بر اساس آنچه دکتر شفیعی کدکنی در مقدمه «تذکره الاولیاء» گفته است؛ زندگی عطار در میان بزرگان فرهنگ ایران، ناشناختهترین زندگی است. از منظر وی آنچه از زندگی عطار مسلم است این است که نام وی فریدالدین محمد است و نام پدرش ابراهیم و نام جدش اسحاق. وی از اهالی نیشابور بزرگ بوده و در رَبعِ شامات و ولایتِ رُخ و ده کدکن زاده شده است و در شادیاخ نیشابور او را به خاک سپردهاند که مزارش هم اینک زیارتگاه علاقهمندان است.
روز ۲۵ فروردین که در تقویم ایران روز بزرگداشت عطار نیشابوری، نامگذاری شده است بهانهای شد تا به سراغ دکتر فاطمه مجیدی، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه نیشابور برویم و درباره «تذکره الاولیاء» و تصحیح ارزشمند دکتر شفیعی کدکنی بر این اثر، بیشتر بدانیم.
* چرا تذکره الاولیاء یکی از ارزشمندترین متون ادبیات لقب گرفته و چندین تصحیح از این اثر ادبی ارائه شده است؟
** جناب استاد شفیعی کدکنی، تذکره الاولیاء عطار را گل سرسبد متون فارسی و نمایشگاه دائمی نگاههای هنری و جمالشناسانه نسبت به الهیات اسلامی میدانند. همچنان که استاد میفرمایند در این نمایشگاه حاصل بینش هنری 100تن از آفریدگاران این نگارخانه را میبینیم؛ از نگاه هنری ساده بعضی از زاهدان نخستین در قرن دوم و اوایل قرن سوم تا صورتهای پیچیده و شگفتآور این نگاه هنری به الهیات و مذهب در سخنان حلاج و بایزید بسطامی.
با توجه به این سخنان، تذکره الاولیاء یکی از متون مهم زبان فارسی به خصوص در حوزه نثر عرفانی است که هم از لحاظ زبانی بسیار اهمیت دارد و هم نثری بسیار شیرین و دلپذیر دارد که گاهی با شعر برابری میکند و نوعی شعر منثور است.
نکته دیگر اینکه تذکره الاولیاء درست است که در قرنهای 6 و 7 به وجود آمده اما دارنده سیر تحول نثر عرفانی است. در این اثر متون پیش از عطار هم دیده میشود که عطار از آنها استفاده کرده و منابع عطار در نوشتن تذکره بودهاند. ما این سیر را در سخنان عارفانی که در تذکره الاولیاء سخن میگویند، میبینیم و با زبان و سخن آنها و سیر نثر عرفانی در چند قرن تا زمان عطار آشنا میشویم که همه این نشان از اهمیت کتاب تذکره الاولیاء دارد.
ضمن اینکه این کتاب از لحاظ حکایتپردازی و نگاهداشت حکایتهای عرفانی بسیار اهمیت دارد. همان طور که میدانیم عطار یکی از بزرگترین حکایتگویان و قصهپردازان ادبیات کلاسیک ماست و در این اثر هم ما تعداد بسیار زیادی حکایتهای کوتاه و بلند در مورد مشایخ عرفان اسلامی میبینیم که همه اینها بیانکننده اهمیت این اثر ادبی است.
* روش تصحیح دکتر شفیعی کدکنی چه بوده است و این تصحیح نسبت به تصحیحهای پیشین چه جایگاهی دارد؟
* کار تصحیح تذکره الاولیاء توسط دکتر شفیعی کدکنی کار مهم و بایستهای بود. به گفته ایشان در مقدمه کتاب، حدود 50 سال یکی از دغدغههای همیشگی ایشان گردآوری نسخههای قدیمی و کهن تذکره بوده است؛ حدود 40 نسخه و حدود 30 سال سرگرم تصحیح و آمادهسازی این کار بودند تا از سراسر جهان این نسخهها را بدست بیاورند و در سراسر مولکولهای معنیدار آن تأمل کنند.
این نگاه کار را نسبت به کارهای پیش از این تصحیح متفاوت میکند. یکی از اهمیتهای این تصحیح، این است که استاد شفیعی کدکنی پیش از تصحیح تذکره الاولیاء مثنویها و روایتهای عطار را تصحیح کردهاند و سالها در آثار عطار کندوکاو کرده و با آثار عطار زیستهاند و به همه جوانب سخن عطار کاملاً مسلط شدهاند. همشهری بودن با عطار و آشنا به زبان محلی عطار در گویش عطار هم یک امتیاز خاص دیگر برای استاد شفیعی کدکنی است. چون در آثار عطار مسائل گویشی مطرح است و همین آشنایی کارهای ایشان را دارای امتیاز ویژه میکند.
این تصحیح هم در تعداد نسخی که از آنها استفاده شده است و هم از نظر دقت نظر در واژههای متن و حوصلهای که در مورد آن به خرج دادهاند، یک کار منحصر به فرد است. خود ایشان هم اشاره میکنند که ما برای همه مصححان و ناشران تذکره که پیش از استاد نیکلسون به این کار پرداختهاند یا پس از او کوشیدهاند، کمال احترام را قائلیم و کار نیکلسون همچنان جزو کمغلط ترین و بهترین کارها در مورد تذکره الاولیاء است و بعد در مورد کار خودشان هم بیان میکنند که این تصحیح ارجحیتهایی هم از لحاظ نسخه اساس و هم خود تصحیح نسبت به تصحیح نیکلسون دارد که در مقدمه کتاب توضیح کافی داده شده است.
در مقدمه، 38 نسخه مورد نظر خودشان را در تصحیح معرفی میکنند و در اهمیت نسخههای اساس، توضیح میدهند که ایشان به نسخی دسترسی داشتهاند و اساس کار قرار داده که نیکلسون به آنها دسترسی نداشته است. گویا نیکلسون در قسمتهای پایانی کار تصحیح، به یکی از نسخ خیلی معتبر (که استاد هم به آن اشاره میکنند و از آن هم استفاده کردهاند) دسترسی پیدا کرده و به همین خاطر نمیتواند در کارش استفاده کند.
نکته دیگری که در اهمیت و ارجحیت تصحیح استاد شفیعی کدکنی نسبت به سایر تصحیحها قابل بیان است شرح، تعلیقات و مقدمه بسیار ارزشمندی است که استاد درباره تذکره، نسخ آن و تعلیقات در توضیح اسامی و واژگان دارند و مثل کتابهای دیگر ایشان در مورد عطار ما با حجم زیادی از دانستنیها در مورد این شاعر و مشایخی که در تذکره الاولیاء سخنانشان آمده، مواجه هستیم. همین مسئله این تصحیح را نسبت به تصحیحهای پیشین که تعلیقاتی ندارد و مقدمهای کوتاه دارد، ارجح میکند.
* یکی از ایرادهایی که به این تصحیح گرفته شده مربوط به عدم شرح مطالب دشوار و پیچیده است. استاد شفیعی کدکنی در این تصحیح، برخی تمثیلات و ادبیاتی که به آسانی قابل فهم در ذهن خواننده است بیان کرده، اما در بیان برخی ادبیات غامض و سخت فروگذاری کردهاند. نمونه این کار ایشان در تصحیح کتاب «دیوان شمس» نیز نمود دارد، نظر شما در این باره چیست؟
* همان طور که میدانید تصحیح استاد شفیعی کدکنی بر تذکره الاولیاء در دو جلد منتشر شده که جلد اول مقدمه و متن است و جلد دوم تعلیقات و نسخه بدلها.
نسخه بدلها حجم زیادی است و برای کسانی که در مورد تذکره الاولیاء پژوهش میکنند، بسیار اهمیت دارد. بخش بسیار زیادی از جلد نسخه بدلها و تعلیقات به تعلیقات متن اختصاص پیدا کرده است. در تعلیقات نکات مهمی میبینیم از جمله مآخذ حکایتها، توضیح نامها و اعلامی که در متن در مورد مشایخ وجود دارد و مکانها، آیات و احادیثی که در متن استفاده شده، توضیح داده شده است. نسخی به عربی است و ترجمههایی که عطار از آنها داشته است. اینها نکاتی است که مهم است و در تعلیقات دیده میشود. کمتر جایی است که استاد توضیحی لازم بوده و ندادهاند اما از این موارد هست و مسلماً در این موارد به نظر استاد متن نیاز به توضیح نداشته است و برای ما به عنوان خواننده دشوارفهم بوده یا اینکه از چشم استاد دور مانده است! و اینکه در برخی موارد نکات آسان توضیح داده شده، نمونه آن را در بسیاری از آثار ادبی که تعلیقات دارند میبینیم و ایراد نیست بلکه برای خواننده مبتدی راهگشاست. نکتهای دیگر در اهمیت تعلیقات، فرهنگوارهای است که برای این کتاب تدوین شده و بسیار مهم است و بر اساس آن میشود به واژگان و مطالبی که در متن آمده و در تعلیقات استفاده شده، پی برد که نگاه به همین فرهنگواره نشان میدهد چقدر نکته در تعلیقات توضیح داده شده و حالا اگر چند مورد توضیح داده نشده میتوان به پای سنگین بودن حجم کار گذاشت که البته این اشکال در بازنگریهایی که احتمالاً استاد برای چاپهای بعدی خواهند داشت، برطرف خواهد شد.
البته اشکالهای کوچک دیگری هم میشود بر این کار گرفت؛ گاهی هماهنگی بین فرهنگواره و تعلیقات با آنچه در متن آمده از نظر شمارهگذاری هماهنگ نیست و احتمالاً اینها در حروفچینی دچار اشکال شده که میشود اینها را به راحتی رفع کرد.
اما اگر به فهرست مراجع این تصحیح نگاهی بیندازیم، میبینیم آثار بسیار زیادی مطالعه و بررسی شده و در تعلیقات کتاب استفاده شده که این هم یکی از نکات بسیار مهم در توضیح هر متن است که مصحح و کسی که تعلیقات مینویسد، منابع بیشتری ببیند و از آنها استفاده کند.
* و در آخر بفرمایید چرا انسان امروز باید متونی مانند تذکره الاولیاء را بخواند و شاعری مانند عطار را بشناسد؟
* اگر کتاب «زبانِ شعر در نثرِ صوفیه» استاد شفیعی کدکنی را مطالعه کنیم، میبینیم ایشان عرفان را نگاهی هنری به الهیات و مذهب میدانند و بیان میکنند ما در عرفان و هنر با بعد عاطفی و وجه عاطفی زبان سروکار داریم و عارف، دین و الهیات را برای ما زیبا میکند.
ما در تذکره الاولیاء عطار این نگاه هنری به الهیات و مذهب را میبینیم به خصوص در نگاه مشایخ متأخر مثل حلاج، بایزید بسطامی و ابوسعید ابوالخیر که دین، مذهب و فقه را برای ما زیبا میکنند.
یکی از دلایلی که ما به عنوان انسان عصر مدرن نیاز داریم کتابهایی مثل تذکره الاولیاء را بخوانیم این است که نگاه هنری به الهیات و مذهب را یاد بگیریم تا با همین نگاه بتوانیم دین را برای خودمان زیباتر کنیم و بتوانیم ارتباط خود را با خداوند معنادار کنیم چون دلیل خلقت ما انسانها، دوست داشتن خداوند، عشق ورزیدن و عبادت کردن است و خود خداوند میفرمایند: جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا عبادت کنند.
ما میتوانیم این نوع عبادت را از عرفا و بزرگان عرفان بیاموزیم و با نگاه آنها دین را ببینیم. تذکره الاولیاء و متون عرفانی دیگر، این نگاه را به ما میآموزند. در این روزگار بیش از هر زمانی ما انسانها به این نگاه نیاز داریم تا از جزماندیشیها و نگاه خشک و متعصبانه به الهیات و مذهب پرهیز کنیم و ارتباط عاشقانه و زیبایی با خداوند برقرار کنیم.
خبرنگار: خدیجه زمانیان
نظر شما