نظام این سبک مدیریت اسلامی راکمی تا قسمتی با سیاسیون قدیمی و برخی چهرههای علمی و دینی که الآن دیگر، چندان همفکر نیستند اعمال میکند. اما به سلبریتیها که پدیده نوظهوری در عصر دیجیتال و دنیای شبکههای اجتماعی هستند، گویا نظام فقط حال داده و تقریبا چندان کاری به کارشان نداشته است. خب این خوب نیست. نقش سلبریتیها چه بخواهیم چه نخواهیم جدی است، پس باید جدی گرفتشان!
تحویل گرفتن یک سلبریتی، شرط احترام به میلیونها جوان و نوجوانی است که او را دوستش میدارند و از او تأثیر میپذیرند. گاهی بعضی از این سلبریتیها حرفهایی میزنند که آدم دهنش وامیماند که مگر این حد از بیاطلاعی هم وجود دارد! اصلا گاهی جدی سؤال پیش میآید که اینها مگر کجا زندگی میکنند! همین است که هست و نمیشود فقط آنها را ملامت کرد. باید بپذیریم که این نیست که همه این بیاطلاعی و درنتیجه همدل نبودنشان با نظام و انقلاب، تقصیر خودشان باشد؛ شاید خود نظام هم میتوانست کارهایی بکند و نکرد.
باورم این است که آزادیِ کار دادن به سلبریتیها و بستن قراردادهای میلیاردی با آنها کافی نیست؛ در کنار این باید نمکگیرشان کرد. توضیح میدهم چه جوری. مثلا روز راهپیمایی ۲۲ بهمن که میشود، میطلبد که مسئولین با نامهای رسمی از چند سلبریتی شاخص دعوت کنند و برای امنیت و آمدوشدشان هم برنامهریزی کنند. کلا جای سلبریتیها در مراسم رحلت حضرت امام(ره)، روضهها و سخنرانیها و مراسم رسمی مثل نماز جمعه و خیلی جاهای دیگر خالی است. این منافاتی ندارد با این واقعیت که نباید روی اظهارات سیاسی بعضا مخالف سلبریتیها حساسیت بیشازاندازه داشت؛ همانگونه که رهبر انقلاب هم در دیدار دانشجویان افسری و در جریان موضعگیری در خصوص وقایع اخیر، اظهارات آنان را فارغ از مجرمانه بودن یا نبودن، بیاهمیت خواندند. این سخن رهبر انقلاب را هم باید در کنار سیره عملی ایشان گذاشت که سالانه با ورزشکاران، سینماگران و مداحان دیدار دارند.
هر جا انقلاب ما شاهکاری میکند، هر جا خدمت عظیمی ارائه میدهد، هر جا دانشمندان ما قلهای از قلههای علم را فتح میکنند، هر جا قوای مسلح ما رزمایش، بلکه حتی عملیات باشکوهی را انجام میدهند، هر جا میدانی از میدانهای فداکاری و ایثار و شجاعت و حماسهآفرینی جوانان انقلابی این مرزوبوم است، سلبریتیها را هم باید دعوت کرد، تا از نزدیک حاضر و شاهد باشند و طعم انقلاب را بچشند. آن لحظهای که سپاه یا ارتش، موشک نقطهزن جدیدی را آزمایش میکند، در همان لحظه و در همانجا در کنار مرآتی، خبرنگار صداوسیما، چند سلبریتی کشور ما هم باید باشند. آسمان که به زمین نمیافتد! چه عیبی دارد هم مسائل امنیتی را رعایت کرد، هم یکی دوتا سلبریتی را چند هفته با مراحل نهایی پروژه ساخت مثلا یک ماهواره همراه کرد، تا وقتی با موفقیت به آسمان شلیک میشود، بچه من در کنار فریاد «اللهاکبر» مرآتی، اشک خوشحالی سلبریتی محبوبش را هم ببیند؟! سلبریتی مملکت کم از خبرنگار ندارد که؛ باید این دستاوردها و حماسهها را از نزدیک ببینند نه از بولتنهای خبری روزنامه و تلویزیون؛ تازه اگر ببینند.
نظام که میلیارد میلیارد خرج این سلبریتیها میکند؛ این هم روش! اتفاقا اینیکی جای دوری نمیرود. میطلبد نظام سلبریتیهایش را به تور انقلابگردی ببرد. یکی راهیان نور است، یکی هم اربعین. هزارتا تور دیگر هم میشود تعریف کرد. سلبریتیها فرزند همین آب و خاکاند و آدم خوب و باشرف و ایراندوست و مردمدوست، در میانشان کم نیست؛ ولی باید دستشان را گرفت. بهپاس شهرت و محبوبیت شان باید توان دفاعی، صنعتی، پزشکی و امنیتی نظام را و خیلی چیزهای دیگر را از نزدیک ببینند و لمس کنند. نباید گذاشت نظام را فقط از زاویه بوروکراسیهای اداریاش ببینند. سلبریتیها را به سوریه ببرید تا از نزدیک ببینند همدانیها و سلیمانیها آنجا چه کردند و چرا باید ایران دخالت میکرد. باید از نزدیک دعوت بشوند و بشنوند مسئولین برای اتمام فلان پروژه چقدر زحمت کشیدند. باید از نزدیک بشنوند مسئولین برای شکستن فلان تحریم، چه کردند. هر جا نیروهای انقلابی دارند کار مهمی انجام میدهند ـ بهجز محرمانهها و فوق سریها ـ در مرزها، در ناوهای خلیجفارس، در وسط آبهای آزاد دنیا، در میان گروههای جهادی بسیجی، به همراه نیروهای اکتشاف مواد مخدر، در وسط عملیات آزاد کردن یک گروگان یا کشف مواد مخدر، کلا هر جا که انقلاب حضور دارد و دارد باقدرت کار میکند، جای یک تیم مستندساز هنری کاربلد با یکی دوتا سلبریتی مشهور و محبوب، آنجا خالی است. نگذارید سلبریتی در خانهاش بنشیند پای گوشاش. او باید یکپایش در ناوهای خلیجفارس باشد و یکپایش در بیت. باور کنید بسیاری از سلبریتیها پایهاند.
منبع: رسالت
نظر شما