فروش بالای برخی فیلمها، گیشه پررونق و استقبال قابل توجه مردم از سینما، گزارههایی است که این روزها روی آن مانورهای زیادی داده میشود و رونق این روزهای گیشه نسبت به افولی که طی دو سه سال اخیر تجربه کرده، به سینماداران و سازمان سینمایی قوت قلب داده است، اما از سویی دیگر گلایههایی هم از سوی برخی اهالی سینما نسبت به نبود عدالت و توازن میان تولید فیلمهای کمدی و غیرکمدی و شرایط اکران آنها هم مطرح است. سنگاندازی در صدور پروانه ساخت و پروانه نمایش تا رغبت سینماداران به تخصیص سالنهای بیشتر به فیلمهای کمدی و... سبب شده بسیاری از سینماگران نگران وضعیت گونههای دیگر در رقابت نابرابر با کمدیها باشند. در حالی که با بازگشت مردم به سینما و استقبال از فیلمهای اجتماعی در حال اکران، میتوان متصور شد با تسهیل شرایط تولید تا اکران، زمینه برای رونق گونههای دیگر هم فراهم شود.
فیلمهایی که ذائقه مردم را مبتذل میکنند
عباس رافعی، کارگردان و تهیهکننده در تشریح وضعیت این روزهای سینمای اجتماعی و اینکه این گونه چقدر در فضایی که زیر سیطره کمدیهاست جای تنفس دارد، میگوید: متأسفانه این روزها فیلمهایی مجوز میگیرند و اکران میشوند که از لحاظ محتوایی هیچ آوردهای نه برای نظام جمهوری اسلامی دارند، نه سازمان سینمایی و نه برای مردم. به نظرم تنها آورده این فیلمها این است که ذائقه مردم را مبتذل میکنند. به عبارتی این فیلمها موجب میشوند سطح توقع مردم از سینما پایین و پایینتر بیاید و سینما هم بسیاری از تماشاگران خودش را که به دنبال فیلمهای تأثیرگذار، جدی و شاخص هستند از دست بدهد.
کمیت نه کیفیت!
رافعی با بیان اینکه من مخالف اکران این جنس فیلمها نیستم، بلکه مخالف تمامیتخواهی آنها هستم، تأکید میکند: طبیعی است که همیشه در سبد اکران به فیلم کمدی هم نیاز داریم تا در کنار ژانرهای دیگر اجتماعی، تاریخی، کودک و مذهبی یک سبد محتوایی کاملی برای مخاطب داشته باشیم، اما در حال حاضر سازمان سینمایی بیشتر به کمیت میاندیشد تا کیفیت. زمانی فیلمهای طنز و پرفروشی مانند «اجارهنشینها» داشتیم، حالا چه شده که ما از «اجارهنشینها» به این تولیدات سطحی رو آوردیم؟
این کارگردان ادامه میدهد: من این فیلمها را فیلمهای طنز نمیدانم، طنز برای خودش شأنیتی قائل است اما اینها فیلمهای هجو است و این هجویات سبب شده تصور مخاطب از فیلم و سینما تغییر کند. به گفته رافعی، اگر قرار باشد اکنون فیلمی شبیه «اجارهنشینها» ساخته و اکران شود، مطمئن باشید چون قرار است حرفهای جدی و زیربنایی هم بزند دیگر تماشاچی حوصله آن حرفهای جدی را هم نخواهد داشت.
تکلیف فیلمسازان، خانهنشین شدن است!
رافعی میافزاید: این اتفاق من را یاد داستانی از مولانا میاندازد که مردی کارش دباغی بود و با امعا و احشای حیوانات سروکار داشت، گذرش به بازار عطرفروشان افتاد و به محض استنشاق بوی عطر، حالش دگرگون و بیهوش شد. مردم آبی به سر و رویش زدند، در این حین یکی از عابران او را شناخت و گفت به جای اینکه عطر زیر دماغش بگیرید یک چیز بدبویی زیر بینی او بگیرید تا به هوش آید، آنها هم همین کار را کردند و مرد به هوش آمد. اگر نیک بنگریم میبینیم وقتی ما هم در فضای بدی غوطهور شویم از بوی عطر حالمان بد میشود. وقتی این فیلمها پیرامون مخاطب را گرفته باشند و مغز او را با هجویه بمباران کنند، دیگر این مخاطب مجالی برای شنیدن حرفهای جدی نخواهد یافت. البته تأکید من صرفاً روی فیلمهای اجتماعی نیست، بلکه فیلمهای تاریخی، مذهبی و... هم دیگر کارکردی نخواهند داشت.
کارگردان «فصل فراموشی فریبا» در پاسخ به این پرسش که نقش و تکلیف فیلمسازان در این میان چیست، میگوید: به نظرم الان دیگر بحث فیلمها مطرح نیست و بحث تغییر فیلم است. مسئولان ما میگویند اکنون سنگرها به دست نیروهای انقلابی افتاده، در حالی که باید سؤال کنیم آیا نیروهای انقلاب همین کسانی هستند که این هجویهها را میسازند؟ به نظرم تکلیف فیلمسازان در این برهه، خانهنشین شدن است یا اگر ذات هنری دارند به شعر، رمان، نقاشی و... یا به مشاغل دیگر رو بیاورند، اگر هم کاری ندارند که افسرده شدهاند و میبینیم که یکی یکی میمیرند یا خودکشی میکنند!
تهدید هنرمند و فیلمساز کار فرهنگی نیست
وی تصریح میکند: متأسفانه فضایی که به وجود آمده چیزی نیست که امید به آینده را در ذهن فیلمسازان تقویت کند. سازمان سینمایی شمشیر را از رو میبندد و بیانیه میدهد که اجازه ندارید با بسیاری از بازیگران، عوامل و فعالان سینمایی همکاری کنید. به نظرم اگر سازمان سینمایی چنین تصمیمی هم گرفته بود بهتر بود که آن را اعلام نکند؛ چرا که تهدید هنرمند و فیلمساز دیگر کار فرهنگی نیست، بلکه کار سرهنگی است!
رافعی با اشاره به اینکه اتفاقهای بسیاری سینما را دستخوش تغییرات و زیان کرده، میگوید: متأسفانه سینمای ایران از تمام جناحهای سیاسی، چه در دوران اصلاحطلبان و چه در دوره اصولگرایان ضربه خورده است. از کسانی که میخواستند سینما را همگام با سیاستهای خودشان جلو ببرند و آن را سیاسی کردند و به آن ضربه زدند، اما سینما زمانی میتواند رشد کند که وامدار هیچ سیاستی نباشد.
مخاطب دنبال یک فضای هنری جدی و فاخر است
وی در ادامه به مسئولان سینمایی پیشنهاد میکند سعه صدر داشته باشند و خویشتنداری کنند. رافعی تأکید میکند: همان طور که وزیر ارشاد درباره اجرای کنسرتهای موسیقی اقدام کرد و دیدیم که با این فضای باز اتفاق بدی هم نیفتاد، بهتر است درباره سینما هم همین رویه را در پیش بگیرند. طبیعتاً وقتی فضا باز میشود استقبال هم فوقالعاده خواهد بود. نمونه آن کنسرت آقای علیرضا قربانی است که فضای جدی دارد و از رقص و حاشیه هم عاری است اما ببینید چقدر مورد استقبال مردم قرار گرفته زیرا مخاطب دنبال یک فضای هنری جدی، باوقار و فاخر است و باید آن را برایش فراهم کرد.
نظر شما