محمد قهرمان از چهرههای ماندگار شعر و ادب فارسی، زاده ۱۰ تیر سال ۱۳۰۸ در تربت حیدریه بود که ۲۸ اردیبهشت 10 سال پیش دار فانی را وداع گفت. این پژوهشگر، مصحح و شاعر خراسانی در سرودن شعر لهجه، ید طولایی داشت. در سال پنجم دبیرستان در مشهد با مهدی اخوان ثالث همکلاس شد و این دوستی ادامه یافت. او سالها به عنوان کتابدار دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشغول به فعالیت بود. علاقه محمد قهرمان در سرودن شعر، غزل به سبک هندی بود اما ویژگی ممتاز استاد قهرمان، تسلط به گویش بومی تربت حیدریه بود و اشعار محلی زیبایی سرود که در ردیف اول شعر بومی ایران قرار دارند. او صاحب تألیفات ارزندهای از جمله چند مجموعه شعر است. در کارنامه او همچنین تصحیح و چاپ چند دیوان از شاعران مختلف به چشم میخورد. همزمان با سالروز تولد این شاعر فقید به بررسی تأثیر او بر شعر محلی و گویشی پرداختیم.
* بزرگترین فرهنگ گویشی ایران
بهمن صباغزاده، شاعر اهل تربت حیدریه که در نوجوانی اشعارش را برای محمد قهرمان میبرده و نسبت خانوادگی هم با این شاعر فقید دارد درباره تأثیر قهرمان بر شعر بومی میگوید: ایشان در حوزههای مختلفی فعال بود، شاعر بود، گرایش به سبک هندی داشت و غزلهایی به سبک صائب تبریزی سرود. پژوهشهای ارزشمندی در سبک هندی و معرفی شاعران این سبک دارد اما قویترین حوزه کاری ایشان، شعر گویش به شمار میرود. همچنین انجمنی را در منزلش به مدت 50سال برگزار کرد که به گفته استاد محمدرضا شفیعی کدکنی؛ دانشگاه ادبیات مشهد، منزل محمد قهرمان است.
او یکی دیگر از کارهای مغفول مانده استاد قهرمان را تحقیقات ایشان در گویش تربت حیدریه عنوان کرده و میافزاید: استاد از نوجوانی تا پایان عمر، یادداشتهایی از گویش تربت حیدریه داشت و به شکلی منظم این یادداشتها را طبقهبندی کرده و نگه داشت.
به گفته این شاعر، یادداشت برداریهای محمد قهرمان از گویش تربتی میتواند به بزرگترین فرهنگ گویشی در زبان فارسی تبدیل شود. او توضیح میدهد: ایشان حدود 10 هزار فیش از گویش تربت حیدریه یادداشت کرد و علاوه بر آن حدود یک هزار صفحه، 30 سررسید و 20 دفترچه یادداشت را از گویش تربتی در طول 70سال، یادداشتبرداری کرد و هر زمان واژهای تربتی را میشنید مینوشت.
* «فرهنگ قهرمان» در انتظار ناشر
صباغزاده معتقد است: این یادداشتها گنجی در زبان فارسی است به چند دلیل؛ نخست اینکه زمانی این یادداشتها برداشته شده که گویش رواج و رونق داشته است در حالی که اگر اکنون به تربت حیدریه بروید، جوانها با لهجه تهرانی حرف میزنند، دوم اینکه کسی مثل محمد قهرمان مسلط به ادبیات، این یادداشتها را برداشته و سالها روی آنها وقت گذاشته است.
وی با بیان اینکه ایشان پس از مرگش گنجی به اسم «فرهنگ قهرمان» را از خود به یادگار گذاشته است، یادآور میشود: ایشان وصیت کرده بود این یادداشتها برای تدوین به استاد محمد خسروی که متخصص این حوزه است و پژوهشهایی را در حوزه گویش تربت حیدریه دارد برسد. استاد خسروی هم این کار را با موافقت همسر استاد قهرمان به بنده سپرد. سه چهار سالی میشود که جلد اول «فرهنگ قهرمان، جلد یک، واژهنامه» را آماده کردم و به دنبال ناشر هستم. کار اصلی را استاد قهرمان انجام داد و کار ما این است که این فرهنگ غنی گویشی را به دست اهلش برسانیم. امیدوارم ناشری برای انتشار این فرهنگنامه ارزشمند پیشقدم شود.
* برای تفنن، شعر گویشی نمیگفت
او درباره تأثیر کمنظیر استاد قهرمان در شعر گویشی میگوید: صائب تبریزی مصرع شیرینی دارد که میگوید: «دست سخن گرفتم و بر آسمان شدم» یعنی سخن را به جایی رساندم که دیگران نمیتوانند وارد آن وادی شوند. در زمینه شعر گویشی، از قرنها پیش شعر گویشی را در خراسان داشتیم اما در میان شاعران معاصر، ملکالشعرای بهار توجه خاصی به شعر لهجه و گویشی داشت و مشوق مرحوم قهرمان در شعر گویشی هم بود.
صباغزاده اضافه میکند: عماد خراسانی هم توجه خاصی به شعر مشهدی داشت ولی بقیه شاعران برای تفنن، شعر گویشی میگفتند مثلاً مهدی اخوان ثالث گاهی برای تفنن شعر مشهدی میگفت. مرحوم قهرمان هم به تشویق ملکالشعرای بهار در جوانی وقتی شعرهای تربتی را برای استادش خواند، مورد تشویق قرار گرفت. ملکالشعرای بهار میگفت لهجهها با نفوذ رادیو رو به زوال میروند و کاری که تو میکنی خدمت بزرگی برای حفظ لهجه است. مرحوم قهرمان این صحبت را جدی گرفت و به قصد تفنن شعر گویشی نمیگفت.
این غزلسرای خراسانی با بیان اینکه استاد قهرمان به واسطه شعر به دنبال ماندگار کردن کلمات بومی تربت حیدریه بود، خاطرنشان میکند: ایشان خیلی جدی به این ماجرا نگاه میکرد و من که لهجه تربتی میدانم از این موهبت برخوردارم که اشعار تربتی مرحوم قهرمان را بدون مترجم متوجه میشوم. شاعرانی هم که اکنون مسیر شعر گویشی را به شکل جدی دنبال میکنند اذعان دارند که تحت تأثیر قهرمان هستند.
به گفته او، هر وقت جلسه شعری ترتیب داده میشود و شاعران محلی سرای خراسان دور هم جمع میشوند تا نخستین شعر خوانده میشود، صحبت از قدرت شعر گویشی استاد قهرمان به میان میآید. کسانی که کتاب «خَدی خدای خودم» سرودههای استاد قهرمان به لهجه تربتی را بخوانند متوجه این قدرت میشوند.
* احیاکننده سبک هندی
مهمترین ویژگیهای شعر قهرمان از نظر مضمون و ساختار چیست؟ صباغزاده میگوید: نقل قولی از مرحوم قهرمان هست که میگوید من در شعر سبک هندی به پای شاعران درجه دو و سه این سبک نمیرسم. در سبک هندی، شاعران شاخصی وجود دارند و ایشان هم به آن شاعران تأسی داشت و اشعاری فصیح، روان، شیرین و قدرتمند میسرودند ولی محمد قهرمان مانند دوست صمیمیاش مهدی اخوان ثالث، آنچنان که باید تأثیری در شعر معاصر نداشت بلکه سعی کرد سبک هندی را با سرودن اشعار و تحقیقات در این حوزه، احیا کند؛ چرا که عدهای این سبک را مضمحل میدانستند اما سیدکریم امیری فیروزکوهی و محمد قهرمان، همتشان را صرف احیای این سبک کردند.
وی اشعار گویشی قهرمان را وجه تمایز این شاعر با دیگر شاعران معاصر دانسته و اضافه میکند: کلماتی که در اشعار گویشی استاد قهرمان به کار رفته ریشه در فارسی دری دارد و امروز فراموش شدهاند. او این کلمات را به شیرینی در اشعارش کنار هم آورده است.
به باور این شاعر، شعر تربتی قهرمان با شعر معیار قهرمان، زمین تا آسمان فرق دارد. قهرمان در شعر تربتی مانند یک ماهی است در آب افتاده بس که تصاویر در اشعار گویشی او بدیع و تازه هستند به طوری که وقتی میخواهد تصویرسازی کند اصلاً تصویرهای سبک هندی به شعر محلیاش نمیآید. او در لباس یک آدم سادهدل روستایی میرود، صورت معشوق را مثل قرص نان میبیند، خال صورت معشوق را به سیاهدانههای روی نان تشبیه میکند و مخاطب گمان میکند این مضامین را یک چوپان روستایی میگوید که طبعی جوشان در سرودن شعر گویشی دارد.
نظر شما