شهر که ساخته میشد اولش آب بود. چشمهای، رودخانهای، قناتی. ولی مشهد با بقیه شهرها فرق داشت. مشهد حول یک نگین ارزشمند شکل گرفت. حرم امام رضا(ع) باعث و بانی یک شهر بود و آدم هایی که اسمشان شد مجاور. مجاورها ساکن شهری شدند که دلیل و اساسش یک حرم بود. حالا همه چیز حول همین حرم شکل گرفت. مردم روزی شان را، نمک سفره شان را هم از برکت همین حرم تامین کردند. بازارها که همیشه رگهای اقتصاد و اجتماع مردم بود اطراف این قلب تپنده شکل گرفتند. بازارهایی که کاسبان و حبیبان خدا زنده نگهش داشتند تا اقتصاد شهر رونق بگیرد. زائران و عاشقان بیایند و بروند و شهر پابرجا بماند. رونق شهر مشهد هم به همین بازارها و برکتی است که از حضور زائران امام هشتم به آن سرازیر شده. بازارهایی که تعدادشان و انواع شان خیلی بیشتر از امروز بوده است. می خواهیم سری بزنیم به بازارهایی که روزی مردم مشهد را در اطراف حرم تامین می کردند.
ده بازار اصلی اطراف حرم
آن زمان این طور بود که بازارها یا به نام سازندهشان و معمارشان بودند و یا چیزی که در بازار ارائه میشد را می گذاشتند اسم بازار. همیشه هم بازارها شکل و شمایل خاص و راسته بزرگی نبودند. گاهی چند تا دکان گرد هم می شدند بازار و بازارچه دور حرم و زائرهای امام هشتم هم می دانستند می توانند توی همین دکان ها سوغاتی برای اهل و عیال شان تهیه کنند.
تا آنجا که حافظه مردم و اسناد تاریخی یاری میکند حدود ده بازار اصلی در اطراف حرم وجود داشته است. «بازار بزرگ» که در حاشیه غربی حرم بوده و از کنار مسجد گوهرشاد میگذشته، بازار «قیصریه» که تا میانههای دوره قاجار هنوز برقرار بوده، بازار «حجاران» که نامش بازار «آغچه» (نام یکی از همسران سلطان حسین بایقرا) بوده است. بازار «کلاهدوزان اول» که پشت انبار صحن عتیق بوده و سال 1345 خراب می شود. بازار «وزیر نظام» که راسته بزازها بوده بخشی از رواق دارالولایه و صحن جمهوری اسلامی را روی آن ساختند. بازار «کفاشان» که بخش دیگری از رواق دارالولایه را روی این بازار ساختهاند. بازار «زرگرها» که یکی از معروفترین بازارهای مشهد بوده و بین صحن کهنه و نو قرار داشته است. بازار «چهارسوق میدان»، بازار «سنگتراشها» که با بازار حجاران فرق میکرد و در ضلع غربی حرم مطهر قرار داشت و بازار «کلاهدوزان دوم» که مکان دقیق آن معلوم نیست، موقوفه ملاعلی نائینی بود و در کتابهایی مانند مطلعالشمس و فردوسالتواریخ به نام آن اشاره شدهاست و گویا در نیمه دوم دوره قاجار خراب شده است.
بازار ساعت؛ جایی نزدیک صحن عتیق
یکی از معروفترین این بازارها که امروزه دیگر نشانی از آن نیست، بازار ساعت بود. این بازار در شمال بست بالاخیابان (بست شیخ طوسی) قرار داشت؛ جایی که حالا ساختمان کتابخانه مرکزی آستانقدس رضوی قرار دارد. دلیل نامگذاری این بازار، قرار گرفتن آن در کنار ایوان غربی صحن عتیق بود؛ یعنی همان ایوانی که در دوره مظفرالدینشاه، بر روی آن ساعت نصب کردند و به ایوان ساعت مشهور شد. البته از گزارشهای تاریخی چنین بر میآید که بازار ساعت، قبل از نصب ساعت در ایوان غربی صحن عتیق هم وجود داشتهاست، اما اینکه در آن زمان، این بازار چه اسمی داشته، معلوم نیست. طبق منابع تاریخی قدیم، بازار ساعت از موقوفات آستانقدس رضوی بود و شامل گذرگاهی باریک و سرپوشیده میشد که در اواخر کار، دو طبقه داشت. دکانهای این بازار، متراژ کمی داشتند و سقف و درِ مغازهها، چوبی بود. طبقه پایین بازار عموماً به دکانهای فروش لباس، پارچه، مُهر و تسبیح و عطاری اختصاص پیدا میکرد و طبقات بالا را، عمدتاً به زائران کرایه میدادند و البته به نظر میرسد که به دلیل مجاورت با حرم رضوی و نزدیکی به در ورودی آن، علاقهمندان زیادی هم داشتهاست. در کنار این بازار، یکی از حمامهای قدیمی مشهد، به نام «حمام متولی» قرار گرفتهبود. این بازار به تدریج و با تأسیس بازار کفاشان در نزدیکی آن(در سال 1270 ق) و اجرای طرح فلکه حضرتی در سال 1307 ش، رونق بیشتری پیدا کرد. لرد کرزن انگلیسی که یادداشتهای خود را در قرن 19 میلادی تنظیم کردهاست، از این بازار به عنوان بازاری بزرگ، شلوغ و مرکز عمده خرید یاد میکند. بدیهی است که نزدیکی بازار به حرم مطهر و در واقع مجاورت آن با صحن عتیق، باعث رونق بیشتر آن میشد. بازار ساعت در سال 1354 ش و در جریان طرح نوسازی و توسعه حریم حرم، تخریب شد و محوطه آن بعدها، اواخر 1360، به بخشی از ساختمان کتابخانه مرکزی آستانقدس رضوی تبدیل شد.
بازار سنگتراشها
بازار سنگتراشها، یکی از بازارهای قدیمی مشهد بود که بقایای آن در سال 1354 شمسی تخریب شد. این بازار از طریق دروازه غربی ایوان عباسی، در صحن عتیق، به حرم رضوی راه داشت و همینطور که از اسمش پیداست، به کار سنگتراشی اختصاص داشته؛ هنری که در مشهد، پرطرفدار و پرسابقه بودهاست. انتهای این بازار به حدود باغ رضوان و احتمالاً قبرستان مشهور قتلگاه منتهی میشد و به دلیل آنکه یکی از معابر اصلی شهر بود، رونق زیادی داشت. داخل این بازار و به سمت غرب، راسته دیگری وجود داشت که به آن «بازار حضرتی» میگفتند؛ جایی که علاوه بر مغازههای رنگارنگ، حمامهای حضرتی و متولی نیز در آن قرار داشت. اسم دیگری که در متون تاریخی برای بازار سنگتراشهای مشهد ذکر شده، آغچه یا آقاچه است. ظاهراً به دلیل رکود اقتصادی و شرایط نامناسب مشهد در نیمه دوم سلطنت ناصرالدینشاه، بازار سنگتراشها برای مدتی از رونق افتاد و حتی در سال 1300 قمری، به سمت و سوی خرابی رفت. به همین دلیل، عبدالوهابخان آصف الدوله، متولی وقت، این بازار را به صورت اساسی تعمیر کرد و حجرههای آن را اجاره داد. بر اساس طومار عضدالملک، بازار سنگتراشها یکی از مستغلات وقفی آستان قدس رضوی محسوب میشد و معبر ارتباطی صحن عتیق تا قبرستان قتلگاه بودهاست. در این بازار، ظروف سنگی تزئینی مثل کوزه، قلیان، قدح، جام، دوات جوهر، هاون، قابلمه، دیگ، ظروف آشپرخانه و حتی سنگ قبر تراشیده میشد. احتمالاً دیزیهای ساخته شده از سنگ هرکاره، یا به قول مشهدیها «هَرکِرِه» هم در بازار سنگتراشان، تولید میشد و در معرض فروش قرار میگرفت. این بازار اولش در سال 1311 ش و ضمن ساخت فلکه شمالی با تخریب روبهرو شد و بخشی از آن به فلکه و فضای شمالی آن اضافه شد. با این حال، نصف بازار، همچنان برقرار بود تا اینکه در اجرای طرح توسعه حرم رضوی و ایجاد دومین فلکه حضرتی در سال 1354 ش، آن را هم به صورت کامل تخریب کردند. سنگتراشان این بازار، به یک گاراژ قدیمی در کنار کوچه ملک (بالاخیابان) و بازارهای دیگر اطراف حرم، نقل مکان کردند.
محلی برای کسب و کار در داخل حرم
زمان ساخت اولین حجره در حرم رضوی، احتمالاً مربوط به دوره تیموری است؛ یعنی زمانی که با همت امیر علیشیر نوائی، وزیر سلطان حسین بایقرا، مقابل ایوان طلای امروزی، صحنی نسبتاً کوچک ساخته شد که یک چهارم صحن عتیق (انقلاب) امروز وسعت داشت؛ بعدها همین صحن بزرگتر شد و در دوره شاهعباس یکم، به چهار برابر اندازه اولیه رسید و البته، تعداد حجرههای آن هم بیشتر شد و در دوطبقه طراحی شد. صحن نو (آزادی) اما، از همان اول طراحی، 55 حجره خودش را در دو طبقه داشت که بر اساس معماری صحن عتیق ساخته شدهبود. درباره اولین کاربریهای این حجرهها، گزارشهای مختلفی وجود دارد، اما قدیمیترین گزارش و سند، مربوط میشود به سال 1014 قمری که در آن به مکتبخانه صحن عتیق اشاره شدهاست؛ به احتمال زیاد، این مکتبخانه در یکی از حجرههای صحن عتیق مستقر بود. جالب است بدانید که بعدها، یکی از کاربریهای حجره در صحن نو هم، برپایی مکتبخانه برای اطفال یتیم بودهاست. در وقفنامهای متعلق به دوره قاجار، به مکتبخانه اطفال یتیم در حجرههای صحن عتیق و نو اشاره میشود. سندها نشان میدهد که اولین کاربرد این حجرههای برای امور فرهنگی و آموزشی بودهاست. مرحوم عزیزالله عطاردی در کتاب «تاریخ آستانقدس رضوی» مینویسد که بیشترین کاربرد حجرههای حرم، دستکم در دوره قاجار، اقامت موقت زائران و مسافران در آنها بودهاست؛ موقت از آن جهت که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، درهای حرم مطهر شبها بسته بود و خادمان موظف بودند تمام حجرههای حرم را بازدید و در آنها را قفل کنند؛ اما خب، در برخی ایام خاص که حرم به صورت شبانهروزی باز بود، یا در مواقعی که فرد خاصی میهمان آستان میشد و در خواست بیتوته شبانه در حرم داشت، امکان اقامت شبانه برای بعضی افراد فراهم میشد.
در نیمه دوم عصر قاجار، کاربری حجرهها شروع به تغییر کرد. برخی حجرهها تبدیل به مغازه و دکان محل کسب شد. مثلاً یکی دو کتابفروشی در داخل صحن عتیق قرار داشت. تعدادی از حجرهها در قالب مغازه صحافی، ساعتسازی و دیگر مشاغل به افراد مختلف اجاره داده میشد؛ حتی گاهی برخی کاسبان و تاجران، برای ایمن ماندن اموالشان، حجرهای را در حرم اجاره و آن را تبدیل به انبار میکردند.
خیاطخانهای در حرم رضوی
مکانی مانند حرم مطهر امام رضا(ع)، با توجه به وسعت اماکن متبرکه و نیازهایی که برای استفاده از منسوجات و پارچههای مختلف دارد، حتماً باید محلی را به منظور رفع این بخش از نیازهایش، در اختیار داشتهباشد. افزون بر البسه مورد نیاز خدمتگزاران، تولید پردهها، روپوشها و مواردی از این دست هم، ضروری است. به همین دلیل، از دوره صفویه به بعد، در حرم مطهر مکانی تأسیس شد به نام «خیاطخانه مبارکه» که در دوران حاضر هم با شکل خاص و مسئولیتهای ویژه خودش به کار ادامه میدهد. تا دوره قاجار، وظیفه خیاطخانه، دوخت و تعمیر لباس خدمه و منسوجات مورد نیاز اماکن متبرکه و مجموعههای وابسته به آستانقدس رضوی بود. اما از اوایل سال 1300، بعضی از مسئولیتهای این بخش، به خیاطخانههای بیرون از آستان محول شد. این موضوع نشان میدهد که از این دوره به بعد، خیاطان زیادی در مشهد وجود داشتند که قابلیت پذیرش سفارشها و فعالیت در آستان قدس را پیدا کردهبودند و میتوانستند سفارشهای مورد نظر آستان قدس را با بهترین کیفیت تحویل دهند. به عنوان نمونه، طبق قرارداد آستان با خیاطی به نام «مشهدی رحمان» در سال 1308 ش، بخشی از نیازهای آستان، در بخشهای درمانی، مانند بیمارستان امامرضا(ع) و ایتام تحت حمایت آستانقدس، به او واگذار شد. با وجود اینکه طی نیم قرن اخیر، بیشتر فعالیتهای دوخت و دوز در اماکن متبرکه، به افراد و واحدهای بیرون از مجموعه واگذار شدهاست، اما خیاط خانه مبارکه هنوز حضور و فعالیت خودش را دارد. بعد از یک مقطع تاریخی چند ساله که با تعطیلی خیاطخانه همراه بود، در سال 1353، حجرهای در طبقه دوم صحن عتیق به خیاطخانه اختصاص داده شد و مسئولیت آن را به خیاطی به نام «حاجرضا خزاعینژاد» سپردند. با درگذشت او در سال 1357، مسئولیت خیاطخانه بر عهده سیدعلیاصغر منبّتی، فراش رسمی آستان، گذاشته شد و محل خیاطخانه را به حجرهای در طبقه پایین صحن و روبهروی پنجره فولاد منتقل کردند. با درگذشت آقای منبتی در سال 1379، خیاطخانه به برادران سبکخیز گلبویی که از دربانان آستان بودند، واگذار گردید. نظارت بر کار خیاطخانه، در ابتدا بر عهده اداره خدمه مدیریت اماکن متبرکه و بعدها، از سال 1368 به بعد، برعهده بخش امداد زائران گذاشتهشده است.
معمار صحن آزادی صاحب نام بازارچه حاج آقاجان
بازاری در کنار حرم رضوی وجود دارد که روایت ایجاد و نامگذاری آن، کمی با بقیه بازارها فرق میکند. برای مشهدیها و حتی بسیاری از زائرانی که گذرشان به خیابان طبرسی افتاده، نام «حاجآقاجان» آشناست. بازارچهای به نام حاجآقاجان که امروزه با نام «شهید آستانهپرست» شناخته میشود، یکی از مراکز فروش اجناس ارزان قیمت در اطراف حرم است و معمولاً زائرانی که قصد خرید سوغاتی دارند، سری به آن میزنند. عمر این بازارچه زیاد نیست و در واقع به اوایل دهه 1350 خورشیدی برمیگردد؛ زمانی که مکانی برای دستفروشان اطراف فلکه آب دست و پا شد تا کار ساخت و ساز بازار رضا به پایان برسد؛ اما اینکه حاجآقاجان کیست و چه زمانی زندگی میکرده، خیلی برای مردم معلوم و مشخص نیست. خوبست بدانید محمد باقر معمار صحن نو، میشود حاج آقاجان و به جز اینکه معمار باشی آستان علی ابن موسی الرضاست دستش به خیر است و مردم شهر نامش را میدانند و در یکی از کتیبه های «ایوان ساعت» هم نامش ماندگار شده است. حاج آقاجان به جز طراحی و ساخت صحن نو تعمیر آجرکاری ایوان دارالسعاده، صحن عتیق و مرمت ایوان ساعت صحن عتیق را انجام داده است و به نظر میرسد، بسیاری از ساخت و سازها و آبادانی های نیمه نخست دوره قاجار به همت او باشد. معمار باشی حرم ساختمان ها و زمین هایی را هم در اطراف حرم وقف کرده است و نمونه اش حسینیهای که در محله پاچنار، واقع در شمال حرم رضوی بنا شد و مسجد عباسی که پشت ایوان عباسی صحن انقلاب قرار داشت. الان هم در خیابان طبرسی بازاری ست که مردم آن را به نام حاج آقاجان می شناسند. عمر این بازارچه زیاد نیست و در واقع به اوایل دهه 1350 خورشیدی باز میگردد؛ زمانی که مکانی برای دستفروشان اطراف فلکه آب دست و پا شد تا کار ساخت و ساز بازار رضا به پایان برسد. جالب اینکه معمار باشی دوره قاجار، تنها واقف زمین های این بازارچهاست و در ساخت آن نقشی نداشته اما انگار مردم دوست داشتند یک طوری نام او را در مشهد زنده نگه دارند. اینکه آقاجان در چه سالی از دنیا رفته معلوم نیست اما در همان حرمی که روزی برای آبادیش تلاش کرده به خاک سپرده شده است.
بازار امام رضا(ع)
در دهه پنجاه، پیش از ساخت بازار رضا، جایی برای خرید زائرین به صورت واحد وجود نداشت. همین مسئله نبود بازار در اطراف حرم، در مجلس مطرح شده و اجازه ساخت یک بازار سرپوشیده در اطراف حرم امام رضا(ع) به تصویب رسید.
به دنبال این مسئله، استاندار خراسان دستور تخریب همهی مغازهها و خانههای قدیمی پیرامون خیابان طبرسی را داد. پس از تخریب، مهندس بوربور احداث بازار رضا را در سال 1354 خورشیدی شروع کرد و در سال 1355 به پایان رساند.
مهندس داریوش بوبور، مهندس و طراح بازار، تلاش کرد فضای بازار را مطابق با معماری سنتی، طراحی و پیادهسازی کند. مشخصترین بخش طراحی را میتوان در نمای سر در بازار دید که به صورت آجری با کاشیکاریهای آبی رنگ ساخته شد. سردر بازار در هر دو سوی آن به صورت پلکانی طراحی شده و نماد عدد 3 است. این بازار دو در اصلی دارد.
وقتی وارد بازار میشوید، احساس میکنید وارد یک بازار واحد شدهاید، در حالیکه در فضای داخلی آن 6 بخش مجزا وجود دارد و در حد فاصل هریک از آنها، یک هشت ضلعی به صورت مجزا ساخته شده که در آن یک نیمکت و آبخوری برای استراحت قرار گرفته است.
بازار عباسقلی خان
عباسقلی خان شاملو بیگلر بیگی از نسل طایفه ای است که در شکل گیری حکومت صفوی نقش موثری داشتند. عباسقلیخان مدرسهای ساخت و ۷۶ پارچه آبادی وقفش کرد. در این مدت چند هزار طلبه را تربیت کرده است. عباسقلیخان همان بیگلربگ والی خراسان بزرگ است، که روزگاری در عهد صفویه خطر هجوم ازبکها را از سر مردم مشهد و خراسان دور کرد. عباسقلی خان مردی مسلمان و پرهیزکار بود و موقوفات زیادی از جمله بازار را به یادگار گذاشته است. این بازار قدیمی که زمانی بسیار پر رونق بود، حالا سازهای قدیمی است که هر چند مغازه داران زیادی در آن فعال هستند، اما رونق گذشته را ندارد.
نظر شما