تحولات لبنان و فلسطین

انیمیشن سینمایی «لوپتو» پس از اکران موفق «پسر دلفینی » دومین انیمیشن سینمایی در ترکیب اکران سال جاری است که امید تازه‌ای برای استمرار حضور مخاطبان کودک و نوجوان در سینماها محسوب می‌شود.

بررسی تاثیر انیمه و انیمیشن در تربیت کودکان/ از زیست مجازی تا ترویج هیجان زدگی در جامعه

به گزارش قدس آنلاین، صنعت انیمه و انیمیشن همیشه جذابیت خاص خودش را دارد. دنیای انیمیشن و انیمه در سال های اخیر پیشرفت چشمگیری داشته و فقط محدود به رده سنی کودک نمی شود. البته که کودکان در سال‌های اخیر علاقه بیشتری به انیمیشن در ژانر فانتزی مثلا کمیک های «مارول» و «دی سی» پیدا کرده اند، در کنار این اشتیاق، صاحبان قدرت در دنیا هم از این امکان به عنوان یک ابزار سیاسی-اجتماعی استفاده می کنند و سعی به القای مفاهیم از طریق کارتون ها را دارند.به همین منظور در گفت و گویی با پرستو علی عسگرنجاد، نویسنده و تحلیلگر انیمیشن به نقش انیمه و انیمیشن در تربیت کودکان پرداختیم.

عقبه صنعت انیمه و انیمیشن سازی چیست و چطور در این سال ها پیشرفت کردند؟

«مارول» و «دی سی» را یک عقبه ادبی حمایت می کند. وقتی این دو کمپانی بزرگ، اقدام به کار می کنند، محتوای کمیک آنها دستمایه خلق آثار سینمایی و انیمیشن می شود که بخش جدی سینمای اقتصادی غرب را هم در دست می گیرد و همین توجه به ادبیات ژانر باعث پول سازی و پیشرفت این صنعت شده است. لازم به ذکر است تاریخ کمیک غرب به دست دولت ها مورد بازبینی های زیادی قرار گرفته و در ابتدا ممنوعیت هایی در مورد میزان برهنگی، الفاظ، استفاده مشروبات الکلی و ... بوده اما الان در سینمای فانتزی و ژانر تخلیلی محدودیت های دهه های گذشته کاملا برداشته شده و می بینیم تکیه بر عریانی است. مثلا در جدیدترین نسخه ای که از سینمای فانتزی یعنی «دکتر استرنج-متاورس» می بینیم که کاملا تکیه و طراحی لباس بر روی اغراق کردن روی ویژگی های جنسی زنانه است.

با توجه به علاقه نسل جدید به انیمیشن های مارول و دی سی، به نظر شما ژانر تخلیلی چه تاثیری در رشد آنها دارد؟

ادبیات فانتزی، که سینمای فانتزی هم از آن مشتق شده است، همواره پیشرو بوده و اتفاقا دانشمندان زیادی را به جامعه تحویل داده است. مثلا دانشمندان از آثار و رویاهای ژول ورن استفاده کردند و آنها را به حقیقت تبدیل کردند. اما به طور کلی این ژانر تخیلی با اثر شدید وهم گونه که روی ذهن بچه ها می گذارد یک درهم آمیختگی بین زندگی واقعی و خیالی بچه ها ایجاد می کند.

این افتراق اگر به شکل کنترل شده و با انتخاب آگاهانه باشد منجر به شکستن مرزهای خیال و موجب پرورش و رشد ذهن مخاطب می شود و خوب است، اما این اتفاق زمانی نگران کننده می شود که کودکان هویت بیشتری را برای جهان خیال قائل می شوند، اولویت را زیست مجازی و خیال قرار می دهند و عاملیت فرد در زندگی پایین می آید، در نتیجه شدت تهییج پذیری و به هیجان آمدن خیلی بالا می رود. نتیجه خیلی راحت است اتفاقی که این روزها در کف خیابان می بینیم دقیقا ناشی از همین سیستم است. سیستمی که به بچه می گوید چیزی که در جهان مجازی دیدی و شنیدی الویت و اهمیت با آن است، حتی اگر در زندگی واقعی مصداق نداشته باشد!

پس با این حساب باید از ادبیات فانتزی یا همان ادبیات ژانر دوری کنیم؟

بسیار بدگمانی است اگر با ادبیات ژانر زاویه داشته باشیم. ادبیات فانتزی و یا ادبیات ژانر عنادی با زندگی واقعی ندارند. اتفاقا این سینما مرزهای ذهن را درهم می شکند و شما را به بازبینی اتفاقات اطراف وا می دارد. حتی گاهی باعث رشد فردی هم می شود. اما وقتی در ژانر افراط می شود و فقط به سینمای ژانر خلاصه می شوی، اتصالت را با دنیای واقعی از دست می دهی.

هنگامی که فرد فقط مارول و دی سی می بینید، جهان تبدیل به جهان فانتزی می شود که یک نفر با نیروی ابر قهرمانی می تواند همه مشکلات را حل کند. مدیران این کمپانی ها تلاش می کنند ضعف های انسانی را در قالب ابرقهرمان هایی مثل بت من، بن تن، دکتر استرنج و ... نمایش بدهند و آنها را به انسان های معمولی نزدیک کنند اما به هر حال در انیمیشن ها ابرقهرمان است که دنیا را نجات می دهد! و مردم عادی عاملیت و فاعلیت ندارند و همیشه منتظر یک منجی هستند! در عین اینکه تولد ابر قهرمان ها می تواند به بچه ها این فرصت را بدهد که خوددشان را جای آنها بگذارند ولی اشباع شدگی توسط این تفکر موجب سست شدن پیوندهای بچه ها با جهان واقعی می شود. این درست همین مشکلی است که در دهه جدید در انیمه ها و انییمشن ها با آن رو به رو هستیم.

به نظر شما هدف سینمای فانتزی القای چه پیامی است؟

غرب و دشمانان ما قدرت سینمای فانتزی و ادبیات فانتزی را درک کردند و به مثابه یک ابزار سیاسی-اجتماعی-اقتصادی از آن بهره مند می شوند. مخاطب این کمپانی ها فقط کودکان نیستند، بخشی از مخاطب آنها بزرگسالان هستند. در این جهانی که مخاطبشان جهان شمول است، انسان ها را به اتصال با مجاز عادت می دهند و از واقعیت زندگی واقعی دور می کنند.

این زیست درهم آمیخته با انیمه، انیمیشن کمیک و سینمای فانتزی کم کم مخاطب را به سمت تصمیم گیری در لحظه، بدون درنگ و با تهییج می برد. مهم ترین نکته این است که درنگ را از آدم ها می گیرند. البته این درنگ هنوز هم در انیمه های شرقی معناگرا به شدت دیده می شود. چهره های بزرگی مثل ماکاتوشینکای، تاکاهاتا و هوسودا هستند که ما را به تعمل، تعمیق، همه جانبه فکر کردن و به بازنگری های مجدد دعوت کنند.

لازم به ذکر است که جهان انیمه های اصیل روی مفاهیم انسانی استوار هستند و شما را به بازگشت به اتصالات اصیل خودتان یعنی خدا، طبیعت و خانواده دعوت می کند. مثلا در انیمه «جنگ های تابستانه» اثر کارگردان بزرگ و نامدار ژاپنی مامورو هوسودا که در سال ۲۰۰۹ ساخته شده، یک خالق ژاپنی در کشوری که آن زمان تکنولوژیک محسوب نمی شد، جهانی را پیش بینی می کند که زیست واقعی و مجازی مردم با هم گره می خورد. حتی جهان پلتفرم را پیش بینی می کند، درست چیزی که امروز اتفاق افتاده است. در انیمه «جنگ های تابستانه»، مسئله بازگشت به اصالت خویشتن است، در انیمه های این کارگردان ها محوریت خانواده است، خانواده است که ناجی است بر خلاف بعضی انیمیشن های غرب که تمامش خشونت است.

فکر می کنید انیمه های اصیل شرقی برای کودکان مفید تر از انیمیشن های غرب هست؟

اگر رفتار نسل دهه هشتادی و هفتادی و اتفاقات امروز جامعه را بررسی کنیم می بینیم که اگر آنها با این بخش از انیمه و انیمیشن های ژاپنی در ارتباط و مانوس بودند، به تفکر عادت داده شده بودند و اینقدر هیجان زدگی و جو زدگی را در جامعه نمی دیدیم. وقتی گوش ها عادت نکردند درنگ کنند، تحلیل کنند و بعد تکلیف خودشان را مشخص کنند، اولین خبرها(فیک نیوز) راباور می کنند و به مشکلات امروز برمی خوریم.

پس نقش صنعت انیمیش ایران چه می شود؟

کمپانی و شرکت های بزرگ فیلمسازی در دنیا دهه هاست فعالیت می کنند و قدمت زیادی در غرب دارند. در مقابل ایران با اختلافی حدود۳۰ ساله از جهان سینما را آغاز کرده است، که اختلاف زیادی نیست اما چشم گیر و قابل توجهی هست. فرهنگ شرقی نسبت به فرهنگ غربی به ما نزدیک تر است. تکیه ای که شرق روی خانواده دارد در غرب مرده و مسئله شان نیست.

ما هنوز هم بر محور نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی هستیم، معتقدیم که باید نسخه شفابخش سوم خودمان را بسازیم، که در این همه سال در این زمینه قدمی برداشته نشده است. ما آثار خوبی در کشورمان مثل کمیک ایلیا، انیمیشن پسردلفینی و انیمیشن لوپتو داریم که قدم های مثبتی در این زمینه برداشتند، هرچند که همین آشوب ها به مخاطب مظلوم و مهجور سینمای ایران یعنی کودکان اجازه نداد به سینما بی آیند و آثار مفید ببینند، به هر حال اگرچه که این تلاش ها هست اما در مقابل سیل آثاری که از غرب و شرق دریافت می کنیم هنوز قدم های ما مثل قدم های خرد نوپایی است که نیاز به حمایت دولت و والدین دارد.

برای پیشرفت صنعت انیمیشن ایران چه پیشنهادی دارید؟

هیچ کشوری در اولین ساخته های خودش غول جهان انیمیشن نبوده است. ما باید به جوان های انیمیشن ساز فرصت بدهیم و علاوه بر ضعف هایی که انیمیشن های ایرانی دارد آنها را ببینیم. باید از آثار نویسندگان ایرانی حمایت کنیم. باید در سبد خرید ما حتما کتاب ایرانی باشد که اگر سینماگر خواست مثل غرب به سمت اقتباس از کتاب های کودک و نوجوان برود هراس ریزش مخاطب نداشته باشد، بالعکس بداند طرفداران آن کمیک، نویسنده و خوانندگان آن کتاب قطعا جز مخاطبینش هستند، این چنین چرخ دنده های خلق اثر به جریان می افتد و پویایی و نشاط ایجاد می شود و به مرور زمان نگرانی القای پیام به کودک و نوجوان از طریق غرب و شرق حل می شود.

در نهایت برای جلوگیری از تحت تاثیر قرار گرفتن تربیت کودکان توسط غرب و شرق باید به چه سمتی برویم؟

صحبت درباره بخش اصیل معناگرا و انسان دوستانه در سینما و ادبیات فانتزی است و من بر این باورم که پیوند با آثار معناگرا ناجی امروز ماست. جوی در جامعه ایجاد شده که نه محکمی به ادبیات ژانر می گوید. بلایی که انیمیشن ها و کتاب های رنگین کمانی بر سر مخاطب کودک و نوجوان ما می آید این است که کودکان از خانواده دور می شوند و هیچ اتصالی بین بچه و خانواده وجود ندارد، اتصال کودک با خانه به مثابه خوابگاه است. این ها مقدمه پذیرفتن همجنس گرایی و نداشتن دو والد و ... است. البته منظورم این نیست که درهای هنر کشورمان را بر روی غرب ببندیم و صرفا به روی شرق باز کنیم.

در نهایت تاکید می کنم نباید به انیمیشن های غربی یا شرقی نه بگوییم، مسئله انتخاب آگاهانه است. خیلی از آثار غربی و شرقی معناگرا و مفید هستند. مسئله دوگانه غرب و شرق نیست. مسئله انتخاب اگاهانه است. چه وقتی به سراغ غرب می رویم چه شرق باید درست و دقیق انتخاب کنیم. مهم جلوگیری از اشباع شدگی است. اینکه بگوییم فقط انیمه یا انیمیشن درست نیست. در واقع باید سیستمی آگاهانه برای انتخاب انیمیه یا انیمیشن برای کودکانمان انتخاب کنیم زیرا رفتار آینده آنها را شکل می دهد و تمام این ها در کنش های آینده جامعه نیز موثر است.

خبرنگار: لیلا نوعی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.