«چیزی از دستمبو میدانید؟» اگر این پرسش ساده را از ۱۰۰ نفر بپرسید ۹۹ نفرشان این شعر را میخوانند: «دوست دستمبو به دستم داد و دستم بو گرفت» این مصرع که در باور عمومی از سرودههای مولانا است، از آنجایی که سرمشق خوشنویسی در کتابهای هنر بوده، حالا انگار تنها چیزی است که از دستمبو به یادگار مانده است؛ میوهای فراموش شده با بوی خوشی که یادآور عطر طبیعت و روستا و جالیز است. اما نه آن مصرع مشهور از حضرت مولاناست و نه دستمبو به تمامی به فراموشی سپرده شده است. این میوه نوستالژیک هنوز هم در جالیزها کشت میشود اما از آنجایی که زمینهای برای فروش آن در شهرها وجود ندارد در خانههای روستایی باقی میماند.
«دستمبو» شکل متداول و صمیمانهتر «دستنبو» است که این واژه هم احتمالاً شکلی دیگر از واژه «دستانبو» بوده که در شعر شاعران فارسیسرا، فراوان آمده است. در فرهنگ دهخدا اما این واژه به شکل «دستنبو» ثبت و ضبط شده است.
بذرهایی کنار خانهچههای گلی
دستمبو، میوهای کوچک از خانواده طالبیهاست؛ و در خراسان، معمولا در مزارع خربزه کشت میشود. دستمبو هم مثل خربزه یک میوه جالیزی است. بذر دستمبو همراه بذرهای خربزه در زمینهایی با خاکهایی نسبتاً شور کاشته میشود و درست همزمان با خربزه محصول میدهد.
کشاورزهای خربزهکار عادت دارند اگر خربزهای خوردند، تخمهایش را به عنوان بذر کنار بگذارند. در خراسان، کنار خانهچههای گلی که محل استراحت «دشتبان»هاست و نیز گوشه حیاطهای روستایی، همیشه پلاستیکهایی پهن است که روی آن تخمهای خربزه در حال خشک شدن هستند. اگر دستمبویی هم چیده و به خانه برده شود، پس از مدتی تخمهایش به بذرهای خربزه اضافه میشود و این گونه است که هر سال کنار انبوه بوتههای خربزه، بوتههای دستمبو هم میروید و محصول میدهد.
بوی دستمبو در هوای ساکت دشت
دستمبو بوی خوشی دارد. به گفته خربزهکارها، شبها که هوا خنکتر است، بوی دستمبوها در هوای ساکت دشت میپیچد. کشاورزها دستمبوهای سفت و رسیده را میچینند و به خانه میبرند. دستمبوها در اتاقهای تر و تمیز مهمانخانه میمانند تا بوی خوشی به آنجا بدهند. یک میوه دستمبو هم کافی است تا اتاق بزرگی را از بوی خودش(و بوی خوشش) آکنده کند. رسم بوده که در قدیم مردهای جوان به نامزدهایشان دستمبو هدیه بدهند؛ هدیهای عاشقانه که با اهدای دستمالهای زریبافی پاسخ داده میشده است.
حالا اما نه از آن عشقهای محجوب خبری است و نه از دستمبوها که مهمانخانهها را خوشبو کنند؛ اما خربزهکارهای خراسانی، هنوز هم دستمبو میکارند. دستمبو البته نه فقط در خراسان که در گوشه و کنار گستره ایرانزمین کشت میشود.
عرضه این محصول در میوهفروشیها حتماً میتواند رونقی دوباره به کشت این میوه بدهد. حتماً همین امسال هروقت خربزهای خریدید، از فروشندهها این نوستالژی عاشقانه را هم سراغ بگیریم؛ تا کشاورزها مطمئن شوند که اگر گوشهای از کشت و کارشان را هم به دست بوتههای دستمبو بسپارند، محصولشان بیمشتری نخواهد ماند. اینطوری یک میوه فراموششده، دوباره به چرخه زندگیمان برمیگردد.
نظر شما