تحولات لبنان و فلسطین

اکران فیلم سینمایی «باغ کیانوش» به نویسندگی و کارگردانی رضا کشاورز حداد و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد از ۹ آبان در سینماهای سراسر کشور آغاز شده است.

فیلم‌سازی برای نوجوان امروزی سخت است / «باغ کیانوش» مخاطب را به کتاب‌خوانی سوق می‌دهد

به گزارش قدس آنلاین، نخستین نمایش این فیلم سینمایی در بخش «نگاه نو» چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر رقم خورد و سیمرغ بلورین بهترین دستاورد هنری و جایزه آرمان را دریافت کرد. این اثر که نخستین محصول مشترک باشگاه فیلم سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان محسوب می‌شود به عنوان بهترین فیلم سی و ششمین جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان نیز شناخته شد.
فیلم‌نامه فیلم باغ کیانوش اقتباس از کتابی با همین نام است. این کتاب به قلم علی‌اصغر عزتی‌پاک برای گروه سنی نوجوان از سوی انتشارات کانون پرورش فکری منتشر شده بود.
داستان رمان «باغ کیانوش» در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در روستایی از توابع شهر همدان اتفاق می‌افتد و مخاطبان را به دنیای مرموز و پرچالش نوجوانی دعوت می‌کند. 
ماجرا از این قرار است که در روز عروسی در روستا خبر عجیبی به گوش بچه‌ها می‌رسد؛ در باغ کیانوش‌ درختانی شبیه به «موز» دیده شده است. بچه‌ها تصمیم می‌گیرند برای بدست آوردن آن با یکدیگر مسابقه بدهند، غافل از اینکه باغ نفرین شده‌ کیانوش، تله‌ای بزرگ‌تر برای آن‌ها پهن کرده است.
بازیگران این اثر عبارت‌اند از شهرام حقیقت‌دوست، عباس جمشیدی‌فر و هنرمندان نوجوان امیرحسین بیات، ابوالفضل ایوانی، دانیال جعفری، ارغوان شعبانی، امیرعلی صحرایی، امیرمحمد صحرایی، اشکان اردستانی، رونیکا بهرام‌زاده، ابوالفضل حسن‌خانپور و گرشا نامور صدیق. در ادامه با رضا کشاورز حداد، کارگردان «باغ کیانوش» درباره چالش‌های ساخت کار کودک و نوجوان و همچنین اهمیت فیلم‌نامه اقتباسی از آثار ادبی به گفت‌وگو پرداختیم.

کارگردان «باغ کیانوش» در گفت‌وگو با قدس/ فیلم‌سازی برای نوجوان امروزی بسیار سخت است
رضا کشاورز


در مورد روند شکل‌گیری کار و اقتباس از کتاب برایمان بگویید. این داستان چه جذابیتی برای شما داشت که تصمیم به اقتباس گرفتید؟
شنیده بودم کتاب پرطرفداری بوده و این به لحاظ ذهنی به من کمک می‌کرد چون می‌دانستم مخاطب هدفش را سر ذوق آورده است.
 در ادامه هم زمانی که کتاب را خواندم نقطه عطفی داشت و آن یک اتفاق در دهه ۶۰ و حضور بچه‌ها در یک باغ هنگام عروسی و مواجهه آن‌ها با یک خلبان عراقی بود؛ همین نقطه سبب می‌شود مخاطب بپرسد بعدش چه می‌شود؟ این موضوع این قدر برای من ظرفیت داشت که حول محور آن ایده‌پردازی کردم، کاراکتر اضافه کردم و در نهایت باغ کیانوش سینمایی متولد شد.

با توجه به اقتباسی بودن اثر، چقدر از عنصر تخیل استفاده کردید و چقدر به متن وفادار بودید؟
نمی‌توانم بگویم نعل به نعل به متن وفادار بودم. البته که منبع الهام من و هسته اصلی قصه کاملاً کتاب بود، اما سعی کردم متناسب با نوجوان امروز تخیل به آن اضافه کنم.


یکی از وجه تمایزهای باغ کیانوش، تلفیق واقعیت و انیمیشن است، در مورد چرایی استفاده از تکنیک انیمیشن در کار توضیح دهید.
انیمیشن کاری دووجهی است؛ جایی ارجاع به جنگ می‌دهیم و جایی با انیمیشن کروکی می‌کشیم. کروکی‌ها که قابلیت یکی از کاراکترهایمان است چون تمام بچه‌ها در کار یک قابلیت و توانایی ویژه دارند. اینکه کار فضای بازی و تخیل پیدا کند برای من جذاب بود و بچه‌ها هم استقبال کردند. 
در مورد انیمیشن‌هایی که به جنگ ارجاع می‌دهد هم به این علت بود که حس کردم اگر بخواهیم واقعیت آن اتفاق را به صورت رئال ضبط کنیم با توجه به اتفاق‌های آنجا، لحن فیلم خشن می‌شود بنابراین سراغ انیمیشن رفتیم. قطعاً با انیمیشن دنیای بزرگ‌تری را توانستیم ترسیم کنیم و دست‌کم برای مخاطب خاص ما یعنی کودک و نوجوان این سبک جذاب‌تر بوده است.

پروژه بیش از ۱۰ بازیگر کودک دارد، از چالش‌های کار با کودکان بگویید.
من پیش‌تر خیلی با بچه‌ها کار کردم و این همکاری بیشتر از اینکه چالش داشته باشد برای من جذابیت دارد. من از حضور بچه‌ها سر صحنه لذت می‌بردم. ما بازی ۵۰۰ بچه را دیدیم و پس از چند مرحله به ۱۰ کودک نهایی رسیدیم. یکی از چالش‌هایش این است که شما همزمان روی فیلم‌نامه کار می‌کنید و تغییر می‌دهید و باید بچه‌ها را همراه کنید. 
باغ کیانوش خیلی پروژه سختی بود. لباس‌های بچه‌ها نازک و راکوردی شده بود به همین خاطر آن‌ها در سرما کمی اذیت می‌شدند و گاهی موقع دیالوگ گفتن تمرکز نداشتند. اما به شدت کودکان در این پروژه همراه ما بودند. زمانی که با بچه‌ها کار می‌کنیم باید درک درستی از هر کدام داشته باشیم و توانایی‌هایشان را بشناسیم، بدانیم کجا خسته می‌شوند و کجا راحت‌تر کار می‌کنند و متناسب با آن رفتار کنیم. 

شما در فیلم از نوستالژی‌های دهه شصتی همچون ماجرای عشق موز بودن مردم استفاده کردید. این کار چقدر در جذب مخاطب تأثیر دارد؟
من که دهه هفتادی هستم هم به خاطر دارم آن زمان موز میوه باارزش و خاصی بود. هنوز هم اگر با بزرگ‌ترهایمان صحبت کنیم خیلی با شور و هیجان خاصی درباره‌اش صحبت می‌کنند. موز آن زمان ارزش مادی عجیبی داشت! به نوعی یک خاطره نوستالژی برای مردم در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ است. به همین خاطر دیدم این میوه نیروی محرکه خوبی برای پیشبرد قصه است. 

باغ کیانوش در جشنواره کودک و نوجوان درخشید اما برخی در جشنواره فجر معتقد بودند کمی ریتم فیلم کند است. با این موضوع موافقید؟ نسخه جدید تغییری در تدوین داشته است؟
برخی گفتند مدت زمان فیلم زیاد است که کمی کوتاه‌تر شد اما ریتم کند درباره باغ کیانوش را قبول ندارم. در جشنواره نسخه‌ای داشتیم که بخش زیادی از کار تاریک بود و فرصت نداشتیم روی رنگ و نور کار کنیم. همین موضوع ناخودآگاه روی مخاطب تأثیر گذاشته بود و از نظر بصری خسته می‌شد.
 به این علت مخاطب حس کرده بود کار طولانی و ریتمش کند است. الان رنگ و نور اصلاح شده و زمان نیز کمی کوتاه‌تر است. از نظر خودمان نسخه قابل قبولی است.

کارگردان «باغ کیانوش» در گفت‌وگو با قدس/ فیلم‌سازی برای نوجوان امروزی بسیار سخت است


با توجه به تفاوت‌های نوجوان نسل امروز، چه چالش‌هایی برای قصه‌پردازی داشتید تا عنصر جذابیت برای مخاطب امروز در کار لحاظ شود؟
تولید فیلم برای این نسل سختی‌های خاص خودش را دارد به ویژه اینکه باید دهه ۶۰ را برایشان به نمایش می‌گذاشتیم. من قصه را در قالب یک خاطره یا داستان برای بچه‌های امروز با زیست‌های مختلف تعریف می‌کردم و واکنششان را می‌دیدم که به شدت در کارگردانی من مؤثر واقع شد.
 باغ کیانوش یک تلاش برای این اتفاق است قطعاً وقتی بازخوردها را ببینیم که تاکنون هم مثبت بوده، می‌فهمیم چقدر برای نسل امروز جواب داده و نیاز به کار جدید است. کلاً فرایند انفرادی نیست و نمی‌شود در خانه نشست و نوشت.
 نیاز به تحقیقات میدانی گسترده و ارتباط مستقیم با نوجوان امروز است تا ذائقه‌سنجی مطلوب انجام شود. 

با توجه به ضرورت تربیت غیرمستقیم بچه‌ها از طریق فیلم و هنر، چرا هنوز در کشور ما کارهای شاخص این حوزه کم است؟ 
نکته اینجاست که باید دقت کنیم فیلم‌های برای نوجوان یک موضوع است و فیلم‌های درباره نوجوان موضوعی دیگر. ما درباره فیلم‌هایی که برای نوجوان ساخته می‌شود، صحبت می‌کنیم. نخست اینکه فیلم ساختن در این بستر سخت است چون نوجوان‌ها سال به سال در حال تغییر هستند و فیلمساز هم باید خودش را متناسب با تغییرات نسل به‌روز کند.
 دوم مدیران فرهنگی در این فضا ایجاد انگیزه نمی‌کنند. ما پیش از ساخت فیلم می‌دانیم که قرار نیست عوامل کار دیده شوند.
 معمولاً عوامل در چنین موضوعاتی سمت کارهای کم‌هزینه می‌روند که سریع انجام شود و در آخر هم می‌گوییم چرا نوجوان ارتباط برقرار نکرد! واقعیت این است که نوجوان امروز تصویر، جلوه‌های ویژه، تدوین، انیمیشن و ریتم را می‌فهمد. ما این نسل را دست‌کم می‌گیریم و موفق نمی‌شویم. به همین ترتیب ساخت آثار در این ژانر هم کم می‌شود. 

چالش‌های فیلم‌سازی برای کودک و نوجوان در ایران چیست؟
نوجوان امروز به نسبت سالیان گذشته به شدت درگیر چالش‌های متفاوت در انتخاب موارد گوناگون است. نوجوان ۱۰ سال پیش انتخاب‌های محدودی داشت اما اکنون سال به سال دایره انتخاب‌ها گسترده‌تر می‌شود؛ از انتخاب سبک موسیقی و لباس گرفته تا بسترهای متفاوت ورزش. به همین خاطر در قیاس با ژانرهای دیگر، در ژانر کودک و نوجوان در پایین‌ترین جای ممکن قرار داریم؛ چالش‌های زیادی در این کار است. این ژانر مثل آموزش و پرورش مهم است اما اصلاً اهمیت لازم را به این ژانر نمی‌دهند.

اهمیت اقتباس از آثار ادبی ایرانی در مدیوم تصویر چیست؟
امتیاز آثار ادبی این است که چفت و بست دراماتیک کار توسط نویسنده انجام شده و فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان فقط باید به آن ارزش افزوده بدهد. 
یعنی اتفاق کاملاً رقم خورده و روایی شده، حال کارگردان باید تلاش کند از آن اتفاق یک روایت جذاب و بهتر پدید بیاورد. 
در دوره کنونی که در فیلم‌نامه‌ها ضعف داریم اهمیت اقتباس از داستان ادبی بسیار زیاد است. بهتر است سمت اقتباس برویم چون بیشتر کارها ظرفیت اقتباس دارد.
 زمانی که این بستر فراهم است حیف است سوی آن نرویم. فراموش نکنیم سینما و تئاتر در امتداد ادبیات بوده‌اند، ما پس از «باغ کیانوش» دیدیم که مخاطب با دیدن فیلم، به کتاب رجوع می‌کند و این کار تأثیر دوچندان دارد. یعنی مخاطب با دیدن فیلم به کتاب‌خوانی هم تشویق می‌شود. 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.