امام محمّد تقی (ع)، نهمین امام شیعیان نام مبارکش علی و یازدهمین تن از چهارده معصوم (ع) است. به سال 195 ه. در مدینه زاده شد و در بیست و پنج سالگی به شهادت رسید. پدر ارجمندش امام رضا (ع) هشتمین امام معصوم و مادرش خیزران (سَبیکه) است.
از لقبهای مشهور او «جواد» و «تقی» و کنیه گرامیاش ابو جعفر ثانی است. به دلیل اشتراک کنیه آن حضرت با کنیه امام محمدباقرعلیهالسلام، در منابع رجال و حدیث شیعه از وی با کنیه ابوجعفر ثانی یاد شده است. کنیه خاص آن حضرت ابوعلی است.
سمانه مغربیه همسر امام جواد(ع)، زنی است که در عصر خود همه او را بانویی باتقوا، مؤمن، هوشمند و خردمند می دانستند. امام هادی(ع) بخشی از دانش مادر خود را این چنین بیان می داشت: «امی عارفه بحقی؛ مادرم عارف به حق من در امامت است.» مأمون پس از ولایتعهدی امامرضا علیهالسلام، دخترش امحبیب را بهعقد وی و دختر دیگرش، امفضل را به عقد امام جواد علیهالسلام درآورد. در اینکه ازدواج حضرت با امفضل، پیش یا پس از وفات امامرضا بوده، اختلاف هست.
ماجرای ازدواج امام جواد (ع) و ام فضل
بعد از شهادت امام رضا (ع)، مردم نسبت به مامون بدبین شده و او را مورد لعن و سرزنش قرار دادند، لذا وقتی به بغداد برگشت، نامه ای به امام جواد (ع) نوشت و ایشان را به بغداد دعوت کرد. روزی مامون قبل از ملاقات آن حضرت، به شکار رفت. در اثنای راه به کودکانی رسید که یکی از آنان امام جواد (ع) بود. کودکان که مامون را دیدند، پراکنده شدند، اما امام جواد(ع) از جای خود حرکت نکرد و با نهایت وقار ایستاد. مامون تعجب کرد و از ایشان پرسید: چرا تو مانند دیگر کودکان از سر راه ما کنار نرفتی؟ امام فرمود: راه تنگ نبود که برای عبور تو مشکل باشد، جرم و خطایی هم نداشتم که بگریزم، گمان ندارم بدون جرم مواخذه کنی!
مامون سپس از نام و پدر امام جواد سئوال کرد. بعد از شنیدن نام امام رضا (ع) تعجبش زائل شد اما از به شهادت رسانیدن امام هشتم به شدت ناراحت شد و حرکت کرد.
در بازگشت، ماهی کوچکی در دست داشت، هنگامی که به همان مکان رسید، امام جواد (ع) را ملاقات کرد. از او پرسید: ای محمد! ای چیست که در دست دارم؟ حضرت فرمود: ماهی ریزی است در دست تو. سپس کیفیت شکار و به دست آمدن آن را بیان کرد و فرمود: شما بوسیله آن، سلاله نبوت را امتحان می کنید.
مامون تعجبش افزون گشت و حضرت را مورد تفقد قرار داد و تصمیم گرفت دخترش، امّ فضل را به همسری ایشان درآورد.
بهره گیری امام جواد (ع) از مناجات
گاهی امام جواد(ع) سخنانش را در قالب دعا بیان میفرمود که یکی از آنها مناجات الوسایل الی المسائل است. این مناجات ده وسیله به ده مسأله است و بهمعنای وسائلی است که انسان را به خواسته خود میرساند و چون انسان برای رسیدن به خواستهها و مطلوبهای خود نیاز به کمک و یاری دارد که جامع آن نزد خداوند است، پس رجوع نهایی همه به حق است. این مناجات حاوی منابع و معارف بلندی است که فقط جنبه اعتقادی و معنوی ندارد، بلکه ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان را شامل می شود. کلام امام(ع) شامل علوم معرفتی، توحیدی، اجتماعی و سیاسی است و حتی به توصیف محیط پیرامون خود در مناجات مهم کشف ظلم میپردازد. این مناجات عبارتند از: مناجات استخاره، مناجات استقاله، مناجات استعاذه، مناجات سفر، مناجات طلب رزق، مناجات طلب توبه، مناجات طلب حج، مناجات طلب حوائج، مناجات کشف ظلم، مناجات شکر.
«مناجات کشف ظلم»
امام جواد (ع) در این مناجات چنین به بارگاه خداوند عرض میکند:
«اَللّهُمَّ اِنَّ ظُلمَ عِبادِک قَد تَمَکنَ فی بِلادِک حَتّی اَماتَ العَدلَ وَ قَطَعَ السُبُلَ وَ مَحَقَ الحَقَّ وَ اَبطَلَ الصِّدقَ وَ اَخفَی البِرَّ وَ اَظهَرَ الشَرَّ وَ اَخمَدَ التَّقوی وَ اَزالَ الْهُدی وَ اَزاحَ الْخَیرَ وَ اَثْبَتَ الضَّیرَ وَ أَنْمَی الْفَسادَ وَ قَوَّی الْعِنادَ وَ بَسَطَ الْجَوْرَ وَ عَدَی الطَّوْرَ اَللّهُمَّ یا رَبِّ لا یکْشِفُ ذلِکَ اِلاّ سُلْطانُکَ وَ لا یجیرُ مِنْهُ اِلاَّ امْتِنانُکَ.اَللّهُمَّ رَبِّ فَابْتُرِ الظُّلْمَ وَ بُتَّ جِبالَ الْغَشْمِ وَ اَخْمِدْ سُوقَ الْمُنْکَرِ وَ اَعِزَّ مَنْ عَنهُ ینْزَجِرُ وَ احْصُدْ شافَهَ اَهْلِ الْجَوْرِ وَ اَلبِسْهُمُ الْحَوْرَ بَعْدَ الْکَوْرِ.وَ عَجِّلِ اللّهُمَّ اِلَیهِمُ الْبَیاتَ وَ اَنْزِلْ عَلَیهِمُ الْمَثُلاتِ وَ اَمِتْ حَیاهَ الْمُنْکَراتِ لِیأْمَنَ الْمَخُوفُ وَ یسْکُنَ الْمَلْهُوفُ وَ یشْبَعَ الْجائِعُ وَ یحْفَظَ الضّائِعُ وَ یأْوَی الطَّریدُ وَ یعُودَ الشَّریدُ وَ یغْنِی الْفَقیرُ وَ یجارَ الْمُسْتَجیرُ وَ یوَقِّرَ الْکبیرُ وَ یرْحَمَ الصَّغیرُ وَ یعِزَّ الْمَظْلُومُ وَ یذِلَّ الْظالِمُ وَ یفَرَّجَ الْمَغْمُومُ وَ تَنْفَرِجَ الْغَمّاءُ وَ تَسْکُنَ الدَّهْماءُ وَ یمُوتَ الإخْتِلافُ وَ یحیی الایتِلافُ وَ یعْلَی الْعِلْمُ وَ یشْمَلَ السِّلْمُ وَ تَجْمُلَ النِّیاتُ وَ یجْمَعَ الشَّتاتُ وَ یقْوَی الإیمانُ وَ یتْلَی الْقُرْآنُ اِنَّکَ اَنْتَ الدَّیانُ الْمُنْعِمُ الْمَنّانُ.
ترجمۀ این مناجات:
خداوندا! ستم بر بندگان تو همهجا را گرفته بهطوریکه عدالت را کشته و از بین برده؛ امنیت را از راهها گرفته؛ حق را محو کرده و راستی را بهصورت باطل جلوهگر ساخته؛ نیکوکاری را پنهان نموده و بدیها را آشکار کرده؛ تقوا و پرهیزکاری را فرو نشانده و راههای هدایت و راستی را از بین برده؛ خیر و خوبی را از میان برداشته و زیان را پایدار کرده؛ فساد را نمودار ساخته و آن را رشد داده؛ لجاجت را تقویت کرده؛ ستم را گسترش داده و از حدّ خود درگذشته.
خداوندا! ای پروردگار من! جز قدرت تو چه چیز میتواند این وضع را بگرداند و جز الطاف تو کجا پناهی هست؟
خداوندا! پروردگارا! دنباله ستم را قطع گردان و این کوههای زورگویی را درهم فرو ریز و رونق بازار زشتیها را فرو نشان و آن کسانی را که از ستمکاری بیزارند، عزیز گردان. بیخ و بن ستمپیشهگان را برکن و به آنها جامههای سرگردانی را پس از آگاهیشان بپوشان!
خداوندا! بر آنها به زودی شبیخون وارد آور و کیفرهای خویش را برایشان بیار.
خدایا! زندگی منکر را بمیران تا بیمناک ایمنی یابد و افسردهخاطر ایمنی یابد و گرسنه سیر شود و تباه شده محفوظ ماند. رانده شده جایی پیدا کند و فراری داده شده بازگردد و نیازمند توانگر شود. به پناهنده پناه داده شود. آنکس که بزرگ است مورد احترام قرار گیرد. به کودکان لطف شود. ستمدیدهها عزیز شوند و ستمکاران ذلیل و خوار گردند. برای غمگینان گشایش پیش آید و رنجهای غمآور برطرف شوند و این آشوبهای سیاه فرو نشیند. اختلافها ریشهکن شود. دانش بر هر چیزی برتری یابد و صلح همهجا را فرا گیرد و پراکندگیها جمع گردد. ایمانها تقویت شود و قرآن پیوسته خوانده شود. به درستی که تو ای خدای بزرگ جزا پیشه و نعمت بخش، پیوسته الطافت شامل حال بندگان است.»
اهتمام به قرآن
حضرت جوادالائمه (ع) در حدیثی می فرمایند:«وَ کُلُّ امَّه قَد رَفَعَ الله عنهم علمَ الکتابِ حین نَبَذوه و ولّاهم عَدُوّهم حین تَوَلّوه و کان نَبْذُهم الکتاب انْ اقاموا حروفَه و حَرّفوا حدودهَ فهم یَرونُه و لا یرعَونه و الجهّال یُعْجِبُهم حفظُهم للروایه و العلماء یحزُنُهم ترکُهُم للرعایه»(1). «هر امّتی که خداوند علم قرآن را از آنها برداشت وقتی بود که خود قرآن را ترک کردند و هر امّتی که خداوند بر آنها دشمنانشان را مسلّط کرد وقتی بود که خود زیر سلطه دشمن رفتن را قبول کردند، و ترک کردن و کنار گذاشتن آنها قرآن را به این صورت بود که حروف و کلمات و الفاظ قرآن را حفظ می کردند، ولی حدود و احکام آن را تحریف می کردند، روایت قرآن می کردند، ولی مراعات آن نمی کردند، نادانان حفظ قرآن را برای روایت کردن آن ترجیح می دادند و علماء از اینکه ترک رعایت قرآن می شود محزون و غمگین می شدند».
حدیث انتظار فرج
حدیثی از امام جواد (علیه السلام) در مورد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که از عبدالعظیم حسنی نقل شده به این شرح است: «قال: دَخَلْتُ عَلَی سَیِّدِی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَ أَنَا أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِیُّ أَوْ غَیْرُهُ فَابْتَدَأَنِی فَقَالَ لِی یَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِی وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً ص بِالنُّبُوَّهِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَهِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یَخْرُجَ فِیهِ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَیُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِی لَیْلَهٍ کَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ کَلِیمِهِ مُوسَی ع إِذْ ذَهَبَ لِیَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِیٌّ» (2)
عبدالعظیم حسنی می گوید که من وارد بر امام جواد (علیه السلام) شدم و قصد داشتم از حضرت بپرسم که آیا قیام کننده حضرت مهدی (علیه السلام) است و یا کس دیگری می باشد. پیش از اینکه سوال کنم ایشان پاسخ دادند که حضرت مهدی (علیه السلام) هستند که قیام می فرمایند. حضرت در ادامه حدیث می فرماید: واجب است تا در غیبت او انتظارش را بکشند و در حضورش اطاعتش نمایند. او نسل سوم من است.
امام جواد (علیه السلام) در ادامه حدیث می فرماید؛ خداوند یک شبه کار ظهورش را درست می کند. خداوند وقتی اراده کرد لازم نیست تا مقدمه چینی کند. همانطور که کار موسی (علیه السلام) را یک شبه درست کرد. حضرت موسی (علیه السلام) رفت آتشی بیاورد و در همان یک ساعت و یک شب به مقام نبوت رسید.(3)
پی نوشت:
[1] بحارالانوار، جلد 78، صفحه 358، چاپ قدیم( در مواعظ امام جواد( علیه السلام))؛ فروع کافی، جلد 8، صفحه 53؛ میزان الحکمه، ج 8، صفحه 85.
2) بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۵۶، کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۳۷۷؛ کفایه الأثر فی النص علی الأئمه الإثنی عشر، علی بن محمد خزاز قمی، ص ۲۸۰.
3) حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه ، مسجد اعظم قم، 10/2/1394.
نظر شما