شتاب حرکت علمی ایران در سالهای گذشته ۱۳برابر متوسط جهانی بوده است، اما هنوز ما فاصله زیادی با رشد اقتصادی فزاینده در کشور داریم. شکاف موجود میان شبکههای تولید علم با صنعت موجب شده است که تولیدات شرکتهای دانشبنیان نیز کارآمدی و تأثیرگذاری لازم را نداشته باشند. با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند براساس نظر بانک جهانی اقتصاد ایران میتواند دوازدهمین اقتصاد برتر دنیا شود، باید برای تحقق آرمان پیشرفت اقتصادی تلاشی مجدانه داشت.
در همین راستا با دکتر حسنی آهنگر، رئیس دانشگاه امام حسین(ع) که جزو کارشناسان ارشد هوش مصنوعی است به گفتوگو نشستیم و مهمترین مسائل این حوزه را با ایشان بررسی کردیم.
در حرکت علمی که در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است هم از حیث سرعت و هم از لحاظ نقطهزنی در بخشهایی که داعیه داشتیم به اندازه چندین دوره حرکت جدی داشتهایم و براساس شاخصههای چشمانداز ۲۰ ساله، شاخص علم از همه جلوتر است. این حرکت علمی قابل تعمیم به دیگر حوزهها هم هست؟
بهتر است ابتدا تعریفی از حوزه نهاد علم و دستاوردهای این حوزه در انقلاب اسلامی داشته باشیم. نهاد علم را اگر حوزه و دانشگاه درنظر بگیریم هم در پیروزی و هم در استقرار نظام و هم در استمرار نظام جمهوری اسلامی نقش ویژهای داشتند و به باور اندیشکدهها و پژوهشکدهها و دانشکدههای مطرح دنیا یکی از علتهایی که انقلاب اسلامی در بین ۱۰ قدرت برتر دنیا قرار گرفته حضور همین نهاد علم است.
حداقل در ۲۰-۱۵ سال اخیر تولید علم شتاب خوبی گرفته است و این گام نخست را ما در همه زمینههای علوم خیلی خوب برداشتیم اما فقط در بعضی حوزهها این گام به قدرت علمی تبدیل شد. در پاسخ به این پرسش که آیا حوزه تولید علم میتواند فراگیر باشد، پاسخ مثبت است. چنان که در حوزه دفاعی-امنیتی این علم برای ما قدرت بازدارندگی ایجاد کرد و ما استقلالی در حوزه دفاعی-امنیتی پیدا کردیم. این مسئله نیازمند مدلهایی است که قابلیت تکثیر داشته باشند که یکی از مهمترین کارهای جدی نهادهای ما، همین است.
ویژگیهای حرکت علمی که اتفاق افتاده و به نتیجه رسیده است، چیست؟
اصول و مبانی این حرکت شاخصههایی دارد که باید استخراج شود و قابلیت این را دارد که بتوانیم این مؤلفهها را بسنجیم. در حوزه دفاعی- امنیتی مهمترین ویژگی این مکتب گوش به فرمان
ولی فقیه بودن است. شاخصه اصلی این است. میتوان قاطعانه گفت در بسیاری از جاها که به نتیجه رسیدهایم امکانات ما از امکانات بخش صنعت در حوزههای مختلف کمتر بوده است. با هزینههای بسیار کمتر ما به نتیجه رسیدهایم. مهم این است که مدیران، محققان، پژوهشگران و اساتید ما در این حوزهها، جهادیتر عمل کردهاند. اگرچه در حال حاضر تحریمها تقریباً همهجانبه است اما زمانی تحریم فقط در حوزه دفاعی- امنیتی بود. ولی نیروهای جوان و ولایتمدار در این حوزه کاری کردند که بتوانیم به استقلال برسیم.
در حوزه علوم انسانی، رهبر انقلاب ادبیات زیادی را تولید کردند. دست افراد پر است؛ اگر اندیشه امامین انقلاب را تحلیل و بررسی کنند و مدلهای اجرایی را با درک و فهم صحیح استخراج کنند.
راههای غلبه و سلطهگری از مهمترین قواعد حوزه انسانی است و بیتردید نظام سلطه هیچوقت اینها را به ما نخواهد داد. چرا؟ در پارادایمی که اینها تعریف کردند ما باید سلطهپذیر باشیم و آنها باید سلطهگر باشند. مگر میشود کشوری که خود را در سطح سلطهگری تعریف کرده است ادبیات، فرمولها و قواعد آن کار را در قالب علوم انسانی به ما بدهد؟ امکان ندارد.
تحول اساسی به معنای واقعی کلمه باید اتفاق بیفتد و این مسئله باید حتماً بومی شود. در حوزه علوم انسانی باید کاری کنیم که مردم همانند علوم دقیقه و تجربی قواعد زندگی را حس کنند. نمیتوان در سطح مبانی و فلسفه (که در آن صاحب علوم انسانی هستیم ) باقی ماند و به آن اکتفا کرد. این را اگر سر سفره مردم بگذاریم مردم آن را حس نمیکنند.
این فرایند توسط چه کسی باید انجام شود؟
توسط نهاد علم یعنی حوزه و دانشگاه. باید نرمافزارهای حکمرانی از دل این مبانی و اصول درست استخراج و کتابهای آموزشی اصلاح شوند. بیشتر کتابهای آموزشی ما مبتنی بر کتابهای غربی است. این تحول اساسی ما را خیلی سریعتر میتواند به ایده تمدن نوین اسلامی نزدیک کند.
مسئله دیگر حوزه صنعت است که در کشور ما عقب است و به همین دلیل بقیه حوزهها هم زیر سؤال رفتهاند. مثلاً در حوزه علومی مثل هوافضا، بایو، لیزر و... پیش رفتهایم ولی همزمان صنایعی که در افکار عمومی مردم مؤثر است مثل خودرو و ابزار کاربردی عمومی، عقب هستند. برای این بخش از صنعت چه باید کرد؟
سابقه ملت ایران را بروید مطالعه کنید چه در دوره ساسانیان و چه صفویه و چه دوران انقلاب اسلامی زمانی پیشرفت کردیم که عملاً دانشمندان ما به حاکمان دینی که حکومت را شکل دادند نزدیک شدند. پژوهشکده رویان، مؤسسههای دفاعی-امنیتی و حوزههایی که شما مثال زدید همه تلاش کردهاند خودشان را با رهبر جامعه همفرکانس کنند. در صفویه هم همین طور بوده است وقتی حکومت شیعه شکل گرفت شیخ بهاییها رشد کردند و شتابان کشور را پیشرفت دادند. در دوره ساسانیان هم که زرتشتیان حاکم بودند ما رشد خیلی خوبی داشتیم. این کشور سابقه پیشرفتش با دینگریزی نیست. بخشهایی از صنعت را که عقب هستیم بهاین دلیل است که الگوی پیشرفتشان غربی است. استفاده از الگوهای آنها با پیشرانهایی که دارند در کشوری که حکومت دینی دارد قابلیت تطبیق ندارد. ما در اینجا به مدلهای بومی نیاز داریم که براساس نقطه پیشرفت خودمان طراحی شده باشند که در برخی جاها این کار در حال انجام است.
موانعی که در مسیر پیشرفت علمی داشتیم چه بوده؟ هرچند به نظر میرسد برخی از این موانع به فرصت تبدیل شده است.
موانع که زیاد است. دشمن سه مانع اصلی برای جلوگیری از پیشرفت انقلاب اسلامی در برنامه خود قرار داده است:
اول: جنگ روانی؛ جنگ روایی و تصویرسازی است. وارونه جلوه دادن مسائلی که مترتب زمان شده است. جوانهایی که نه امام را دیدهاند و نه جنگ و دفاع مقدس را لمس کردهاند این مسائل وارونه برایشان تبیین میشود. جنگ روانی، تصویرسازی و روایتسازی غلط، یکی از بحثهای اصلی دشمن است.
دوم، بحث تحریم و مباحث اقتصادی و معیشت مردم است. بهشدت دشمن به دنبال آن است که در این قسمت بین مردم و مسئولان نظام فاصله ایجاد کند و به مردم بگوید مسئولان نظام به فکر معیشت شما نیستند که در اینجا نقش رهبری، سپاه و بسیج و بسیاری از نهادهای انقلابی مؤثر بوده است و نگذاشتند این فاصله رقم بخورد و جلو دشمن ایستادند.
سوم، مقابله با پیشرفتهای علم و فناوری است که سرتیتر برنامههاست و به صراحت اعلام کردند که ما نمیگذاریم ایران به پیشرفتهای علمی و فناوری برسد. اگر لازم بوده دانشمندان ما را ترور کردند. اگر لازم بوده تحریم کردند. در دادن دانش و فناوریهایی که گاهی کاربردی عمومی دارند و در داروسازی و مباحث پزشکی و مباحث حقوق بشر ادعای آن را دارند که اصولاً تحریمپذیر نیست، ولی میبینیم برای اینکه ایران پیشرفتهای علمی و فناوریاش محدود شود موانعی را بر سر راه ما گذاشتند. نکته مهم این است که این مقابله با پیشرفت، توسط یک مجموعه و یا یک فرد انجام نشده است. یک جبههای از این قضیه حمایت میکند. جبههای که هم استکبار جهانی در پشت آن است و هم کشورهای منطقه و ارتجاع عرب و هم معاندان و منافقان در پشت سر آن قرار گرفتند. دشمن با تمام ابزارهای بسیار پیچیده و هوشمند و ترکیبی خود به مقابله آمده است. در بسیاری از مواقع خیلی از افراد در این زمین دارند بازی میکنند اما خودشان خبر ندارند.
یکی از مشکلات اصلی ما این است که نگاه شبکهای نداریم. گاهی نگاه بخشی داریم که مجموعه حرکت میکند. اما باید قوه حاکمهای با نظم خاصی اینها را مدیریت کند. ناظر به شعار سال، نظر خود را بفرمایید.
چند سالی است که شعار سال ناظر به حوزه اقتصاد است، چون اقتصاد ما اقتصادی مونتاژی است و از یک بیماری رنج میبرد. حقیقت این است که اقتصاد ما هم رقابتپذیر نیست هم هزینههای تولیدش بالاست و هم این اقتصاد بهرهوری و کارآیی پایینتری نسبت به اقتصاد دنیا دارد.
اگر ما بخواهیم طبق فرموده رهبری در مشهد، جزو ۱۲ اقتصاد برتر دنیا باشیم باید نگاه کنیم ببینیم الان اقتصاد دوازدهم دنیا چه کشوری است؟ کره جنوبی است. کره جنوبی اقتصاد دوازدهم دنیاست و ما باید به این اقتصاد برسیم. یعنی اقتصاد رقابتپذیری داشته باشیم که ما را از کره جلوتر بیندازد و ما دوازدهم شویم. این مسئله با این منابع و زیرساختهای موجود امکانپذیر است. این، قابلیت اجرا دارد که توسط رهبری بیان و با حساب و کتاب مطرح شده است.
نکته دوم این است که اگر بخواهیم اقتصاد رقابتپذیر داشته باشیم این اقتصاد نیاز به دو کار واجب دارد: یکی اینکه هزینههای تولیدش پایین باشد. دوم اینکه بهرهوری و کارایی جنس یا محصول تولید شده بالا باشد. اگر این دو اتفاق بیفتد ما میتوانیم اقتصاد رقابتپذیر داشته باشیم. یعنی کالای ما میتواند هم در بازار جهانی و هم بازار داخل مورد استقبال قرار گیرد. چگونه این اتفاق رقم میخورد؟ با علم و دانش.
ما باید دانش را به کار بگیریم تا هزینههای تولید را کم کنیم و کارایی و اثربخشی و بهرهوری خودمان را بالا ببریم. این مسئله با دانش، شدنی است. زیستبوم خوبی در کشور شکل گرفته که شامل هستهها و واحدهای فناور، شتابدهندهها، استارتآپها، مراکز رشد و فناوری، شرکتهای دانشبنیان و پارکهای علم و فناوری است، اما نکته مهم این است که این زیستبوم چرخدندهاش به چرخدنده اقتصاد ما هیچ ربطی ندارد. درحال حاضر حدود ۷هزارو۵۰ شرکت داریم که این شرکتها باید در دل شرکتهای بزرگ شکل بگیرند و چرخه اقتصاد معیوب ما را اصلاح کنند. هم به لحاظ هزینه و هم به لحاظ افزایش بهرهوری مقرون به صرفه خواهد بود که اگر این اتفاق بیفتد میتوانیم دغدغه رهبری در شعار سال را عملیاتی کنیم. یعنی گزارش تعداد شرکتها توسط وزارتخانهها و صنعتهای مرتبط باید داده شود تا در نفت و پتروشیمی و استخراج نفت و گاز و صنعت خودروسازی، صنعت فولاد و... ایجاد و مستقر شوند و مشکلات چرخه تولید را حل کنند و هزینههای تولید را کاهش دهند و محصولات اقتصادی ما رقابتپذیر شوند. آن موقع میتوانیم بگوییم اقتصاد ما دانشبنیان است. چون صاحبان دانش این کار را انجام دادند اشتغال واقعی شکل گرفته است. پس اشتغالزایی هم داشته است. این مسئله نگاه ملیتر، حضور پررنگتر وزیران و بهکارگیری بیشتر شرکتهای دانشبنیان در دل صنعتهای واقعی را میطلبد که تمرکز رهبری هم در مباحث امنیت غذایی و اقتدار غذایی است که در حوزه کشاورزی است. اگر ما ۵۰۰ شرکت دانشبنیان به عنوان نمونه داشته باشیم باید در حوزه کشاورزی اثر اینها را ببینیم و مردم باید اثرش را سر سفره خود حس کنند. انشاءالله از برنامه و قانون فصل جهشی که در مجلس تصویب و قانون شده است استفاده کنند و در کشور شاهد این باشیم که اقتصاد ما در کشور رقابتپذیرتر و مبتنی بر دانش شکل بگیرد.
خبرنگار: زینب اصغریان
نظر شما