تحولات منطقه

۲۵ مهر ۱۴۰۱ - ۰۳:۱۳
کد خبر: ۸۲۱۰۳۱
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

در تاریخ معاصر ایران یک نقطه عطف مهم و مشهور با نام مشروطه‌خواهی وجود دارد که حرکت مردم ایران به سوی محدود کردن قدرت پادشاه بوده‌است. در انقلاب مشروطه موضوعات جدیدی همچون قانون، پارلمان، عدلیه، قدرت مشروط و... پدیدار می‌شود که تا پیش از آن، اثری از آن یافت نمی‌شود؛ یعنی این مسائل تازه و نو مطالبه روشنفکران ایرانی است، اما زاییده ذهن و اندیشه آن‌ها نیست. ریشه‌های این نوگرایی به مدرنیته تمدن غرب می‌رسد؛ یعنی روشنفکران ایرانی بذری را در آن زمان از غرب گرفته بودند که تطابق چندانی با خاک ایران نداشت. اتفاقاً به همین دلیل هم بود که شخصیتی همچون شیخ فضل الله نوری به مخالفت با آن برخاست و عنوان مشروطه‌ مشروعه را عَلَم کرد. شیخ فضل الله نوری از این مسئله آگاه بود که مدرنیته غربی دو وجه دارد و یک چهره از آن، اندیشه است و چهره دیگرش همان استعمار. مردمی که درگیر استبداد شاهان قاجار بودند برای خلاصی از استبداد به مدرنیته مطلق روی آوردند که نه تنها منجر به نفی استبداد نشد، بلکه استعمار خارجی را نیز به دنبال خود آورد. همان استعمار کهنه که قدرت بیشتری یافته بود، به دیکتاتوری سیاه‌تری چون پهلوی ختم شد. در این دوره نیز مدرنیته و تجدد با قدرت بالاتری پا به میدان گذاشت و تقی‌زاده‌ها سخن از فرق سر تا نوک پا غربی شدن را پیش کشیدند. ملت تحقیر شده و آسیب‌دیده از استبداد داخلی رضاشاهی و استعمار خارجی که فرزند نوگرایی مطلق بود، به رهبری دکتر مصدق و آیت الله کاشانی نهضت ملی شدن صنعت نفت را رقم زدند، اما آن برهه مهم تاریخی نیز با کنار گذاشتن مذهب و فرهنگ ایرانی و خواسته‌های آن‌ها در این نهضت دوباره بذری در کشور کاشته شد که با خاک ایران همخوانی نداشت و استبداد و استعمار شدیدتری بر ملت ایران تحمیل گشت. سال‌ها بعد و طی تحولات و فداکاری‌های چشمگیر، انقلابی رخ داد که هم مشروطه بود و هم مشروعه؛ انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) با شناخت کافی از نیاز جامعه به تجدد، تغییر و توسعه و با علم نسبت به خاک این کشور که همانا تمدن ایرانی، دین، مذهب، فرهنگ و... بود، جمهوری اسلامی را بر مردم عرضه کرد که با اکثریت آرای ملی نیز به قدرت رسید.
تجربه تاریخی مردم ایران ثابت کرده بر اتمسفر این کشور چیزی جز مدل حکومتی جمهوری اسلامی که هم به اسلام توجه دارد و هم از پیشرفت‌های جهانی عقب نمی‌ماند، وجود ندارد. غیر از جمهوری اسلامی، یا ایران چندپاره می‌شود و استعمار خارجی بر کشور سلطه می‌یابد و یا دوباره استبدادی بر کشور حاکم می‌شود که اگر هم مفاهیم مقدسی چون آزادی و عدالت را هم به اجرا درآورد، هیچ دقتی به دین و فرهنگ مردم ایران ندارد و دقیقاً شکل مطلق مدرنیته غربی را همچون بذری غریبه در خاک ایران می‌کارد که درنهایت هم این بذر در خاک ایران نمی‌روید و رضایت ملت را فراهم نخواهد کرد. بنابراین اگر به دنبال عدالت، آزادی، پیشرفت و... هستیم، باید مقتضیات ایران را بشناسیم و آن را در همین مدل حکومتی دنبال کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.