برخی کارشناسان با تأکید بر این موضوع و با تحلیل وضعیت اقتصادی و اجتماعی معتقدند وضعیت ازدواج از حیث کمّی بحرانی است؛ عدهای دیگر اما معتقدند زیرپوست این آمارهای منفی باید به مؤلفههای دیگری همچون مؤلفههای تأثیرگذار کیفی نیز توجه داشت.
تفاوت آماری تعداد با میزان ازدواج
شهلا کاظمی پور، دانشیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران و تحلیلگر حوزه جمعیت از کارشناسانی است که باور دارد براساس آمارهای شاخص، وضعیت ازدواج در ایران بحرانی نیست. نکته مورد اشاره این استاد دانشگاه براساس هرم جمعیتی ایران است، به این مفهوم که معتقد است در ۱۵ سال گذشته آمار افراد در سن ازدواج تغییر کرده است.
کاظمی پور معتقد است: سال ۸۵ تعداد زنان مجرد ۱۵تا ۴۹ ساله کشور ۷میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بوده که این تعداد در سال۹۵ نزدیک به ۶ میلیون نفر شده است؛ یعنی یک میلیون و۲۰۰ هزار نفر از زنان مجرد کم شده است. در سال ۸۵ تعداد ازدواج همین گروه سنی حدود ۷۴۰ هزار مورد بوده که این تعداد در سال۹۵ به ۶۶۰هزار ازدواج رسیده است. بنابراین هرچند تعداد ازدواجها در این بازه زمانی کم شده، اما باید به این نکته توجه داشت که به همان نسبت، تعداد زنان ۱۵ تا ۴۹ساله هم در این بازه زمانی کاهش داشته است. براین اساس، میزان ازدواج با تعداد ازدواج متفاوت است. تعداد ازدواجها از دهه۹۰ به بعد همواره رو به کاهش بوده و دلیلش این است جمعیت در معرض ازدواج رو به کاهش بوده، اما میزان ازدواج طبق قانون احتمالات تقسیم بر جمعیت در معرض ازدواج میشود، بنابراین اگر درست بررسی کنیم خواهیم دید برمبنای آمار موجود و مقایسه آن با هرم سنی جمعیت در سن ازدواج، طی سالهای گذشته همواره با افزایش میزان ازدواج مواجه بودهایم.
وضعیت ازدواج دختران متولد دهه ۶۰
این دانشیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران در خصوص کاهش آمار ازدواج دختران متولد دهه ۶۰ نیز به ما میگوید: میزان ازدواج متولدان این دهه، هم در مقایسه با دهههای پیش از آنها و هم در مقایسه با دهه پس از آنها بالا بوده و دلیل آن نیز این است که آنها در مقایسه با متولدان دهه ۵۰ و ۷۰ بیشتر بوده است، چرا که بیشتر متولدان دهه ۶۰ در دهه ۸۰ ازدواج کردهاند و ما بیشترین آمار ازدواج کشور را در دهه ۸۰ داشتهایم.
کاظمیپور ادامه میدهد: با توجه به اینکه در هر ازدواج یک دختر و یک پسر سهیم است قطعاً ازدواج این دختران با آمار کاهشی مواجه نبوده، ولی مسئله این است جمعیت در معرض ازدواج این دختران بیشتر بوده و تعدادی از آنها به دلیل اینکه باید با پسران پنج سال بزرگتر از خود ازدواج میکردند و با توجه به اینکه جمعیت مردان در معرض ازدواج با این گروه سنی کمتر بوده، شانس ازدواجشان را از دست داده و در تجرد باقی ماندهاند، بهطوری که براساس آمارهای اعلام شده در سال۹۵ حدود ۵درصد از جمعیت ۴۰ تا ۴۴ سال دختران کشور مجرد هستند.
رابطه معنادار کاهش نرخ ازدواج و کاهش جمعیت
امیرحسین بانکیپورفرد، رئیس کمیسیون مشترک قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مجلس شورای اسلامی نیز در خصوص تأثیر اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت بر نرخ ازدواج به ما میگوید: از دو سال پیش تسهیلات ازدواج بهطور معنادار افزایش یافت و از همان سال، نخستین اثر آن در افزایش نرخ ازدواج مشاهده شد؛ بهطوری که در ۱۲سال گذشته، هر سال در مقایسه با سال پیش از آن، آمار ازدواج روند کاهشی داشته و در یک دوره ۱۲ساله از ۸۹۰هزار ازدواج به حدود ۵۲۰هزار ازدواج رسیده بودیم که این اعداد و ارقام نشان میدهد در این مدت نرخ ازدواج ۴۰درصد کاهش یافته است. درحالیکه سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نه تنها آمار ازدواج کاهش نیافته بلکه اندکی افزایش یافته و انتظار میرود در سالهای آینده شاهد افزایش آمار ازدواج باشیم.
بانکیپور فرد با اشاره به کاهش ۴۰درصدی جمعیت طی دهه ۷۰ در مقایسه با دهه ۶۰ اضافه میکند: کاهش نرخ جمعیت در دهه ۷۰ و ۸۰ موجب کاهش آمار ازدواج در سالهای اخیر شده، اما بهطور کلی آمار جوانان در آستانه ازدواج در ۱۲سال گذشته تغییری نداشته و در این مدت ۱۱.۵میلیون جوان در آستانه ازدواج داشتهایم که میانگین سنی ازدواج دختران ۲۳.۵ و میانگین سنی ازدواج پسران ۲۷ تا ۲۸ سال بوده است.
تعریفی برای تجرد قطعی نداریم
وی در خصوص آمار تجرد قطعی در میان دختران و پسران ایرانی نیز اظهار میکند: ابتدا باید مشخص شود برای تجرد قطعی چه تعریفی داریم. یک زمانی آقایان پس از ۴۰سالگی و خانمها پس از ۳۵سالگی بهندرت ازدواج میکردند، اما اکنون شاهد ازدواج برخی آقایان پس از ۴۵سالگی و برخی از خانمها پس از ۴۰سالگی هستیم. بنابراین نمیتوان برای ازدواج سن تعیین کرد. در سالهای اخیر رفتار اجتماعی جامعه همواره در حال تغییر بوده، به همین دلیل نمیتوان تعریفی دقیق از تجرد قطعی ارائه داد و هر آماری که در این مورد ارائه شود واقعی نیست.
اما محمد اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزیر کشور در حوزه جمعیت در خصوص مقایسه آمار ازدواج در دو دهه اخیر به ما میگوید: این درست است که تعداد موالید دهه ۷۰ و ۸۰ در مقایسه با آمار موالید دهه ۵۰ و ۶۰ کاهش یافته و هنگامی که کل جمعیت کاهش یافته طبیعی است آمار مؤلفههای وابسته به آن مثل ازدواج نیز کاهش یابد، اما واقعیت این است براساس محاسبات آماری و با حذف متغیر مخدوشکننده، در دهه اخیر به دلیل تغییرات فرهنگی و اجتماعی جامعه، آمار ازدواج و فرزندآوری کاهش یافته است. البته کاهش آمار ازدواج و فرزندآوری به معنای کاهش تمایل به ازدواج و فرزندآوری نیست، بلکه شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه به سمتی رفته که امکان ازدواج و فرزندآوری را با مشکل مواجه کرده است.
ترس از آسیبهای اجتماعی پس از طلاق
اما علی مظفری، رئیس پیشین کانون سردفتران ازدواج و طلاق کشور دیدگاه دیگری درزمینه وضعیت ازدواج در کشورمان دارد. او به ما میگوید: حدود ۱۸سال از تصویب قانون تسهیل ازدواج جوانان میگذرد اما هنوز این قانون اجرایی نشده و آمارها نشان میدهد در دهه گذشته نرخ ازدواج در کشور روند نزولی داشته و به جز دو سال اخیر که تغییری نداشته، سال پیش از آن با کاهش آمار ازدواج و افزایش آمار طلاق روبهرو بودهایم.
پیش از دهه ۷۰ بیش از ۹۰درصد طلاقها موجه و متعلق به قشر خاصی از خانوادهها بود، بهطوری که در مواردی مثل اعتیاد غیرقابل درمان، حبس ابد یا ناپدید شدن زوج و یا ناباروری و امثال آنها و هنگامی که زوجها همه تلاش خود برای ادامه زندگی مشترک را کرده و به نتیجه نمیرسیدند، اقدام به طلاق میکردند. اما اکنون اینگونه نیست و طلاق در اقشار مختلف جامعه از طبقه اجتماعی و اقتصادی مرفه گرفته تا فقیر، افراد تحصیلکرده و دارای مقام فرهنگی بالا تا افراد کمسواد شایع شده و متأسفانه در سالهای اخیر زوجهای جوان بر سر هر موضوعی که در زندگی مشترک با هم به تفاهم نرسند، گزینه طلاق را پیش روی طرف مقابل میگذارند.
مظفری با اشاره به اینکه مجموعه عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، نژادی، اقتصادی و حتی سیاسی نقش مؤثری در ازدواج جوانان دارد، میافزاید: مجموعه عوامل ذکر شده موجب تغییر سبک زندگی شده و مشکلات متعددی در حوزه ازدواج پیش پای جوانان گذاشته است که مهمترین آنها مشکلات اقتصادی و پس از آن مشکلات فرهنگی و ترس از آسیبهای اجتماعی اختلافات خانوادگی و طلاق است. بهطوری که براساس آمار اعلام شده اواخر دهه ۹۰ از هر سه ازدواج یک مورد به طلاق منتهی میشد، اما متأسفانه در سالهای اخیر از هر ۲.۵ ازدواج یک مورد به طلاق ختم شده و این مسئله موجب ترس جوانان از ازدواج شده و کاهش نرخ ازدواج را رقم زده است.
نظر شما