ایران هیچ‌گاه دیپلماسی را ترک نکرده است
جعفر قنادباشی می‌گوید: قرارگرفتن ایران و عربستان درمسیر دوستی امری دور از انتظار نبود؛ زیرا علت اصلی بروز تنش‌ها در سال‌های گذشته سیاست ورزی ناسنجیده سعودی‌ها بود و جمهوری اسلامی هیچ‌گاه مسیر دیپلماسی را ترک نکرده است. با این اوصاف امروز سعودی‌ها با گذشت یک دهه از تلاش برای جلب توجه سیاسی و امنیتی آمریکا و غرب، ظاهراً به دنبال آن هستند به خصومت ورزی‌ها پایان بدهند و آنچه که آن‌ها را به چنین تصمیمی سوق داده دست و پنجه نرم کردن بن سلمان با مشکلاتی است که راه حل آن از تهران می‌گذرد.  قنادباشی بیان می‌کند: توافق صورت گرفته در چین که با نقش آفرینی عراق و عمان نیز همراه بوده، ثمره گفت وگوهای پنج‌گانه ایران و عربستان در بغداد و ابتکار عمل دکتر رئیسی در سفر به چین آن‌هم با اراده ایران است. این رویداد، پیروزی دیپلماسی منطقی و هدفمند به دور از انگیزه‌های ریاکارانه غربی است. اعتبار آمریکا به عنوان (مدعی) صلح در منطقه به دلیل نبوداعتماد به این کشور و تمایل آن به جانب‌داری در درگیری‌ها از جمله در یمن و سوریه به چالش کشیده شده است و با این رویداد، خروج آمریکا از منطقه تسریع خواهد شد. در مقابل چین، یک میانجی منعطف قلمداد می‌شود که از جانب‌داری طرف‌های درگیر خودداری کرده است. وی می‌افزاید: این توافق می‌تواند سرآغاز دیپلماسی آسیایی در روابط منطقه‌ای و تاریخ روابط خارجی جهان و همچنین سندی بر افول بازیگری غرب باشد و از این حیث مورد اهمیت است که منافع آمریکا، اتحادیه اروپا و هم‌پیمانان آن‌ها در منطقه را متأثر می‌کند. 

اهداف ورود چین در روابط منطقه‌ای 
وی ادامه می‌دهد: در جریان گفت‌وگوهای سه‌جانبه تهران-پکن-ریاض، آنچه که بسیار مهم است، نقش‌آفرینی چینی‌هاست. چین از دریچه دیپلماسی انرژی، رقابت با آمریکا و غرب و همچنین ایده احیای کریدور تاریخی جاده ابریشم با نگاهی به روش‌های مهار رژیم صهیونیستی به منطقه نگاه می‌کند. رویکرد پکن درراستای منافع ملی چین است و این رویکرد که زمینه‌ساز خروج آمریکا از منطقه و موجب سست شدن شبکه نفوذ غرب در منابع و انرژی غرب آسیا می‌شود، در نظم جدید جهانی بسیار مؤثر خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران نیز از تحول نظام بین‌الملل و پایان تک قطبی مدنظر آمریکا استقبال می‌کند. 
امروز در روابط دو کشور مسیر هموار تری ترسیم شده است و این سبب می‌شود در تحلیل تحولات غرب آسیا از سطح منطقه فراتر برویم؛ زیرا چینی‌ها وارد بازی شده‌اند و آن‌ها پیش از این میانجی‌گری در پرونده اوکراین و ایده‌ حل تنش‌ها میان مسکو و کی‌یف را مطرح کردند.
چینی‌ها در تلاش هستند توانمندی‌های خود را در عرصه دیپلماسی بین‌المللی به نمایش بگذارند و این ابزاری است که می‌تواند جهان تک قطبی به رهبری آمریکا را به چالش بکشد. به چالش کشیده شدن هژمونی آمریکا گام اول افول سیاست‌های واشنگتن در پرتو تحولات جدید بین‌المللی است؛ زیرا دیپلماسی آن‌ها، مدت‌هاست در بن بست قرار دارد، به‌خصوص به دلیل دفاع از رژیم صهیونیستی و امپریالیسم غرب اکنون بیشتر در وضع افول قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران در پرونده عربستان سیاست تنش‌زدایی را دنبال می‌کند.

ضرورت حل و فصل پرونده یمن به نفع مردم  
در مسائل داخلی یمن نیز جمهوری اسلامی ایران هیچ‌گاه مداخله نکرده و نمی‌کند و آنچه امروز در این کشور شاهد هستیم، دفاع مردمی در برابر متجاوزان است. ایران در پرونده یمن  طرف حساب عربستان نیست و این مردم یمن هستند که نقش‌آفرین هستند. حمایت جمهوری اسلامی ایران از کشورهای محور مقاومت به دفاع از حقوق بشر در برابر کشتار انسان‌های بی گناه و انگیزه‌های چپاولگر غرب است. 
جمهوری اسلامی ایران در حوزه روابط خارجی با بسیاری از کشورها رابطه دارد و با دیپلماسی فعال منافع ملی و امنیت منطقه‌ای همچنین پرونده صلح پایدار و مقابله با تروریسم را دنبال می‌کند. 
در پرونده یمن پایان جنگ و محاصره اقتصادی همچنین اتمام اقدام علیه جان و سلامت مردم این کشور خواسته بحق جمهوری اسلامی است و این نکته مهم است که توافق ایران و عربستان یک فرایند جدای از تحولات یمن است. 
ضرورت‌هایی مثل برقراری حج، روابط انرژی و اوپک و مسائل نفتی و سیاست همسایگی ایجاب می‌کند روابط، تقویت شده و منافع ملی جمهوری اسلامی تأمین شود.  برقراری روابط ایران و عربستان به منظور تأیید اقدامات سعودی در هیچ کجای دنیا نیست. کما اینکه امارات متحده عربی نیز در حالی که با ایران روابط اقتصادی و سیاسی داشت، اما در مسئله یمن بازیگر منفی بود و نقش مخربی در جزایر این کشور بازی می‌کند. 

خبرنگار: محمدی