان میدهد حذف کامل عمرانخان و حزبش از معادلات قدرت در پاکستان چندان هم آسان و بدون هزینه نخواهد بود.
۱- تداوم محبوبیت بالای خان در میان مردم:
پیروزی عمرانخان و حزبش در انتخابات ۲۰۱۸ در سایه محبوبیت وی به عنوان یک قهرمان ملی کریکت از یکسو و شعارهای عامهپسند او در مورد مبارزه با فساد و ایجاد پاکستانی جدید از سوی دیگر میسر شد. هر چند خان طی دوران چهار ساله حضورش در مسند نخستوزیری نتوانست عملکرد روشن و قابل قبولی در مبارزه با فساد داشته باشد اما حداقل مزیت وی و دولتش این بود که مانند سیاستمداران پیشین با اتهامات جدی فساد سیاسی و مالی مواجه نشد. اکنون به نظر میرسد نخستوزیر پیشین با اتکا به این مزیت، دوباره حملات خود به سیاستمداران کهنهکار پاکستان را از سر گرفته و با خطاب قراردان دولت جدید با القابی چون «دولت دزدها»، حمایت و همراهی طبقات جوان و متوسط جامعه را حفظ کرده است. در این راستا نظرسنجیها نیز گواه این است که از زمان سقوط دولت عمرانخان تا کنون، بر محبوبیت وی و حزبش در میان مردم افزوده شده است. پیروزی شگفتانگیز حزب تحریک انصاف در انتخابات اخیر ایالت پنجاب (ایالتی که آرای آن به طور سنتی به خاندان شریف تعلق داشته است)، درستی دادههای آماری این نظرسنجیها را آشکار میکند.
۲- برخورداری خان از حمایت بخشی از بدنه ارتش:
جنجال حقوقی اخیر برای خان و حزبش از زمانی آغاز شد که «شهباز گل»، یکی از مشاوران ارشد نخستوزیر پیشین پاکستان در یک گفتوگوی تلویزیونی اعلام کرد بخشی از بدنه ارتش که شامل سطوح پایین و میانی و خانودههایشان میشود همچنان از عمرانخان حمایت میکنند. بر همین اساس وی از آنها خواست این حمایت را علنی کرده و از دستورات فرماندهان ارشد خود سرپیچی کنند.
دستگیری مشاور ارشد خان و برخورد شدید با وی نشاندهنده حساسیت بالای دولت جدید و ارتش به این اظهارات است. قرار دادن این موضوع در کنار مسائل دیگری چون نقش غیرقابل انکار ارتش در پیروزی عمرانخان در انتخابات پیشین و روابط بسیار نزدیک نخستوزیر سابق با برخی ژنرالهای ارتش همچون «فیض حمید»، رئیس سابق سازمان اطلاعات ارتش همگی گویای آن است که خان علاوه بر محوبیت در میان مردم عادی، توانسته نظر مساعد بخش مهمی از بدنه نظامیان را جلب کند. در این میان از سرگیری دوباره همکاری ارتش پاکستان با آمریکا هم بر نارضایتیهای درونی ارتش افزوده و آنها را درزمینه اتهامات عمرانخان در مورد نقش آمریکا در سقوط دولتش حساستر کرده است.
۳- اوضاع اقتصادی نابسامان پاکستان:
در زمانی که مخالفان خان برای سقوط دولتش زمینهچینی میکردند، اوضاع و شرایط نابسامان اقتصادی پاکستان یکی از دستاویزهای مهم آنان برای حمله به دولت محسوب میشد.
با وجود این از هنگام استقرار دولت ائتلافی جدید نیز نه تنها تحول مثبتی در وضعیت اقتصادی کشور پدیدار نشده بلکه با توجه به وقوع برخی رخدادها مانند سیل فراگیر و بسیار مخرب اخیر، به نظر میرسد شرایط اقتصادی نسبت به پیش بدتر هم شده باشد.
به همین دلیل است که برخلاف اصرار عمرانخان به برگزاری انتخابات زودهنگام، دولت ائتلافی تمایل به برگزاری انتخابات در موعد مقرر دارد تا شاید آن هنگام گشایشی در شرایط اقتصادی ایجاد شده و از نظر منفی مردم درباره دولت جدید کاسته شود.
خبرنگار: میراحمدرضا مشرف
انتهای پیام/
نظر شما