به گزارش قدس آنلاین، بررسیهای میدانی خبرنگار ما و گفتوگو با تعدادی از کسبه شهر مشهد که به واسطه حضور اغتشاشگران و تخریب اموال عمومی و خصوصی مجبور بودند در بهترین زمان کسب درآمد، کرکره فروشگاه خود را پایین بکشند و مغازه را تعطیل کنند، نشان میداد آنها از بروز اغتشاشات گلایهمند و منتقد اینگونه رفتارها بودند.
چند روزی میشود که مناطقی مثل میدان شریعتی، احمدآباد و سه راه راهنمایی دیگر شاهد حضور اندک اغتشاشگران نیست و آرامش به این مناطق بازگشته است. فراخوانهای معاندان و تبعیت بیچون و چرای عدهای از سرکردههای آنها که به شدت دنبال انحراف مطالبههای مردمی در هر شرایط و با هر بهانهای هستند، در چند روز اخیر موجب شده بود مأموران انتظامی برای حفاظت از اموال عمومی و خصوصی در مکانهای هدف اغتشاش دست به تدابیر امنیتی بزنند و از کسبه بخواهند پیش از تاریک شدن هوا، فروشگاههای خود را تعطیل کنند و به خانه بروند.
آشوبگرانی که زیان کسبه اهمیتی برایشان ندارد
تکرار این رویه در بعضی مناطق سبب شده بود گلایه برخی افراد در این زمینه به تحریریه روزنامه قدس منعکس شود. در این مسیر برخی شهروندان مدعی بودند تعطیلیهای مکرر فروشگاهها که بیشتر آنها توسط افراد اجاره شده است و با توجه به اینکه معاندان و لیدرها، اغتشاشات را به خیابانهایی میکشانند که تردد در آنها زیاد و دارای فروشگاه و پاساژ است، این ماجرا سبب وارد آمدن زیان اقتصادی فراوانی به کسبه این مناطق شده است.
این شهروندان در ادامه از ما میخواهند به برخی از این خیابانها سری بزنیم و صدای کسبه را به گوش مسئولان قضایی و انتظامی برسانیم تا هرچه سریعتر با افرادی که هدفشان آبادانی کشور نیست و آمدهاند تا اهداف سیاسی خودشان را با آتش زدن اموال مردم اجرایی کنند، برخورد قاطعی صورت بگیرد.
از همین رو تصمیم میگیرم به میدان شریعتی، احمدآباد و خیابان راهنمایی مشهد سری بزنم. صبح روز گذشته و در نخستین مرحله به سراغ تعدادی از کسبه میدان شریعتی رفتم.
زیان اقتصادی کسبه از آشوبها
یکی از این افراد جوان حدود ۳۲ سالهای است و فروشگاه گوشی تلفن همراهی را با برادرش دایر کرده است. وقتی فروشنده در جریان موضوع گزارش قرار میگیرد بیان میکند: من و برادرم این فروشگاه را چندی پیش دایر کردیم تا بتوانیم از این مسیر درآمدزایی کنیم و در این اوضاع اقتصادی چرخ دو زندگی را بچرخانیم. فکر نمیکنم هیچ کاسبی با بسته شدن مغازهاش موافق باشد آن هم دقیقاً زمانی که مردم پس از یک روز تلاش، عصر برای تهیه نیاز خود به بازار میآیند.
من به هیچ عنوان این شیوه را قبول ندارم. چشم ما به درآمد عصر و سر شبها بود که در چند روز مورد اشاره درآمدمان به شدت کاهش یافت. عصرها حتی مردم هم که احتمال میدادند در میدان شریعتی شلوغی وجود دارد، فکر خرید را از سر بیرون میکردند چه برسد به مسئله تاریکی هوا.
راه اعتراض این نیست. هیچ عقل سلیمی آتشزدن اموال مردم را که با بیچارگی جمع کردهاند، نمیپسندد. البته آنهایی که دست به خرابکاری میزنند از بدنه مردم جدا هستند و هدفشان اصلاح امور نیست.
من در فروشگاه چهار نیرو دارم که کار آنها با اینترنت است. نرمافزارها را دانلود و گوشیهای مشکلدار را تعمیر میکنند. آشوبها سبب شد آنها بیکار شوند؛ چون اینترنت اختلال دارد و من باید حقوق آنها را علاوه بر اجاره چند میلیون تومانی ماهانه، از جیب بدهم و این انصاف نیست. البته باید مسیر شنیدن اعتراض به حق باز باشد و برای آن مکانی در نظر گرفته شود.
سوء استفاده آشوبگران از یک مطالبه
پس از شنیدن صحبتهای این جوان به چند مغازه دورتر میروم که یک آبمیوه فروشی بود. مرد میانسالی مالک این واحد صنفی است. در واکنش به این سؤال که آیا اغتشاشات به اقتصاد شما آسیبی هم وارد کرده، گفت: به نظر من نبود یک فضا برای شنیدن دقیق گلایههای مردمی، یکی از دلایل سوء استفاده آشوبگران از ماجراست.
به عنوان مثال پسر من مدتی پیش به کشیدن سیگار روی آورده بود. به جای برخورد قهری برای شنیدن دلایل این کارش زمان گذاشتم تا اینکه او مجاب شد کشیدن سیگار برای سلامتی خودش ضرر دارد.
مغازهای که من دارم، اجارهای نیست و من مالک هستم؛ اما مگر میشود زیان به من وارد نشود؟ من کمتر از آن جوانی که مغازهای کنار من اجاره کرده و هر ماه باید به مالک پاسخ بدهد، فشار را لمس میکنم؛ اما در فروشگاه من هم خراب شدن بستنیها و میوهها قسمتی از خسارتی است که به من وارد میشود.
یک خواسته دیگر هم از مأموران پلیس دارم که این شبها بسیار تحت فشار آمادهباشهای مکرر بودند. زحمات آنها را قدردان هستم؛ اما باید فرماندهان پلیس به افرادی که مأمور هشدار دادن به مغازهدارها میکنند تا فروشگاهها در زمان اعلام شده ببندند، بگویند کمی آرامش هم چاشنی کارشان کنند که بازخورد اقدام ارزشمند آنها منفی نباشد.
کاهش شدید فروش در چند روز گذشته
در ادامه به خیابان راهنمایی میروم. ساعت حدود ۱۰ صبح است. به سراغ یک طلافروش میروم که سه نفر کارگر از فروشگاه او زندگیشان را میچرخانند. آنها که قصد داشتند صبحانه بخورند، چند لحظهای با من هم کلام شدند. طلافروش مشهدی در پاسخ به سؤالی که از دیگر کسبه بازار پرسیده بودم، میگوید: تعطیلیهای مکرر چند شب گذشته سبب شد تا فروش ما به شدت کاهش پیدا کند. از سوی دیگر وجود برخی افراد در میان جمعیت موجب میشود که ما سریعتر از زمان اعلام شده مغازه را ببندیم و به خانه برویم. به هر حال من هم چک و بدهی دارم و باید برای پر کردن جای آنها کاسبی و درآمد داشته باشم. اقدامات آشوبگران به شدت حضور مشتری در فروشگاه ما را تحت تأثیر قرار داده است. شما تصور کنید چه کسی در میان شلوغیهای ایجاد شده به فکر خرید طلا و جواهر است. اصلاً این شیوه رفتار و هنجارشکنی قابل پذیرش نیست.
بهانه حجاب
آخرین واحد صنفی که به سراغش میروم، فروشگاه لوازم خانگی در خیابان راهنمایی بود. جوان فروشنده همان ابتدا وارد آمدن خسارت به کسبه را تأیید کرد و ادامه داد: در حال حاضر عدهای تحت عنوان حجاب به خیابانها آمدهاند و من احساس میکنم ماجرا بهانهای بیش نیست. روزهای نخست در میان مردم، افراد آشوبگر نفوذ و سعی کردند خواستههای خود را کف خیابان بیاورند. گلایهای که من از مسئولان دارم این است که باید سالها پیش بستر شنیدن اعتراضهای قانونی به شکل مناسبی فراهم میشد تا این موضوع امروز به ابزاری برای موج سواری دشمن تبدیل نشود.
خبرنگار: عقیل رحمانی
انتهای پیام/
نظر شما