تحولات منطقه

۳۱ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۵
کد خبر: ۸۶۵۷۰۸

فرزاد جمشیدی گفت: بارها دیده شده که یک برنامه خیلی بد با مجری خوب موفق شده واز سوی دیگر یک مجری بد، برنامه خیلی خوب را به زمین زده است. درواقع مردم مجری را می‌بینند و مجری باید الزاماً مجری مؤلف باشد.

یک مجری بد، برنامه خیلی خوب را به زمین می‌زند
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، امسال شبکه دو آنتن ویژه‌ سحرگاه ماه رمضانش را به برنامه «صبح روز بعد» اختصاص داد؛ برنامه‌ای که با اجرای فرزاد جمشیدی هر شب روی آنتن رفت و سیداحمد موسویان تهیه‌کنندگی و هادی نعمت‌اللهی کارگردانی آن را بر عهده داشته‌اند. برنامه «صبح روز بعد» که به‌دلیل ویژگی‌ها و تفاوت‌هایی که با سایر برنامه‌ها داشت، توانست نظر مخاطبان گسترده‌ای را به خود جلب کند. از حضور فرزاد جمشیدی در مقام مجری مؤلف اجرای صمیمی، فاخر و گرمی را روی آنتن برد تا آیتم‌های متفاوتی که تاکنون در برنامه‌های سحرگاهی به آن نپرداخته‌اند.

وقتی صراحت و سادگی کلام و بیان دلنشین فرزاد جمشیدی با طعم شیرین سحرگاهان ماه رمضان درمی‌آمیزد، «صبح روز بعد» جلوه‌ای دیگر پیدا می‌کند. اجرا برای جمشیدی در حکم یک حرفه نیست بلکه وظیفه‌ای آسمانی و خدایی است. هنوز هم مخاطبان آگاه او را با اجرای برنامه«ماه خدا»، ویژه سحرگاهی ۱۳۸۹ شبکه یک سیما که با نوای بسم‌الله النور در فضای روحانی دستانش را بالا می‌گرفت و برای بیماران و حاجتمندان با بیان و ادبیات خاصش دعا می‌کرد به یاد می‌آورند. او سحرگاه مخاطبان را با نوش نیایش‌ها و طعم شاعرانه گل‌واژه‌های نغز و پرمغز کلامش لقمه می‌گرفت و طعم ملکوت را به آن‌ها می‌چشاند. حالا در رمضان ۱۴۰۲ او بار دیگر مهمان  سفره‌های سحری مردم شده‌است. بینندگانی که با دعای او بر در خانه علی بن موسی‌الرضا(ع)‌ دخیل می‌بندند. اشک مهتاب می‌بارد و دست‌های برآمده از دل را یک کاسه گرم دعا تعارف می‌کنند و شهنامه یکدلی می‌سرایند تا «صبح روز بعد» نمونه بارز و موفق از ظرفیت و قابلیت‌ رسانه ملی، در به آنتن سپردن برنامه‌های پرمخاطب معارفی به مجریان ارزشمندی جلوه کند که حاصل سال‌ها مطالعه و تحقیق در زمینه اخلاق، معارف، دین و در کنار آن ادبیات را به مخاطب عرضه می‌کنند.

***اجرای برنامه سحرگاهی «صبح روز بعد» برای مخاطبان یادآور چهره و صدای شماست؛ از حس و حال‌ این اجرا و جذابیت‌های آن و سال‌ها غیبت روی آنتن زنده بگویید؟

هیچگاه اجرای برنامه سحر را به عنوان یک اجرای موسمی، مناسبتی، تقویمی و تکلیفی ندیدم بلکه این اجرا برای من بسیار دلپذیر است. از آن جهت که از زمانی کودکی‌ام نیز وقت سحر برای من هیچگاه ریاضت نبوده است. اتفاقا در یکی از پلاتوهای برنامه‌ «صبح روز بعد» این موضوع را مطرح کردم. در واقع آنگونه تربیتی که زیر سایه مرحوم پدر و مادرم دیدم و روزه‌داری‌های ایشان، هیچ وقت رمضان را به صورت یک پادگان ندیدم. این که دین خداوند آنقدر محدود باشد که اگر اطاعت نکنیم خداوند برما غضب کند و یا اگر امرش را اطاعت نکنیم چشمی منتظر برای عذاب ما داشته ما باشد را در باور ندارم.

***اولین اجرایتان را به یاد دارید؟

اولین سالی که سحر را اجرا کردم مهندس ضرغامی رئیس وقت رسانه ملی یک لوح تقدیر به من دادند که در متن آن نوشته بود اجرای سرخوشانه. خوشحال بودم ار این تعبیر چرا که وقت سحر برای من حقیقتاً همان حال و هوایی سرخوشانه است. من همیشه احساس می‌کنم از بهشتی آمده‌ام که در توصیفش لال هستم و باید بتوانم برنامه را خوب برای مردم توصیف کنم. همیشه معتقدم باید بیشتر بخوانم، در یک جمله برنامه سحر برای من تماشای رؤیای بهشت از دور و رازی سرخوشانه است.

***توانمندی‌های یک مجری آن هم در یک برنامه زنده معارفی به دایره لغات وسیع و بیان شیوا و رسای او بستگی دارد؛ مشخص است شما در اجرا از منابع متفاوتی بهره می‌گیرید این منابع را چگونه و بر چه محوری جمع کرده‌اید و خلاقیت در کلام و تسلط بر بیان شما، از چه چیزی ناشی می‌شود؟

نوع اجرای من در برنامه سحر دیالوگ نیست بلکه مونولوگ است. یعنی من مهمانی در برنامه ندارم بنابراین اگر درنظر بگیریم که هر یک دقیقه صحبت در تلویزیون یک ساعت مطالعه می‌خواهد پس باید برای برنامه خودم زحمت زیادی بکشم و از طرفی چون خودم نویسنده متن ها هستم با متن بهتر ارتباط برقرار می‌کنم. این روزها در منزل، من در وسط کوهی از کتاب نشسته‌ام تا با تحقیق بهترین کلام ها را برای بخش‌های مختلف برنامه استخراج کنم.

***به نظر شما چقدر برنامه‌های مناسبتی و یا سحرگاهی به مجری مؤلف نیاز دارند؟

خوشحالم از اینکه از اصطلاح کارشناس مجری استفاده کردید. اگر ما در رسانه ملی می‌توانستیم افراد را بر مبنای کارشناس یا فقط مجری بودن قرار دهیم آن‌وقت این افراد فقط در حوزه کارشناسی خود می‌ماندند و دیگر عنوان مجری به آن‌ها نمی‌دادیم. به طور مثال دوست و سرور عزیزمان اسماعیل آذر هیچ وقت ادعا نکردند که من مجری تلویزیون هستم وی متخصص ادبیات، شعر و نظم و در حوزه تخصصی‌اش کارشناس است و مجریان هم نباید در حوزه کارشناسی او دخالتی کنند.

***حضور مجری مؤلف چقدر می‌تواند مسیر تولید برنامه‌های مناسبتی را تغییر دهد؟

نمی‌توان گفت که مجری هیچ متنی از کسی قبول نکند و مجریان را موظف کنیم که خودشان بروند و متن را تهیه کنند، چون این کار عملی نیست.  برنامه تلویزیون باید سردبیر داشته باشد یعنی فقط آن متن‌ها را از زیر نظر بگذراند و متنی که مجری تهیه کرده را بخواند و اجازه پخش دهد. از این رو بودن یک مجری مؤلف در برنامه تأثیر بسزایی دارد. بارها دیده شده که یک برنامه خیلی بد با مجری خوب موفق شده واز سوی دیگر یک مجری بد، برنامه خیلی خوب را به زمین زده است. درواقع  مردم مجری را می‌بینند و مجری باید الزاماً مجری مؤلف باشد و یا حداقل تفاوت متن بد و خوب را حین اجرا تشخیص دهد.

***انتخاب و تهیه متن‌های برنامه با خود شماست یا پیشنهاد تهیه‌کننده و دیگر همکاران در این حوزه است و این اطلاعات را بیشتر از چه منابعی به دست می‌آورید؟

از روزی که در تلویزیون کار کردم هیچ کس متنی به من نداده است و آنچه را در برنامه ارائه می‌شود، خودم می‌نویسم و شکر خدا تاکنون کسی تذکری به من نداده است. در برنامه «صبح روز بعد» برای بخش زندگی شخصیت‌های ملی مذهبی اتاق فکر داریم که منابع مطالعاتی در آن معرفی می‌شود. دکتر حامد قدیری منابع  تحقیقی که تهیه کرده در اختیار من قرار می‌دهد. همچنین دوستان دیگر نیز کتاب‌های مرتبط با آن شخصیت را هم به من معرفی می‌کنند.

*** پس بیان شما از زندگی این افراد برگرفته از نگارش خودتان است؟

اینکه چطوری بار دراماتیک به آن داستان‌ها بدهم برعهده خودم است و باید با مطالعه منابع،  محتوای سه بخش آیتم زندگینامه ای را متناسب با دکوری که در نظر گرفته شده استخراج کنم. به طور مثال در رویکرد اول داستان تصویری از یک کوچه توصیف می‌شود که قهرمان قصه در آن توصیف می‌شود . در بخش دوم ما ایستگاه راه آهن داریم که باید فضای خداحافظی و اعزام به جبهه را بیان ‌کند و لحظه سوم هم ورودی شهر کرمان است که پیکر متوفی یا شهید برای تدفین به تصویر کشیده می‌شود. درواقع بخش رویاپردازی و توصیف زندگی یک شخصیت باید آمیخته با خیال و واقعیت باشد تا به جان مخاطب بنشیند.

٭٭٭در آفرینش و خلق یک متن تا چه حد علاقه‌های شخصی یک مجری نقش دارد؟

وقتی مجری متنی را می‌خواند ، خوانش کلمات تنها ۷ درصد از معنا را می رسانند ۹۳ درصد دیگر انتقال معنا، به عهده هنرهای دیگرکلامی و بیانی  است. بنابراین ما هیچ وقت حق نداریم متن یک کتاب را خطی روی آنتن بخوانیم. البته در برنامه‌های سحرگاهی این اتفاق می‌افتد که بسیار غیرحرفه‌ای است. ما باید ابتدا متن را درونی کنیم بعد از درونی کردن آن را اجرا کنیم. در یکی از برنامه‌ها که قصه تعریف می‌کردم مدیر شبکه دو سیما گفت خوب است شما از اسم‌های حقیقی کتاب استفاده می‌کنید این موجب عینیت بخشیدن به داستان و کمک به باورمندی آن می‌شود. اما باید توجه کنیم که حتما می‌بایست متن آن کتابی که جلوی دوربین می‌خوانیم اصطلاحا تلویزیونی‌اش کنیم. مجری باید رسانه سرد و گرم را بشناسد، عرصه مخاطبان تلویزیون را هم بشناسد وگرنه اگر بنا باشد که فقط کتاب بخوانیم می‌شود یک برنامه رادیویی که ما فقط تنها تصویرش را پخش می‌کنیم.

برنامه تلویزیونی جدا از متن و مطالعه و داشتن یک متن خیلی قوی، نیازمند خلاقیت‌های دیگری هم هست . اول اینکه مردم مجری را در قاب بپذیرند. پس از آن، بخشی از خلاقیت‌ها کوششی و بخشی جوششی است. یعنی بخشی را مجری از خودش دارد و جوششی است که عرضه می‌کند و بخشی هم کوششی است که کسب می‌کند. این را هم بگویم که اگر ما بهترین متن را هم بخوانیم اما اجرای‌مان اکت نداشته باشد مطمئن باشید که به دل مخاطب نمی نشیند.

٭٭٭چقدر به تفکیک حوزه‌های اجرای برنامه‌های مذهبی و تخصصی کردن آنها باور دارید؟

بارها و بارها گفته شده که مجریان سیما باید گروه‌بندی و طبقه بندی شوند. مجری ورزشی نباید برنامه معارفی یا مناسبتی اجرا کند یا مجری معارفی نباید برنامه سیاسی اجرا کند یا از یک منطقه سیل زده گزارش دهد. سال‌هاست که درخواست مجریان این است که حوزه اجرا مشخص باشد و مجریان علاوه بر گروه بندی، طبقه‌بندی هم بشوند تا مجریان درجه یک، درجه دو و سه مشخص شوند. حال در کار ما که حوزه معارف است چون این برنامه‌ها با دین مردم سروکار دارند حوزه تخصصی محسوب می‌شود. در حالی که این روزها هر کس متقاضی اجرای برنامه مناسبتی و یا معارفی است، آزمونی نمی‌دهد و به مجرد اینکه بتواند بگوید صلی الله علیک یا اباعبدالله به نظرم راه باز می‌شود که ایشان مجری معارفی بشود.

٭٭٭این صحبت‌ها می‌تواند مبتنی بر آسیب‌شناسی مجری معارفی باشد؟

در این‌باره حرف بسیار است. برخی از مجریان تلویزیون را با مسجد محل اشتباه می‌گیرند. من دیده‌ام که بعضی از مجری‌ها روضه می‌خوانند یا اصطلاحات مداحی به کار می‌برند. در حالی که زبان مجری معارفی می‌بایست زبان معیار باشد یعنی زبانی که فرهیختگان جامعه با آن صحبت می‌کنند و در مورد خود زمینه اجرا هم مجری معارفی باید بداند در مورد چه کسانی صحبت می‌کند. وقتی در مورد معصومین می‌گوییم که خودشان سفارش کردند ما امیران و پادشاهان سلاطین کلام هستیم، باید خیلی مراقب باشیم که با چه لحن و آدابی سخن می‌گوییم. از این رو باید آزمون تخصصی بگذاریم و به صورت تخصصی مجری معارفی تربیت کنیم تا در ۵ سال آینده بتوانیم ادعا کنیم که مجریانی که در حال حاضر به صورت معارفی در حال فعالیت‌اند جایگزین‌های خوبی پیدا کرده‌اند.

٭٭٭در حال حاضر برخی از مجریان برنامه‌های مذهبی و معارفی، اجرا را از حالت رسمی به سمت خودمانی صحبت کردن و شکستن قالب‌های مرسوم اجرا برده‌اند؛ آیا شما برای اجرای چنین برنامه‌هایی سبک خاصی قائل هستید؟

در نهایت تأسف می‌بینیم دوستانی اجرای رسمی معارفی را شکسته‌اند و به قول خودشان می‌خواهند با مردم راحت سخن بگویند. در حالی که هیچ گاه مجری اجازه چنین برداشتی ندارد. شخصیت مجری باید رشک برانگیز باشد. مردم می‌بایست به او غبطه بخورند و بگویند کاری را که او می‌تواند انجام دهد ما قطعا نمی‌توانیم انجام دهیم، اینکه برخی مجری‌ها آمده‌اند و قالب را شکسته‌اند اتفاق خوبی نیست. ما سرکلاس به شاگردانمان می‌گوییم شما واعظ، مداح، روضه ‌خوان، استاد دانشگاه نیستید شما تنها مجری تلویزیون هستید که باید قواعد اجرا را درست انجام دهید. مجری می‌بایست شأن خود را در تلویزیون حفظ کند و کلام را به سمت خودمانی نیاورد. من در یکی از پست‌های مجازی عرض کردم مجری بگوید ما خاک پاییم نوکر شماییم سگ در خانه شما هستیم، این ادبیات خودمانی برای کار اجرای مذهبی به درد نمی‌خورد. اجرای معارفی باید سراسر شور، دانایی و خردمندی فکر و فضل باشد.

٭٭٭طرز بیان و کلام مجری تا چه حد می‌تواند تأثیر پیام و گفتاری که به زبان می‌آورد را تعیین کند و در عین حال دلنشین و حاوی پیام‌های اخلاقی باشد؟

طرز بیان یک مجری و کلام او مهمترین عامل جذب در یک برنامه تلویزیونی است. در برنامه‌ای که مجری محور است نباید کاری کرد که بیننده از دیدن و شنیدن صدای مجری منصرف شود و منتظر آیتم باشد.

٭٭٭فکر می‌کنید برنامه صبح روز بعد نیاز سحرگاهی بیننده را به‌خوبی شناخته و فهم عوام و پسند خواص را به دنبال داشته است؟

گروه فکری و محتوایی برنامه «صبح روز بعد» گروه آشنا به فرم و محتواست. افراد مستعد و عالمی غیر از بنده برای این برنامه فکر کردند تا برنامه ای در خور ماه مبارک فراهم شود. از این بابت معتقدم که نیازهای مخاطب را کاملاً شناخته‌اند. شناسایی راز این عبادات بسیار پیچیده است. نکته مهم دیگر اینکه برنامه «صبح روز بعد» یک کار گروهی است و اگر تیری به طاق توفیق اصابت می‌کند حاصل خرد جمعی و گروهی میان گروه است. همه حالشان در این برنامه بحمدالله خوب است کسی از سحر کار کردن نیمه شب کار کردن و روزه گرفتن ابایی ندارد و گله‌ای نمی‌کند و وقتی وارد استودیو برنامه می‌شویم احساس می‌کنیم وارد خانه بزرگی شدیم و اسم این خانه رفاقت و اخلاق حرفه ای است.

٭٭٭و کلام آخر؟

برنامه ماه مبارک رمضان مخصوص یک ماه نیست جا دارد که ما در طول سال درباره ماه خدا سخن بگوییم لطفاً اگر من سال بعد مجری برنامه سحرگاهی شبکه دو سیما نبودم این دعای من را به گوش همه مردم برسانید من آرزو کردم یا حین اجرای برنامه سحر یا موقع اجرای برنامه «باران» در صحن امام رضا(ع) دستم را در دست مرگ بگذارم.

منبع: خبرگزاری صبا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.