بر اساس قانون برنامه ششم توسعه باید ۵۰درصد دانشآموزان دوره متوسطه کشور دورههای مهارتآموزی را بگذرانند. در لایحه برنامه هفتم توسعه نیز این هدفگذاری دیده شده است.
با وجود این، پرسش این است آیا آموزشهای فنیوحرفهای که میتواند افراد را برای احراز شغل و کسبوکار آماده کند یا کارایی و توانایی وی را در انجام آن افزایش دهد در عمل مورد توجه تصمیمگیران و متولیان نظامهای آموزشی کشور قرار میگیرد؟
مثل اکسیژن برای تنفس
عباس بیات، مدیرکل دفتر آموزشهای فنیوحرفهای و کاردانش وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به قدس با اشاره به اینکه آموزشهای فنیوحرفهای در کشور از سوی دو بخش رسمی و غیررسمی ارائه میشود، میگوید: متولی آموزشها در بخش غیررسمی سازمان آموزش فنیوحرفهای کشور است اما در بخش رسمی در سطح دوره دوم متوسطه توسط هنرستانهای وزارت آموزش و پرورش و در سطح آموزش عالی توسط مراکز آموزش عالی بهویژه دانشگاه فنیوحرفهای و دانشگاه جامع علمی کاربردی ارائه میشود.
وی در بررسی وضعیت موجود و آسیبشناسی آموزشهای فنیوحرفهای در سطح دوره دوم آموزش متوسطه ابتدا به اهمیت مهارتآموزی اشاره میکند و میگوید: اگر امروز بگوییم نقش توسعه آموزشهای فنیوحرفهای (مهارتآموزی) برای کشور مثل اکسیژن برای تنفس آدم است شاید چندان اغراق نکرده باشیم.
وی با بیان اینکه شعار دولت، تحقق اقتصاد مردمی است، میافزاید: از سوی دیگر رشد تولید، حمایت از تولید ملی و اقتصاد مقاومتی مطالبه جدی رهبر معظم انقلاب در چند سال اخیر بوده که تحقق همه این شعارها و مطالبات منوط به توانمندی مردم است که خود، ریشه در آموزش فنیوحرفهای (مهارتآموزی) دارد.
بیات در همین زمینه میگوید: کسی که مهارتی را یاد میگیرد خوداشتغال میشود؛ یعنی بهموقع میتواند صاحب کسبوکار شود و درآمدزایی و ازدواج کند. در واقع اگر میخواهیم مشکلات کشور را در بخشهای مختلف ازجمله تولید و اقتصاد پایدار، اشتغالزایی، ازدواج و نرخ زاد و ولد و رشد آسیبهای اجتماعی رفع کنیم یکی از راهکارهایش توجه به آموزشهای فنیوحرفهای و سرمایهگذاری در این حوزه است.
وی ادامه می دهد:توسعه آموزش فنی و حرفهای چندان مورد توجه قرار نمیگیرد؛ در واقع اگر نمره یا درصد اهمیت آن را عدد۱۰۰ در نظر بگیریم نسبت توجه به آن از سوی سازمان برنامه و بودجه، دولت و مجلس، آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی قطعاً زیر ۵۰ و در خوشبینانهترین حالت حدود ۳۰ است و حتی به حدود ۱۰ هم میرسد.
نبود آگاهی کافی سیاستگذاران درخصوص همه ابعاد و فواید آموزشهای فنی و حرفهای یکی از دلایل کمتوجهی به توسعه این نوع آموزشهاست. آموزش و پرورش و رسانهها باید بیش از گذشته به تبیین مزایای آموزشهای مهارتی بپردازند تا این موضوع در ذهن سیاستگذاران اتفاق بیفتد و بتوانند متناسب با اهمیتش درزمینه آن اقدام کنند.
بیات توجه دولتمردان و سیاستگذاران به کارهای زودبازده را یکی از دلایل نبود اهتمام کافی به توسعه آموزشهای مهارتی عنوان میکند و میگوید: آموزشهای مهارتی، فعالیتی دیربازده هستند؛ مثلاً آموزش یک هنرجو چند سال زمان میبرد و در این مدت باید برایش هزینه شود، درحالی که معمولاً تصمیمگیران کشور به طرحهای زودبازده بیشتر توجه دارند تا برنامههای بلندمدت و دیربازده. برای مثال وقتی مشکل اشتغال و ازدواج جوانان مطرح میشود به سراغ سادهترین، دمدستیترین و زودبازدهترین راهکار میروند که اعطای تسهیلات است. تسهیلات بانکی ۱۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومانی به جوان ارائه میشود که مثلاً برای خودش شغل ایجاد کند اما نکته اینجاست که این فرد مهارتی بلد نیست، در نتیجه تسهیلات دریافتی را جایی دیگر هزینه میکند و اینگونه هدف موردنظر یعنی ایجاد شغل محقق نمیشود.
وی در پاسخ به اینکه اگر نبود آگاهی کافی تصمیمگیران درخصوص همه ابعاد آموزشهای مهارتی دلیل کمتوجهی بوده پس چرا در برنامههای ششم و هفتم توسعه بر این موضوع تأکید شده تا جایی که بهصراحت عنوان شده تعداد دانشآموزان فنیوحرفهای کشور باید به ۵۰درصد برسد، میگوید: عدد مطرح میشود اما اعتقاد عملی وجود ندارد. مثلاً سال ۹۷ اعتباراتی که برای ما تخصیص پیدا کرد حدود ۴۵میلیارد تومان بود که به هیچ وجه پاسخگوی نیازها نبود یا سال۹۸ اعتبارات تجهیزاتی ما صفر بود. البته سال۹۹ این اعتبارات به حدود ۷۰درصد و سال۱۴۰۰به حدود ۵۰درصد رسید. سال گذشته هم این رقم به ۶۷درصد رسید که البته بخشی از آن اختصاص پیدا نکرد. در واقع از سال۹۶ تاکنون اعتبارات تجهیزاتی ما به صورت کامل تخصیص نیافته یا پرداخت نشده است.
وی بودجه موردنیاز هنرستانهای آموزش و پرورش کشور را برای تجهیز امکانات و راهاندازی رشتههای جدید حدود هزارو۶۰۰ میلیارد تومان اعلام میکند و میگوید: این درحالی است که ردیف بودجهای که امسال برای تجهیزات تعریف شده حدود۳۰۰میلیارد تومان است که این رقم هر چند نسبت به سال گذشته ۴۷۰درصد رشد داشته اما با بودجه موردنیاز ما فاصله بسیار زیادی دارد.
یا در حوزه نیروی انسانی الان فقط ۴۵هزار متخصص برای آموزش هنرجویان داریم در حالی که نیاز ما در این حوزه برای وضعیت مطلوب۷۰هزار نفر است اما چون فعلاً چنین امکانی نداریم مجبوریم از نیروی خرید خدمات استفاده کنیم.
میزان استقبال دانشآموزان از رشتههای مهارتی
مدیر کل دفتر آموزشهای فنی و حرفهای وزارت آموزش و پرورش سپس به میزان استقبال دانشآموزان از رشتههای مهارتی اشاره میکند و میگوید: در حال حاضر یک میلیون و ۸۰ هزار نفر یعنی ۲/۳۷درصد از مجموع دانشآموزان دوره دوم متوسطه یا دبیرستانی در رشتههای فنیوحرفهای و کاردانش مشغول تحصیل هستند. این درحالی است که براساس قانون برنامه ششم توسعه قرار بود آمار دانشآموزان فنیوحرفهای کشور به ۵۰درصد برسد که این اتفاق نیفتاد، چون هنگام اجرای این برنامه در اجرای سند تحول نظام آموزش و پرورش تغییراتی بهوجود آمد بهطوری که آموزش در هنرستانها از دوسال به سه سال تبدیل شد و یکباره جمعیت دانشآموزی از ۶۰۰ هزار نفر به ۹۰۰هزار نفر افزایش یافت آن هم بدون اینکه زیرساختهای آموزشی ما افزایش یافته باشد. از این رو نتوانستیم به رقم ۵۰درصد برسیم. البته در پایه دهم تحصیلی نسبت به سال گذشته رشد ۲درصدی داشتهایم یعنی در این پایه، آمار دانشآموزان ما به ۲/۳۹درصد رسیده که نشان میدهد استقبال از رشتههای فنیوحرفهای وجود دارد.
بیات از رسیدن آمار دانشآموزان فنیوحرفهای و کاردانش به ۴۵درصد در پایان برنامه هفتم توسعه خبر میدهد و میگوید: البته این اتفاق در صورتی میافتد که زیرساختهای ما که مهمترین آنها نیروی انسانی، فضا و تجهیزات آموزشی است، افزایش یابد و یا به میزان لازم تأمین شود. چون در حال حاضر تقاضا از سوی دانشآموزان یا جامعه برای ورود به رشتههای مهارتی وجود دارد بهطوری که پیشبینی میشود سال آینده استقبال دانشآموزان از رشتههای فنیوحرفهای به بیش از ۴۰درصد برسد اما اگر زیرساختهای ما در حد موجود بماند آن وقت نمیتوانیم در این بخش جهش داشته باشیم.
وی در خصوص جایگاه ایران در سطح جهان و منطقه به لحاظ توسعه آموزشهای فنیوحرفهای مبتنی بر استانداردهای نوین و همچنین رشتههای جدیدی که باید در کشور راهاندازی شوند، میگوید: در این حوزه از کشورهای منطقه جلوتر و از دنیا کمی عقب هستیم. اما اینکه آموزش فنیوحرفهای ما تا چه اندازه به مهارتهای جدید و شغلهای نوین توجه دارد بحث دیگری است. یعنی در این بخش چالش وجود دارد و باتوجه به تغییرات بسیار سریع فناوری، قدری در عرصه آموزش فنیوحرفهای، راهاندازی رشتههای جدید و استفاده از تجهیزات روز عقبماندگی داریم. مثلاً الان با گسترش هوش مصنوعی در دنیا، ما هم باید رشتهها و اطلاعات فناوری خود را در این عرصه بهروزتر کنیم و به این سمتوسو گام برداریم یا در استفاده دانشبنیانها باید در حوزه کشاورزی نوین بهویژه آبیاریهای زیرسطحی، فراوری مواد کشاورزی به روش نانوفناوری یا در حوزه صنعت خودروهای برقی و... رشتههای جدید راهاندازی کنیم.
موانع توسعه آموزشهای فنی و حرفه ای
وی در پایان به موضوع موانع توسعه آموزشهای فنیوحرفهای مبتنی بر استانداردهای نوین و راهکارهای رفع آنها میپردازد و میگوید: رشد آموزشهای مهارتی به لحاظ کمّی و کیفی باید با حضور بنگاههای اقتصادی و صنایع تولیدی صورت گیرد، یعنی اینها باید بیایند و در آموزش فنیوحرفهای مشارکت کنند، اما اکنون قوانین در حوزههای کارآموزی و کارورزی، کار، بیمه و مالیات، تسهیلگر این فرایند نیستند. بنابراین نیاز است دولت و مجلس مشوقهایی را برای بنگاههای خصوصی در نظر بگیرند تا آنها در موضوع آموزشهای فنیوحرفهای مشارکت کنند که در این صورت نیروی آموزشدیده هم پس از مدتی توسط خود این بنگاهها بهکار گرفته میشوند.
وی مدرکگرایی را مانع دیگر توسعه آموزشهای فنیوحرفهای میداند و میگوید: در ایران در بسیاری از ضوابط و قوانین استخدامی حداقل مدرک، لیسانس در نظر گرفته شده، در حالی که در خیلی از مشاغل، کارها با مدرک دیپلم هم پیش میرود اما سطح کار را تا داشتن لیسانس بالا بردهاند. یعنی دولت که نقش سیاستگذار را دارد ابتدا خود به مدرکگرایی دامن زده و بعد بخش خصوصی به تبعیت از آن جلو رفته است. حال آنکه در استخدام افراد باید داشتن مهارت و صلاحیت حرفهای مدنظر قرار گیرد نه مدرک.
مانع سوم هم به موضوع سربازی برمیگردد؛ ما به دانشآموز سه سال آموزش مهارتهای فنی وحرفهای میدهیم و هزینه میکنیم، سپس این دانشآموز پس از فراغت از تحصیل یا گرفتن دیپلم باید به سربازی برود. درحالی که اگر همین دانشآموز بخواهد به دانشگاه برود، آن هم در رشتهای که چندان نیاز جامعه نیست، به مدت چهار سال از معافیت تحصیلی برخوردار خواهد بود. به همین خاطر بعضی از دانشآموزان و اولیای آنها کمتر به سمت آموزشهای فنی و حرفهای تمایل پیدا میکنند. بنابراین ستادکل نیرویهای مسلح و مجلس شورای اسلامی باید برای رفع این مشکل هم چارهجویی کنند.
نظر شما