به گزارش قدس آنلاین، معمولاً از سوی نهادهای مختلفی که در تولید و پخش فیلمهای سینمایی دخیل هستند، آمارهایی اعلام میشود که با واقعیت فروش بلیت و استقبال مخاطب همخوانی ندارد و نمیتوان اعتبار چندانی برای برخی از این آمارها قائل شد. برخی دستاندرکاران تولید فیلم برای فضاسازی و جذب مخاطب، به تبلیغات کاذب درباره میزان فروش روی میآورند که به واسطه آن مردم را به سالنهای سینما بکشانند. از طرفی هم برخی مسئولان سینمایی برای اینکه بیلان کاری خودشان را بالا ببرند آمارهایی را اعلام میکنند که نه براساس استقبال مخاطب بلکه بر پایه پخش بلیتهای ارگانی است و حتی بارها دیده شده برخی فیلمها علاوه بر سالنهای سینما در تعدادی مراکز و مساجد هم به نمایش درمیآورند و این نمایشها را هم به حساب فروش فیلم میگذارند. بنابراین چنین مواردی باعث ایجاد خلل در واقعیت فروش فیلمها میشود.
با این حال، عامل کلیدی و اثرگذار در فروش فیلمها، کیفیت خود فیلم است. اگر فیلمی دارای استانداردهای هنری مناسب باشد و به نیاز و سلیقه مخاطب توجه کند، به مرور مخاطب خودش را به سالنهای سینما میکشاند حتی اگر تبلیغات گستردهای هم نداشته باشد. اما از آنجایی که اغلب فیلمهای تولید شده به لحاظ ساختار و محتوا متوسط و زیرمتوسط هستند بنابراین هرچقدر هم برایشان تبلیغ شود باز هم مورد توجه قرار نمیگیرند.
اما مسئله مهمتری که سالهاست به آن بیتوجهی میشود نظر و سلیقه مخاطب است. یک فیلم سینمایی برای مردم تولید میشود و طبیعتاً سرمایه اصلی سینما همین مردم هستند. حالا وقتی مردم مسائل خودشان را در فیلمها نمیبینند دلیلی برای رفتن به سینما هم پیدا نمیکنند.
معضل بعدی که باید آن را هم جزو معیارهای استقبال مخاطب و فروش فیلم دانست، وجود یک مانع بزرگ بر سر راه پخش کنندههاست. همچنان مقوله اکران توسط باند مافیایی سینما احاطه شده و از تولیدات شرکای خود به شدت استقبال میکنند و در تلاشند از دیده شدن فیلمهای دیگر به اشکال مختلف جلوگیری کنند که نمونههای آن را در اختصاص سالنهای پرت و گروههای درجه دو ـ سه به تعدادی از فیلمها میبینیم.
نکته دیگر، نوع نظارت و مدیریت اکران در سینماست. گرچه یک ترکیبی متشکل از برخی عوامل سینما و سازمان سینمایی در این قضیه دخالت دارند اما این دخالت باز هم بر مبنای نظر و سلیقه مردم نیست و بیشتر نظر مسئولان حاکم است تا نگاه ملی و مردمی. به همین خاطر در ایام طلایی اکران نوروزی چند فیلم به نمایش درمیآید که در مجموع مورد سلیقه مخاطب نیست. درحالی که با اکران فیلمهای متنوع میتوان سلایق مختلف را پوشش داد و بدیهی است در این حالت هر فردی با گزینههای متنوعی روبرو خواهد بود، اما کم کاری شورای صنفی نمایش و دخالت مستقیم و غیرمستقیم باند مافیای اکران اجازه نمیدهد برخی فیلمها، توفیقی در جذب مخاطب داشته باشند.
در نهایت باید گفت همه موارد فوق به مدیریت سینما بازمیگردد و متولیان باید براساس نگاهی کارشناسانه تولید انواع فیلمها در ژانرهای مختلف را در دستور کار قرار بدهند، هنرمندان را دعوت کرده و از تولیدات آنها حمایت صورت بگیرد نه اینکه فیلمی اکران شود، به هر دلیلی فروش نکند و عواملش ورشکست شوند. نمونهاش تهیهکنندهای است که این روزها دچار مشکل شده و خانه و ماشنیش را فروخته تا فیلم بسازد اما بدون هیچ حمایتی همچنان مقروض و سرگردان است. فراموش نکنیم که مقوله اکران به تبعیت از کلیت سینمای ایران بیمار است و باید کارشناسی آسیبشناسانه شود و برای سامان گرفتن شرایط اکران، مدیریت و مناسبات سینما هم باید سامان پیدا کند و جریانهایی که اقتصاد سینما را فاسد کردند نیز لایهروبی شوند.
نظر شما