تحولات منطقه

پژوهش‏های علمی و تخصصی درباره شیخ بهایی عمدتاً در بند چهار دانش ادبیات، حدیث، فقه و کلام اسلامی بوده‌‏اند و آنچنان که باید و شاید به روش و اندیشه‌‏های تفسیری او نپرداخته‌‏اند...

زمان مطالعه: ۷ دقیقه

«تفسیر العروه الوثقی شیخ بهایی» با ترجمه و مقدمه علمی دکتر محمد تقدمی صابری به‌زودی توسط انتشارات بنیاد پژوهش‌های اسلامی انتشار خواهد یافت. به همین بهانه از دکتر صابری خواستیم از مزیت‌های این اثر و ترجمه‌اش برایمان بگوید.متنی که در ادامه می‌خوانید پاسخی است به خامه و قلم دکتر محمد تقدمی صابری به همین پرسش. 

گوناگونی معارف و معانی قرآن، زبان اشارت و ایجاز در بیان عقاید و احکام، نزول از عالم غیب و... تفسیر این کتاب ارجمند را ضروری می‎کند. بدین‌‏رو از نخستین روزهایی که گنج‌­نامۀ وحی فرو فرستاده شد، چه بسیار دانشورانی که بر آستان تابناک قرآن ایستادند و از پرتوهای روشنی‏‌بخش آن بهره‌‏ها گرفتند و این بهره‌‏ها را به اندازۀ توشه و توان خویش پرورش دادندو این چنین انبوهی از نوشتارهای تفسیری را به نگارش در آوردند.

بهاء الدین محمّد بن حسین عاملی، مشهور به شیخ بهایی(953-1030ق)، شخصیت شاخص عصر صفوی، در بیشتر دانش‏های رسمی روزگار خود دست داشت و در برخی از آن‏ها استاد به شمار می آمد. شیخ بها ادیبی سخن‏‌سنج، معماری نوآفرین، فقیهی دانا، محدّثی با درایت، ریاضی‌‏دانی نوپرداز، عارفی دنیاگریز و البته مفسری محیط و نقاد بودکه در میان نوشتارهای پرشمار خود به تفسیر آیات وحی نیز رو آورده، کوشش‏های تفسیری او در کتاب‌‏ها و رساله‏‌هایی ارزنده نقش بسته است.

افزون بر این، شیخ بها به دریای هیچ دانشی پا نمی‏نهد مگر اینکه با دستی پُر برمی‏‌آید. شیخ بها در بحر بی‌کرانۀ تفسیر، غواص خرد را به غور و غوطه می‌‏فرستد و درّ و گوهرهای ارزنده برمی‌‏آورد. نوشتارهای تفسیری او آکنده است از گزارش ارزنده‌‏ترین آرای تفسیری مفسران همراه با بازشناسی و نقادی سره از ناسره، باریک‏‌بینی‌ها و نقض‏‌گویی‏‌های نغز و ارائه تقسیم­‌بندی‏‌های سودمند با روشمندی، پاس‎بانی و آیین‏دانی.

هم‌هنگام اما اگر پیشینه بهایی‌پژوهی را از نظر بگذرانیم، خواهیم دید بهایی‏‌پژوهی را نخستین بار، معاصران (968) و شاگردان شیخ در کتاب‏‌های تاریخ و سرگذشت‌نامه‌ها آغاز کرده‌اند. این پژوهش‏‌ها و پژوهش‏‌های پس از آن‌ها‏ -حتی تا روزگار ما، مانند تک‌‎نگاری‏‌های: احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی، اثر دلپسند استاد سعید نفیسی (چاپ 1316ش) و احوال و آثار بهاءالدین عاملی معروف به شیخ بهایی، به قلم محقق گرانقدر دکتر محمدکاظم رحمتی (چاپ 1396ش)- همگی بیشتر از هر کاری به احوال و آثار شیخ بها، بها داده‏‌اند و بنابر سرشت کار و کتاب خود از ورود به عمق دانش‏‌های گونا‏گون شیخ بهایی رو گردانده‏‌اند.

در روزگار کنونی نیز پژوهش‏های علمی و تخصصی درباره شیخ بهایی عمدتاً در بند چهار دانش ادبیات، حدیث، فقه و کلام اسلامی بوده‌‏اند و آنچنان که باید و شاید به روش و اندیشه‌‏های تفسیری او نپرداخته‌‏اند. اگرچه شیخ بهایی به نگارش یک دوره کامل تفسیر کامیاب نمی‏شود -که شاید همین سبب روگردانی پژوهشگران از روش و اندیشه‌‏های تفسیری وی باشد- اما تفاسیر سه‏‌گانه ناتمام شیخ شامل العروة الوثقی، عین الحیاة و تفسیر سوره حمد، همچنین مباحث تفسیری پراکنده‏ او در کشکول، اربعین و مشرق الشمسین و حاشیه‌ها و پرسش و پاسخ‌های تفسیری او چنان پر بار و سرشارند که باید موضوع پژوهشی مستقل و فراگیر قرار گیرند.

بنابراین ‏باوجود رویکرد پژوهشگران به ابعاد گوناگون شخصیت علمی شیخ بهایی، روش و اندیشه‌های تفسیری او تا به امروز دستمایه پژوهشی مستقل و فراگیر نبوده است. بنیاد پژوهش‌های اسلامی به همین سبب و با عنایت به اسناد بالادستی نهاد آستان قدس و رسالت ذاتی خود در احیای میراث مکتوب شیعه و برای جبران بخشی از این کاستی، ترجمه تفسیر گرانسنگ العروة الوثقی را همراه با مقدمه‌ای وزین در کشف روش تفسیری شیخ بهایی در دستور کار قرار داد.

امتیازات روش تفسیری شیخ

فراگیری تفسیر و نگارش در این فن شریف، در سیره علمی شیخ بهایی آیین‎پذیر و روشمند است. شیخ همان‌سان که در مقدمه تفسیر العروة الوثقی می‏گوید، نخست مقدمات تفسیر را تحصیل کرده، سپس اسباب و ادوات و دانش‏های ابزاری آن را فراچنگ ‏آورده، آنگاه به مطالعه نوشتارهای تفسیری گراییده، بر تفاسیر گوناگونی چون انوار التنزیل، کشاف و مجمع‌البیان حاشیه نگاشته و سرانجام از حاشیه‏‌نویسی به تفسیرنویسی رو آورده است.

تفسیر گرانسنگ العروة الوثقی، یکی از سه تفسیر مستقل شیخ بهایی است که دریغ و درد به‏سان دو یار دیگر خویش، عین‌الحیاة و تفسیر سوره حمد و چندین کتاب دیگر شیخ، به پایان نمی‌‏رسد. شیخ بهایی این تفسیر را به‏‌آهنگ نوشتن تفسیر بر کل قرآن آغاز می‏‌کند، لیک جز سوره حمد و جستاری درباره حروف مقطعه از آیه نخست سوره بقره، به قلم نیامده است. العروة، تفسیری است آمیخته از آیات و روایات که در آن چکیده‏ای از روایات رسول خدا و اهل‌بیت(ع) و آرای مفسران متقدم و متأخر، همراه با پژوهش‏‌های ‌شایان و نکته‏‌بینی‌‏های فراوان مؤلف می‏آید.

امتیاز این تفسیر بسیار موجز، چنان‎که مفسر در سه موضع از آن تصریح می‏‌کند این است که نکته‏‌ها و مطالبی نو را دربرگرفته که پیشتر در کتاب یا رساله‏‌ای گرد نیامده است.

یکم: مفسر پس از تفسیر آیه «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» وجوه هشت‏گانه‌‏ای را درباره تقدیم عبادت بر استعانت یاد می‏‌کند و آن‌گاه در حاشیه می‏‌گوید: این وجوه هشت‏گانه، پیش از این تفسیر به‏‌رشته هیچ تفسیری کشیده نشده بود.

دوم: مفسر ذیل آیه یادشده وجوهی را برای ترجیح صیغه متکلم مع‏الغیر بر متکلم وحده بیان می‏‌کند و آن‌گاه در حاشیه همان برگ می‏نویسد: این وجوه نیز جز در این تفسیر گرد نیامده است.

سوم: مفسر درباره چرایی التفات از غیبت به خطاب در همان آیه، 14 وجه را یاد می‏کند و در پایان می‌‏نویسد: این وجود چهارده‌گانه -تا این زمان- به‌‏رشته هیچ تفسیری کشیده نشده بود.

شیخ بهایی در العروة پیش از پرداختن به تفسیر، مقدمه‏ای در چند فصل آورده و در آن از مفهوم لغوی سوره، تعریف اصطلاحی سوره، شمار سوره‌های قرآن، وجه تسمیه سوره فاتحه و نام‏های این سوره سخن می‏‌راند. او در این جستار مقدماتی، روایات معتبر شیعه و سنی را بررسی می‏‌کند.

شیخ سپس به بحث تفسیر وارد شده، نخست یک آیه یا بخشی از آن را عرضه می‏کند و آنگاه به مباحث لغوی و ادبی می‌‏پردازد. او سپس به نقد و بررسی آرای مفسران پرداخته، دیدگاه خویش را ارائه می‌‏دهد، و آن‌گاه روایاتی را از طریق عامه و خاصه یاد کرده، سند و دلالت آن را به نقد کشیده و بررسی می‏‌کند و... .

مفسر در هر بحثی، دیدگاه مخالف را با دلایل روشن و استوار پاسخ می‏‌گوید و هیچ‏گاه از راه انصاف، منحرف نمی‌شود.

آثار تفسیری و غیر تفسیری شیخ بهایی گذرگاهی مطمئن برای دستیابی به اندیشه‌‏های علمی اندیشمندان فریقین است؛ زیرا شیخ بها در تدوین نوشتارها و جستارهای تفسیری خویش از منابع تفسیری پرشماری بهره می‏‌گیرد. از میان تفاسیر پر ارج امامیه، شیخ بها بیش از همه به تبیان شیخ طوسی و مجمع‌البیان شیخ طبرسی بها می‏‌دهد و از میان تفاسیر سنیان نیز تفسیر فخر رازی، کشاف زمخشری و تفسیر بیضاوی، بیش از دیگر تفاسیر جایگاه اهتمام و توجه شیخ است؛ به‌ویژه انوار التنزیل قاضی ناصرالدین بیضاوی، مفسر برجسته ایرانی سده هشتم هجری. سبب این توجه و اهتمام بسیار روشن است؛ انوار التنزیل از کتاب‏های درسی پر مراجعه حوزه‏های اسلامی بوده و از ابتدای تألیف و رواج، منظور نظر تدریس و تشریح و حاشیه‌نگاری عالمان به‏‌شمار می‌آمده است.

شیخ بهایی نیز در حوزه اصفهان، انوار التنزیل را تدریس می‏‌کند و حاشیه او بر این تفسیر -که یکی از نیکوترین حواشی ناکامل بر تفسیر بیضاوی است- در حقیقت فراورده جنبی تدریس او ‏است.

خداوندگار ایجاز در نگارش متون دینی

یوجین نایدا در تعریف ترجمه می‌گوید: «بازآفرینی نزدیک‌ترین معادل طبیعی پیام زبان مبدأ در زبان مقصد، نخست در معنا سپس در سبک». بر این اساس، رعایت سبک، به معنای شیوه بیان متن زبان مبدأ، یکی از ضرورت‌های مترجم است و متن ترجمه باید از نظر زیبایی‌شناختی یا ساختار زبانی یا کارکرد و نقش ادبی به متن اصلی نزدیک یا معادل آن باشد. از آن رو که تفسیر العروة الوثقی متنی ادبی و حاصل قلم‌فرسایی ادیبی شیرین‌سخن است، در ترجمه آن نیز تلاش شده متن حاصل ترجمه نیز رنگ و بوی ادبی داشته باشد.

نکته دیگر آنکه «شیخ بهایی را باید یکی از خداوندگاران ایجاز در نگارش متون دینی به‏‌ شمار آورد. استاد الفت اصفهانی در این باره می‌گوید: همه کتاب‌هایش مختصر و مفید، به‏ اندازه کفایت، بدون اندک زیادتی در لفظ یا قصوری در معنا بوده، اغلب آن‏ها شاهکاری استادانه به ‏شمار می‌روند». با وجود این، هر جا مطالب شیخ بهایی به سبب ایجاز یا مخاطبان خاص خود، دیریاب یا دشوار فهم بوده، سخن را کوتاه کرده و در حد بضاعت ناچیز، به شرح کشیده‌ایم.

تفسیری برای شاگردان خاص شیخ

می‌دانیم نویسنده بر اساس دو عامل «موضوع» و «مخاطب» سبک و شیوه بیان خود را برمی‌گزیند و دایره واژگانی متن را قبض و بسط می‌دهد.

تفاسیر سه‏ گانه شیخ بهایی از شمار تفاسیر تک‏‌سطحی با مخاطبان محدود است. گواه نخست این حقیقت، پرداخت آن‏ها به زبان عربی است که می‌تواند قرینه‌‍‌ای برای تعیین سطح و مخاطبان این تفاسیر باشد. گواه دیگر، انگیزه تألیف برخی از این تفاسیر است؛ شیخ بهایی درباره انگیزه تألیف عین‌الحیاة می‌گوید: برادران دینی و دوستان یقینی! این تفسیر کم‏ حجم، مختصر، ساده و سودرسانی است که از کم‌مایه‌ترین خلق خدا و تباه کارترین آن‏ها درخواست کرده بودید.

روی سخن شیخ در این گفتار، شاگردان عالم و فرهیخته او است که جملگی اهل دانش و فن بوده‌اند. پس طبیعی است در این تفاسیر با جستارهای ادبی یا موشکافی‌های بلاغی یا مباحث کلامی و فقهی روبه‌رو شویم، چندان‎که این تفاسیر را از دایره تفاسیر عمومی برون و مخاطبان آن را محدود کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.