به گزارش قدس آنلاین، زنان در عرصههای مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توفیقات فراوانی بدست آوردهاند؛ اما این موفقیتها بهدلیل خصومت جهانی علیه ایران و بمباران رسانهای هیچگاه بهدرستی دیده نشدهاند.
البته برخی نیز خواستهاند با ارائه آمارهای غیرواقعی، به موفقیتهای زنان ضریبهای غیرواقعی بدهند. به همان اندازه که امامین انقلاب، زن را در کانون توجهات خود قرار داده و از آن حمایت کردهاند و در عین حال مشکلات موجود را پذیرفتهاند، نگاه واقعگرایانه به پدیده زنان هم در انقلاب اسلامی پدیدار و زمینه برای «اعتلای کلمه زن» فراهم شده است. اینکه زن به کانون اثرگذاری در تربیت کشیده شود خود دلیل مهمی بر این مدعاست. این تلاش جمهوری اسلامی تا آنجا بوده که رشد چشمگیر شاخصهای حوزه زنان بارها و بارها در گزارشهای نهادهای جهانی خودنمایی کرده است. با نگاهی به این آمارها که بخشی از آن را در ادامه مطالعه خواهید کرد میتوان اعتراف ضمنی غربیها به موفقیت جمهوری اسلامی را دریافت.
حوزه آموزش
شاید بتوان گفت موفقیت زنان ایرانی در مباحث مربوط به آموزش از همه عرصهها چشمگیرتر بوده است. پیشرفتهای فوقالعاده در عرصههای مختلف آموزشی شامل آمار قبولی در دانشگاهها تا کرسیهای تدریس بهویژه در مدرسهها از نقاط درخشنده عملکرد جمهوری اسلامی در عرصه زنان است. این مسئله که زنان زیادی پس از دانشگاه به عرصههای علمی و آموزشی اعم از آموزش و پرورش و دانشگاهها وارد میشوند نیز تأییدی بر این مسئله است.
حتی زمانی از برخی دانشگاههای کشور بهخاطر شدت علاقه بانوان برای تحصیل در برخی رشتهها، با عنوان دانشگاه دخترانه یاد میشد. در هر صورت با نگاهی به آمارهای بانک جهانی در بحث «جنسیت» به نکات جالبی میرسیم:نرخ باسوادی زنان جوان (زنان ۱۵ تا ۲۴ ساله) در سطح جهانی در سال۱۹۷۹، ۷۲درصد و در سال۲۰۲۰، ۹۱درصد بوده است.
این آمار در ایران در ۱۹۷۶(سه سال پیش از پایان دوران پهلوی) ۴۲درصد بوده و در سال ۲۰۲۱ به ۹۹درصد رسیده است. جالب آنجاست باوجود ادعاهای مربوط به حمایت زنان در دوران پهلوی، نرخ باسوادی در این دوران از آمارهای جهانی بسیار پایینتر بوده است.آمار جالب توجه دیگر نیز ماندگاری تا آخرین کلاس ابتدایی است، در آمارهای جهانی در سال ۱۹۷۹، این عدد ۷۰درصد بوده که در ۲۰۲۰ به ۸۴درصد رسیده است. اما این عدد سال۱۹۸۶ در ایران ۷۹درصد و در سال ۲۰۱۶، ۹۴درصد بوده که نشاندهنده سطح بالای آموزش در سطح مختلف در سطح جهانی است.پیش از انقلاب اسلامی سهم زنان از کرسی استادی دانشگاه حدود یک درصد بود که این رقم اکنون به ۲۱درصد رسیده است.
بهداشت و پزشکی
در رصدهای پزشکی هم آمار زنان بسیار شگفتانگیز است. علاوه بر اینکه تعداد پزشکان و ماماهای زن پس از انقلاب رشد چشمگیری داشته، آمارهای رسیدگی و مراقبت از زنان هم دارای رشد صعودی بوده؛ بهویژه در بحث زنان باردار تحت مراقبتهای دوران بارداری این آمار بهصورت خیرهکنندهای رشد کرده است.
سایت رسمی یونیسف درباره بررسیهای بهداشتی مینویسد: در سال ۱۹۹۷، میزان ۷۷درصد و در ۲۰۲۰، ۹۷درصد زنان ایرانی از مراقبتهای پزشکی استفاده کردهاند این در حالی است که آمارهای جهانی در سال ۲۰۰۰، عدد ۷۰درصد و در ۲۰۱۹، ۸۸درصد بوده است. آمارهای جهانی در مقوله تولد با حضور کارکنان بهداشتی ماهر در سال ۲۰۰۰ ، ۶۲درصد و در ۲۰۱۸، ۸۳ درصد بوده ، درحالیکه این آمار در ایران با اختلاف در سال۱۹۹۷، ۸۶ درصد و در ۲۰۱۴، ۹۹درصد بوده است.آمارهای جهانی در بحث امید به زندگی در سال۱۹۷۹، ۶۴سال و در ۲۰۰۷، ۷۵سال است اما در حالی که در زمان سرنگونی رژیم پهلوی در سال۱۹۷۹، این آمار ۶۰سال بود در ۲۰۲۰، به ۷۸سال رسید.
البته نرخ باروری در سال۱۹۷۹ برای ایران ۶.۵نفر بوده که در ۲۰۲۰ به ۱.۷ نفر رسیده که نیازمند توجه ویژه است. این مشکل بهدلیل سیاستهای شتابزده کاهش جمعیت در ایران به وجود آمده است. شایان ذکر است این آمار در سطح جهانی در سال۱۹۷۹ عدد ۳.۸نفر و در ۲۰۲۰، ۲.۳ بوده است.آمار پزشکان عمومی زن نسبت به سال پیش از انقلاب و یا زمان پیروزی انقلاب ۱۶برابر شده است.
آن زمان ۳هزار و ۵۰۰ پزشک عمومی خانم داشتیم و در حال حاضر ۶۰هزار پزشک عمومی داریم.پزشکان متخصصمان هم ۵۰برابر شده؛ در آن زمان ۵۹۰ پزشک متخصص زن داشتیم و اکنون ۳۰هزار پزشک متخصص زن. پیش از انقلاب از هر ۱۰۰هزار مادر، ۱۳۰نفر جان خود را از دست میدادند که در حال حاضر این آمار به ۱۰نفر رسیده است، یعنی ۱۲۰مادر از مرگ نجات یافتهاند و تلاش شده این میزان به ۶درصد برسد که مطابق کشورهایی چون سوئد و سوئیس است.
اشتغال
صریحترین موضعگیری انقلاب اسلامی در زمینه مشارکت زنان در قانون اساسی منعکس شده است. نگاه غیرجنسیتی در قانون نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران مدافع هیچ تبعیضی علیه زنان نیست و راه قانونی را برای حضور اجتماعی زنان باز گذاشته است. اگرچه در برخی موارد مشکلاتی در مسیر ظهور و بروز فعالیت اجتماعی زنان به وجود آمده؛ اما این مسئله به معنای آن نیست که زنان از عرصه اجتماع حذف شدهاند، با وجود این حتماً به این معناست که باید حمایتهای بیشتری از اشتغال زنان صورت گیرد.
اشتغال هم یکی از شاخصههای پیشرفت زنان محسوب میشود. با اینکه آمارهای دقیقی از سوی بانک جهانی برای ایران در پیش از انقلاب به چشم نمیخورد؛ اما درصد نیروهای آماده به کار زنان در کشورهای مختلف به صورت میانگین در سال۱۹۹۰ به میزان ۳۹.۴درصد و در ۲۰۲۱، عدد ۳۹.۳ درصد بوده؛ در مقایسه با ایران که در ۱۹۹۰، میزان ۱۰.۴ و در ۲۰۲۱ به ۱۷.۳ درصد رسیده که نیازمند توجه بیشتری است و بهتر است به این قسمت به عنوان یک فرصت ویژه نگریسته شود.
آمار زنانی که در کنار همسران یا پدران خود به اقتصاد خانواده کمک میکنند در سطح جهانی در سال۱۹۹۱، عدد ۲۹.۴درصد بوده که در ۲۰۱۹ کاهش یافته و به ۱۵.۶درصد رسیده است. در ایران نیز سال۱۹۹۱، این آمار ۲۴درصد بوده که با روند کاهشی در ۲۰۱۹ به ۱۶.۱درصد رسیده؛ این آمار نشاندهنده آن است این روند نیاز به تلاش بیشتری برای اصلاح دارد.
همچنین اوضاع زنان در سطح جهانی برای تصاحب کرسیها در پارلمانهای ملی، سال۱۹۹۷، ۱۲درصد و در ۲۰۲۱ میزان ۲۶درصد بوده است؛ اما متأسفانه با اختلاف سال ۱۹۹۷ در ایران تنها ۵درصد کرسیهای مجلس به زنان اختصاص یافته و این رقم برای کشورمان در ۲۰۲۱ صرفاً ۶درصد بوده است.
اگرچه نرخ رشد تعداد داوطلبان زن نمایندگی مجلس در دورههای اول تا هفتم ۵/۱۶درصد بود، ضمن اینکه سهم زنان از داوطلبان نمایندگی مجلس هم در این دورهها با نرخی معادل ۴۸/۲۲۷ درصد رشد همراه بوده اما تنها ۶درصد زنان توانستهاند به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کنند.البته رشد درصد زنان عضو شوراها در سالهای ۷۶ تا ۸۲ برابر با ۷۶/۷۹درصد بوده که قابل قبول است.
به اذعان آمارهای سازمان ملل، در عرصه نشر و نویسندگی، تعداد نویسندگان زن پیش از انقلاب کمتر از ۱۰نفر بود که اکنون به بیش از ۴هزار نفر رسیده است. در زمان رژیم پهلوی، ناشر زن در کشور وجود نداشت، اما اکنون نزدیک به ۸۰۰ ناشر زن در کشور فعالیت میکنند.تعداد مدیران زن نیز از ۱۲.۷درصد در سال ۹۶ به ۲۲.۶درصد در سال۹۹ رسیده که نشاندهنده رشد کند مدیریت زنان است که نیازمند توجه ویژه است. پایین بودن میزان مشارکت اقتصادی زنان و در نتیجه پایین بودن سطح درآمد آنان علاوه بر آنکه با رکود اقتصادی رابطه مستقیم دارد به این دلیل است که تکفل خانواده بر دوش مرد تداوم پیدا کرده و در بسیاری از موارد، خود زنان نیز تمایلی به اشتغال در بسیاری از رشتهها ندارند.
پیشرفتهای ورزشی
در حالی که پیش از انقلاب زنان تنها در ۷-۶ رشته ورزشی امکان حضور داشتند این آمار در سالهای اخیر به سه رشته رسیده و حتی میزان مدالآوری زنان نیز به مراتب افزایش یافته است. پیش از انقلاب تنها پنج مدال آن هم فقط در عرصه رقابتهای آسیایی سهم زنان ایرانی بود؛ زنان ورزشکاری که از سوی رژیم ستمشاهی مجبور به کشف حجاب برای شرکت در مسابقات نیز بودند. در حالی که اکنون نزدیک به ۸۷۲مدال در رشتههای مختلف از آن بانوان ایرانی است و تعداد باشگاهها و ورزشگاههای اختصاصی بانوان به ۳۰برابر اوایل انقلاب رسیده است.
خبرنگار: زینب اصغریان
نظر شما