به گزارش "ورزش سه"، فوتبال عربستان قدرت مالیاش را در بخش اول پنجره نقل و انتقالات تابستانی به خوبی به رخ همه کشید و هیچ لیگی هنوز توان رقابت با این قدرت جدید از قاره کهن را به نمایش نگذاشته است.
تردیدها درباره عربستان رو به افزایش است. منابع مالی بدون انتهای باشگاههایی چون النصر و الاتحاد باعث شده که آنها بتوانند بازیکنانی که در سالهای پایانی فوتبالشان هستند را بدون نیاز به جذب استعدادهای جوان به خدمت بگیرند.
این تاکتیکی متفاوت با لیگهایی چون لیگ برترروسیه یا سوپرلیگ چین یا حتی لیگ فوتبال آمریکا است. این بازار نقل و انتقالات باعث شده که دنیای فوتبال به دژاووی چند تابستان گذشته منتقل شود.
عربستان قدرت اقتصادی بسیار زیادی در ربودن بازیکنان از تیمهای بزرگ اروپایی دارد اما اقدامی که به عنوان حضور قدرتمندانه بازیکنان در تمامی پستها آغاز شده بود، کم کم در حال محو شدن است... عربستان در حال حاضر در خطر خاصی قرار ندارد. بازیکنان به خاطر این که گزینه دیگری ندارند راهی این لیگ نشدهاند، آنها به عربستان میروند چون بهترین مقصد ممکن برای آنها است.
فوتبال آمریکا به دنبال تقلید از NBA و تبدیل لیگ این کشور به لیگی پرستاره بود. بسیاری از باشگاهها با بازیکنانی تماس گرفتند که هنوز توانایی درخشش داشتند اما فشار فوتبال اروپا برای آنها زیاد بود. اتفاقی که امسال برای اینترمیامی رخ داد و آنها موفق به جذب لیونل مسی، جوردی آلبا و سرخیو بوسکتس شدند.
هرچند ستارههایی که در آن فصل به آمریکا رفتند بین چند تیم پخش شدند. پول زیادی در این نقل و انتقالات نبود اما تفاوت دستمزد پرداختی بین بازیکنان باعث ایجاد مشکلاتی در این لیگ شد.
کاکا، برنده توپ طلای 2008، دنیای فوتبال را با ترک میلان که سهمیه حضور در لیگ قهرمانان داشت و پیوستن به تیم تازه تاسیس اورلاندو سیتی شگفتزده کرد. داوید ویا، فرانک لمپارد و آندرهآ پیرلو هم در کنار هم قرار گرفتند و پیراهن نیویورک سیتی را به تن کردند.
استیون جرارد پس از لیز خوردن معروفش برابر دمبا با تصمیم گرفت راهی لس آنجلس گلکسی شود. دیدیه دروگبا هم به کانادا رفت تا پیراهن مونترئال ایمپکت را به تن کند. وین رونی و باستین شواین اشتایگر از منچستریونایتد جدا شدند تا به شیکاگو و واشنگتن بروند.
جرارد پس از پیوستن به لس آنجلکس گلکسی گفت:« من به بازیکنان از سراسر دنیا پیشنهاد میکنم که به لیگ آمریکا بیایند. آمریکا کشور بسیار خوبی برای کار کردن و لذت بردن است.»
کاکا در مراسم معارفهاش در گفتگو با خبرنگاران اظهار داشت:« روزی کریستیانو رونالدو و لیونل مسی هم به این لیگ خواهند آمد و ما از تماشای بازی هر دوی آنها در اینجا لذت خواهیم برد.»
انتظارات بسیار بالا بود و پیشبینیها درباره مسی درست از آب درآمد اما کریستیانو مسیر متفاوتی را در پیش گرفت. لیگ آمریکا به مرور محو شد و بار دیگر به ذات اصلیاش برگشت.
چین با این فرضیه وارد دنیای فوتبال شد:« داشتن تیمی قدرتمند تا سال 2050». آنها برای رسیدن به این هدف سرمایهگذاری عظیمی روی فوتبالشان و باشگاهها داشتند اما این هزینههای چند میلیون دلاری پس از دو فصل به پایان رسید.
اتحادیه فوتبال چین و دولت این کشور مالیاتی را وضع کردند که باشگاهها را وادار میکرد به اندازه مبلغ پرداخت شده برای خرید هر بازیکن را به صندوق سرمایهگذاری که باعث رشد زیر ساختهای فوتبال میشد پرداخت کنند. به این ترتیب، یک انتقال 60 میلیون دلاری در واقع 120 میلیون دلار هزینه داشت.
اتحادیه فوتبال چین قوانین خاص دیگری را هم در لیگ این کشور وضع کرد و نتیجه این شد که تمامی بازیکنان خارجی به خاطر پیچیدگی شرایط از لیگ این کشور رفتند. مشکل فوتبال اروپا در کمتر از دو فصل حل شد.
اسکار پس از ترک چین گفت:« اگر به خاطر پول نبود، من از برزیل نمیرفتم. وقتی به اروپا میروید، این کار را برای پول و در عین حال بازی کردن برای چند تیم معتبر انجام میدهید و شانگهای قصد داشت به یکی از بزرگترین تیمها تبدیل شود.»
این اظهارات مشابه صحبتهای روبن نوش پس از پیوستن به باشگاه الهلال است.
زمانی که باشگاه زنیت روسیه مبلغ 100 میلیون یورو که در آن زمان مبلغ بسیار بالایی در فوتبال اروپا بود را برای جذب هالک و ویتسل هزینه کرد، رییس سازمان بازرسی روسیه گفت:« فوتبال ما به سمت تقسیم شدن به دو دسته متفاوت پیش میرود و شاید لازم باشد محدودیت مالی برای جذب بازیکنان اعمال شود.»
این خریدها در نهایت فاجعهبار بودند اما روسها نشان دادند که ثروتمندان جدید دنیای فوتبال هستند و رقیبی جدی برای باشگاههای بزرگ اروپایی به حساب میآمدند.
باشگاه آنژی هم به رقابت با زنیت برخاست. هدف آنها حضور در لیگ قهرمانان بود و بسیاری آنها را به عنوان تیم روبرتو کارلوس و ساموئل اتوئو به خاطر خواهند داشت. بازیکنان دیگری مانند ویلیام یا مربیانی چون گاس هیدینک هم در تیمی حضور داشتند که هرگز سرود لیگ قهرمانان را نشنید اما 180 میلیون یورو فقط در دو پنجره نقل و انتقالاتی هزینه کرد.
اهمیت کلیدی برنامهریزی جام جهانی 2030
این رازی است که همه از آن خبر دارند و دلیل اصلی سرمایهگذاری هنگفت روی لیگ عربستان است. آنها قصد دارند به هر قیمتی که شده میزبانی جام جهانی را بگیرند. با نبود محدودیتهایی مانند محدودیتهای لیگ چین یا فرپلی مالی یوفا، سرمایهگذاری آنها احتمال در طول چند سال آینده با افت خاصی روبرو نخواهد شد و این اتفاق حداقل تا زمانی که تصمیم قطعی درباره جام جهانی 2030 گرفته شود رخ نمیدهد.
قدرت مالی مشکل خاصی به حساب نمیآید اما آیا آنها قادر خواهند بود که ستارههای فوتبال اروپا را جذب کنند؟ هیچکس تا به حال نتوانسته با قدرت و ثبات دست به انجام چنین کاری بزند.
نظر شما