به گزارش قدس آنلاین، فارغ از متن و محتوا، نشستن طالبان (به عنوان تنها گروهی که بصورت مداوم طی بیست سال اشغال افغانستان با اشغالگران مبارزه کرد) بر سر میز مذاکره با امریکا، یک موضوع حساس و بیانگر تلاش آمریکا برای حفظ نقش اثرگذار خود بر تحولات افغانستان است؛ طالبان نیز به دلیل وجود چالش های جدی در حکمرانی علاقه مند به مذاکره با همه طرفهای اثرگذار در منطقه و جهان هستند و البته شاید برخی از آنها نوعی خوش بینی غلط به برطرف شدن مشکلات خود با آمریکا نیز داشته باشند.
چالش های حکمرانی طالب ها
در همین رابطه، حسین چیتگری کارشناس سیاسی و پژوهشگر تحولات افغانستان ضمن بررسی آخرین وضعیت رویدادهای این حوزه و در گفت و گو با خبرنگار ما با بیان مهمترین چالش های حکمرانی امارت اسلامی این موارد هستند، گفت: بازسازی سیستم اداری و قضائی، برقراری امنیت اقتصادی و کنترل تورم (تا اینجا موفق)، تامین امنیت جانی شهروندان درمقابله با گروه های تروریستی، تحصیل زنان و دختران، کنترل مسئولین دولتی و ژنرالهای سابق تحت امر امریکا و گروه به اصطلاح مقاومت افغانستان به رهبری احمد مسعود و صد البته مهمترین آن یعنی به "رسمیت شناختن حکومتشان توسط جامعه جهانی" می باشد.
ممکن است همه چیز در حد شعال بماند!
این کارشناس سیاسی افزود: اگر موارد عنوان شده ممکن نشود، حل باقی مسائل نیز سخت خواهد بود و ممکن است تحت تاثیر مذاکرات دوحه، اظهارات سراج الدین حقانی مبنی بر اینکه: "برای به رسمیت شناخته شدن، خودمختاری را معامله نمیکنیم" در حد شعار باقی بماند و طالبان مجبور شود به بهانه تثبیت موقعیت خود با دادن باج استراتژیک به غرب و مشخصا امریکا، استقلال مورد ادعایش را دچار خدشه کند.
از اختلاف با همسایگان تا مناقشات آب هیرمند!
چیتگر افزود: طالبان علاوه بر این، در ارتباط با همسایگان خود نیز درگیر مسائل حل نشده ای است؛ اختلاف با جمهوری اسلامی برسر حقابه سیستان و درگیری با پاکستان بر سر TTP(طالبان پاکستان) و البته اختلاف قدیمی تر بر سر خط مرزی دیوراند؛ موقعیتی سست و غیرقابل اطمینان در وضعیت بین المللی و منطقه ای.
طالبان چه زمانی به بحران می رسد؟
وی ادامه داد: اما این موقعیت زمانی می تواند تبدیل به بحران در آینده نزدیک شود که دیدار اخیر ژنرال عاصم منیر رئیس ستاد ارتش پاکستان و ژنرال مایکل اریک کوریلا فرمانده سنتکام با یکدیگر طراحی یک عملیات جدید بوده باشد و این طراحی به بروز و ظهور برسد. در این دیدار که دوطرف درخصوص تقویت روابط ارتش آمریکا با پاکستان، مبارزه علیه تروریزم، تقویت نیروهای نظامی پاکستان و.. به گفتگو پرداختند، ژنرال منیر با اظهار اینکه تحریک طالبان پاکستان در افغانستان پناهگاههای امن و آزادی عملی دارند، مدعی شده بود اتباع افغانستان در اقدامات تروریستی در این کشور دخالت دارند و هشدار داد این موضوع پاسخ مؤثر نیروهای امنیتی پاکستان را در پی خواهد داشت!
آتش اعتماد به آمریکا گریبان گیر پاکستان
وی با اشاره به این که افتادن پاکستان در دام امریکایی ها در درگیری با افغانستان، آتشی است که گریبان پاکستان را نیز خواهد گرفت تصریح کرد: بویژه اینکه جمعیت حدود چهل میلیونی پشتون ها در پاکستان تهدید بالقوه ای برای پاکستان درصورت درگیری احتمالی با طالبان است؛ بنابراین این مشغول سازی و نزاع دو همسایه با یکدیگر، برگ برنده امریکا برای پیروزی بر طالبان و ورود غیرمستقیم آنها به افغانستان است. ضمن اینکه برای پیشبرد اهدافش می تواند بصورت همزمان از ابزار مذاکرات و گرفتن امتیازات نیز استفاده کند.
چرا می گوییم سیاست چماغ و هویج؟
حسین چیتگری گفت: نمونه ای از این سیاست چماق و هویج غرب در قبال طالبان اظهارنظر برایان مست عضو مجلس نمایندگان آمریکا قبل از مذاکرات دوحه است؛ وی طالبان را تروریست خطاب کرد و گفت: واشنگتن همکاری زیادی با طالبان ندارد و دشمنی طالبان با داعش، به معنی دوستی آنان با ایالات متحده نیست. از طرفی انگلیسی ها نیز به همین شیوه بدنبال نفوذ و نزدیکی بیشتر به افغانستان هستند؛ توبایس الوود رئیس کمیته دفاعی پارلمان انگلستان اخیرا گفته بود کشورش باید با طالبان همکاری کند و سفارت بریتانیا را در کابل بازگشایی کند. این مواضع به ظاهر مثبت، همزمان بود با گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد که مدعی شد القاعده مورد حمایت مقامات طالبان است و از افغانستان بهعنوان یک قطب ایدیولوژیک و لوجستیکی برای بسیج و استخدام مبارزان جدید استفاده میکند!
آمریکا میخواهد ولی نمی تواند!
چیتگری کارشناس مسائل سیاسی در پایان تاکید کرد: از قرائن پیداست امریکایی ها دیگر نه می خواهند و نه توان آن را دارند که همچون پاییز ۲۰۰۱ که به بهانه مقابله با القاعده به افغانستان حمله کردند و بیش از ۲ تریلیون دلار هزینه کردند، امروز نیز مستقیما وارد نزاع با طالبان شوند.
نظر شما