موفقیت خانم ملونی نشاندهنده یک تغییر اساسی در ایتالیا بود که با شعار «خدا، کشور و خانواده» مبارزات انتخاباتی خود را آغاز کرد. او احتمالاً اولین نخستوزیر زن ایتالیا خواهد بود و یکی از احتمالات در مسیر عملگرایانه جناح او این است در صورت موفقیت نشدن در چانهزنی برای کسب امتیازات لازم، مسیر برگزیت را دنبال کند و ضمن تسری این مسئله به سایر کشورها ممکن است به فروپاشی اتحادیه اروپا منجر شود.
در همین راستا با دکتر ابوالفضل ظهرهوند، سفیر سابق ایران در ایتالیا به گفتوگو نشستیم.
آقای دکتر، آیا پیروزی راستگراها در انتخابات پارلمانی ایتالیا خطر رویارویی بروکسل و رم در اهداف و مواضع سیاسی را افزایش داده است؟ این قضیه را چقدر جدی میدانید؟
ماهیت روی کار آمدن حزب برادران ایتالیا که مسئول شکلدهی به دولت ائتلافی است و خانم ملونی به عنوان نخستوزیر انتخاب شده و همراهی دو حزب «فورزا ایتالیا» و «لیگای شمال» احتمال این مسئله را افزایش میدهد؛ چرا که این احزاب معتقدند پیوستن به یورو موجب تضعیف اقتصاد ایتالیا و به بار آمدن بیش از۲.۵ تریلیون دلار بدهی است و رفتارهای تبعیضآمیز بروکسل موضع شایستهای برای ایتالیا فراهم نکرده است. به عبارتی مسئولیت بخشی از ناکارآمدی دولتها را بر عهده بروکسل میدانند.
آیا ایتالیا مانند انگلیس از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد؟
یکی از احتمالات این است اگر نتوانند در چانهزنیهای خود امتیازات لازم را بدست آورند اینها هم مسیر برگزیت را دنبال خواهند کرد. هرچند انگلیسیها انگیزه متفاوتی با ایتالیاییها داشتند. انگیزه ایتالیاییها بیشتر اقتصادی است. بهخصوص انتخابات ۲۰۲۴ در آمریکا هم میتواند این روند را تسریع و یا کند کند. یعنی اگر ترامپ یا جریان محافظهکار روی کار بیاید باید شاهد اروپا و اتحادیه جدیدی باشیم؛ البته اگر کامل فرونپاشد چرا که در اتحادیه اروپا بسیاری از کشورها احساس میکنند بازنده بودند و پیروز اصلی آلمان و فرانسه است.
آیا جبهه مقاومت شرایط بهتری خواهد داشت؟
خیر! اینها راستهایی هستند که طرفدار رژیم صهیونیستی هم هستند. نگاهشان به کار با اسرائیل با سوسیالیستها متفاوت است. البته با ایران و روسیه روابط خوبی خواهند داشت.
بهتازگی راست افراطی در سوئد روی کار آمدند و چپها را پس از هشت سال کنار زدند؛ آیا این روند ممکن است به آلمان و فرانسه هم تسری پیدا کند؟
این روند مدتهاست شروع شده و تسری هم پیدا کرده است. در فرانسه هم خانم مارین لوپن وضعیت بهتری نسبت به ۱۰ سال پیش دارد. آقای مکرون هم تا اینجا دوپینگی بالا آمده است. بیشک اگر مکرون با این روند ادامه دهد در انتخابات بعدی شکست خواهد خورد و خانم لوپن عهدهدار تشکیل کابینه خواهد شد.
در آلمان هم جریانهای دستراستی و افراطی که در گذشته وزنی نداشتهاند اکنون رو آمدهاند که نشان میدهد اتحادیه اروپا امروز کارنامه خوبی ندارد. دلیل اصلیاش هم آن است که شعارش با واقعیت سیاسیاش متفاوت است. اتحادیه اروپا یک اتحادیه تبعیضآمیز است. بانک مرکزی آن در دست آلمانهاست. آلمانها حاضر نشدند ایتالیاییها را در ۱+۵ راه دهند. میبینیم مجارستان و لهستان هم موضع متفاوتی در مسئله اوکراین دارند. هویت واحد اروپایی چیزی جز یک شعار نیست.اتحادیه اروپا دو کار کرده است؛ بحث «شینگن» که مرزها را برداشته، دوم «پول واحد» اما در سیاست خارجی واحد نتوانسته به توافق برسند که وزیر خارجه ثابت بگذارند.
آیا این مسائل به معنای آن است که اینها ظرفیت مقابله با نظام سلطه را خواهند داشت؟
خیر! اینها در دل همان نظام هستند اما جابهجایی قدرت را دارند. اتحادیه اروپا در واقع همان توافقنامه زغال و فولاد قدیم است. اروپا تلاش کرد با درگیر کردن منافع اقتصادی کشورها مشکلات هنجاری و سیاسی فرهنگی را هضم کند. اما مشکلات به قوت خود باقی است و منافع اقتصادی هم درست توزیع نشده است. از این زاویه، اتحادیه اروپا میتواند در مسیر فروپاشی قرار گیرد.
آیا گرایشهای پوپولیستی افزایش پیدا میکند؟
بله حتماً؛ در واقع با این کار تودههای مردمشان را با خود همراه میکنند چون نیاز به جذب مردم دارند. ترامپ محصول ناهنجاری درون ساختاری آمریکا بود، همین طور خانم ملونی و پیشتر سالوینی. اینها نشاندهنده نبود تعادل در غرب است، نشانه بههمریختگی پارادایمی است. خانم لیز تراس، نخستوزیر موقت انگلیس هم در واقع دوره سختی را میگذراند که در صورت وقوع بحران در اتحادیه اروپا مطمئن باشید در مناطقی مانند ولز، اسکاتلند و ایرلند هم مشکلاتی به وجود خواهد آمد.
خبرنگار: محیاسادات قریشی
نظر شما