تحولات منطقه

رئیس دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه آنچه برای برخی سیاسیون خیلی گنده است، برای آدم‌های علمی مثل آب خوردن است، تاکید کرد که این امکان وجود دارد طی یک سال، یک سال و نیم برابری دلار با ریال ۲۵ هزار تومان بشود.

کار را به ما آدم های علمی بسپارید؛ می‌توان برابری دلار با ریال را به ۲۵ هزار تومان رساند
زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

باورهای دانشگاهیان و صنعت

فرهاد دانشجو در پاسخ به اینکه گره فاصله علم و صنعت در کشور را کجا می‌بینید، می گوید: بنده بیش از ۹ سال در دانشگاه‌های انگلستان درس خواندم. مباحث و درس‌هایی که در دانشگاه‌های ما تدریس می‌شود در دانشگاه‌های خارج از کشور نیز تدریس می‌شود؛‌ حداقل در رشته‌ای که من درس خواندم مباحث به‌روز مطرح می‌شد و تعداد پروژه‌هایی که دانشجویان دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد هم با آن درگیر بودند در همین حد بود و مرتبط با یک صنعت نبود بلکه بیشتر پایه‌ها و تئوری‌ها آموزش داده می‌شد.

صنعت در آنجا به پختگی رسیده است که وقتی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی وارد صنعت می‌شوند، انتظار این را ندارند که از همان روز اول تجربه آن علم را داشته باشند،  ظرف یکی دو سال اول، فرد در رشته‌هایی همچون فنی و مهندسی تجربه کسب می‌کند و بعد از این سعی می‌کنند از وی سرویس و فایده بگیرند. این پختگی در دانشگاه‌ها هم به نوع دیگری هست، می‌دانند برای اینکه کارهای خوب انجام دهند، با پول‌های داخل دانشگاه قابل انجام نیست و باید متقاضی برای آن کارها وجود داشته باشد، خصوصیت اول متقاضی هم باید این باشد که هزینه تحقیق را بدهد، یعنی تحقیق دانشگاهی در کشور نیاز باشد.

حدود ۳۰ سال است که ارتباط جامعه و دانشگاه در ایران به جدیت مطرح است. باوری در بین دانشگاه‌ها هست که وظیفه ما تربیت و تولید نیروی متخصص است و باوری نیز در صنعت و جامعه کاربردی هست که وظیفه دانشگاه‌ها حل مسائل تخصصی است، مسائل را به ما نمی‌دهند، خیلی از استادان ما هم به دنبال این نیستند که ارتباط با صنعت را برقرار کنند و لذا دانشگاه‌ها بیشتر به دنبال افزایش متخصصان توانمند علمی هستند و می‌گویند وظیفه اصلی‌مان خط تولید انسان متعهد متخصص است.

به زعم بنده که نزدیک به ۳۴ سال تجربه آکادمیک در ایران دارم یکی از نقاط ضعف، باورهای دانشگاهیان و صنعت است، صنعت می‌داند بدون متخصص نمی‌تواند کار کند و به آن ها احترام می‌گذارد و به اندازه نیازش جذب‌ می‌کند، این طرف دانشگاه هم می‌داند که باید کاری کند که به درد جامعه بخورد اما فکر نمی‌کند در حین اینکه دارد نیرو تربیت می‌کند، باید جامعه کاربردی از آن حمایت کند.

در مجموع شاید حول و حوش ۱۰ درصد یا در بهترین شرایط ۲۰ درصد از پروژه‌های کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه‌ها توسط جامعه علمی کاربردی خودش در حال پرداخت اعتبار است و حدود ۸۰ درصد دیگر به این صورت نیست.

دولت‌های مختلف اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب با وجود اینکه به علم و ارتباط دانشگاه و صنعت علاقه مند هستند ولی متأسفانه در عمل اینگونه رفتار نمی‌کنند. درحقیقت عمل‌شان با آنچه‌ که بیان می‌کنند بسیار فاصله دارد

دلیل دیگر این است که تمام دانشگاه‌ها این توانایی را ندارند که با صنعت و جامعه کاربردی ارتباط برقرار کنند. در دانشگاه‌های پیشرفته که این موضوع در آن ها حل شده‌ است، مجموعه‌هایی مانند دفتر ارتباط با صنعت ایجاد کرده‌اند؛ البته ما نیز در دانشگاه‌هایمان چنین دفاتری ایجاد کرده‌ایم، اما در جاهای دیگر آن ها می‌روند دنبال کار، اینجا افراد دانشگاهی می‌روند دنبال کار و بعد به این دفاتر اعلام می‌کنند که ما این کار را گرفته‌ایم. پیش‌تر دفتر ارتباط با صنعت تسهیل کننده ارتباط با صنعت نبوده، الان بهتر شده ولی متأسفانه با چیزی که باید باشد فاصله دارد. شاید چون فکر می‌کنیم خود استاد باید برود و این ارتباط را بگیرد در حالی که استاد فیزیک‌دان است یا در رشته‌ای خاص تخصص فقط علمی دارد، باید فردی پیدا شود این افراد را پیوند بزند.

کدام دولت ها به دانشگاهیان بیشتر بها دادند؟

سومین دلیل هم این است که دولت‌های مختلف اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب با وجود اینکه به علم و ارتباط دانشگاه و صنعت علاقمند هستند ولی متأسفانه در عمل اینگونه رفتار نمی‌کنند. درحقیقت عمل‌شان با آنچه‌ که بیان می‌کنند بسیار فاصله دارد. هیچ فردی تمایل ندارد مورد تهمت قرار بگیرد که برای علم، استاد و دانشجو ارزش قائل نیست حالا هر فرد از هر جناحی که باشد، می‌گوید تمام هم و غم ما دانشگاه است اما زمان فرارسیدن تخصیص بودجه که می‌شود ما «مس» می‌شویم. ما دوست داریم ما را «مس» کنند ولی زمانی که می‌خواهند « زر » را تقسیم کنند به اندازه برای ما بودجه درنظر بگیرند. در بیان ما را « زر » می‌کنند ولی ارزش «مس» به ما بدهند.

در دولت‌های آقایان خاتمی و روحانی در دانشگاه‌ها به این مباحث کمتر بها داده شد ولی در دولت آقای هاشمی رفسنجانی بیشترین بها به دانشگاه‌ها داده شد. البته دولت آقای احمدی‌نژاد هم ایراداتی داشت که من و شما هم می‌دانیم و به زعم بنده پرکارترین دولت نظام جمهوری اسلامی از اول انقلاب تا حالا بود، در تمام زمینه‌ها از جمله ساخت مسکن، رسیدگی به کشاورزان، رسیدگی به انبارها و اشتغال پرکار بود.

زمانی که به وزرای دولت آقای احمدی‌نژاد نگاه می‌کنیم، می‌بینیم اکثراً تحصیل کرده، مجرب و کاری هستند و حتی در دوره‌های بعد از آقای احمدی‌نژاد هم حضور داشتند، دولت‌های دیگر هم به چنین افراد خبره‌ای نیاز داشتند و همچنان این افراد پای کار هستند؛ بنابراین در دولت آقای احمدی نژاد نگاه بهتری در زمینه ارتباط با صنعت وجود داشت؛ اما پیرامون بحث مسائل اعتقادی و سیاسی اشتباهاتی کردند که باعث شد طعم موفقیت کمتر شود که چنین اشتباهی را آقای هاشمی رفسنجانی هم انجام داد.

به نظر می‌رسد دولتمردان اعم از آقایان هاشمی رفسنجانی، احمدی‌نژاد، خاتمی، روحانی و در حال حاضر آقای رئیسی توجه لازم، نگاه واقعی و متناسب با آن چیزی که بیان می‌کنند را به دانشگاه‌ها ندارند.

درواقع آقای هاشمی رفسنجانی نیز در دولت سازندگی کارهای بسیار بزرگی در کشور انجام داد ولی در جریانات سال ۱۳۸۴ و اتفاقات بعد از آن، طعم موفقیت‌ها از ذائقه آدم‌ها پاک شد. البته ناگفته نماند در دولت آقایان خاتمی و روحانی هم نکات مثبت زیادی وجود داشت ولی در مقایسه با دولت آقایان احمدی‌نژاد و هاشمی رفسنجانی این دو دولت توفیق کمتری داشتند.

دانشجو ادامه می دهد: در دولت آقای روحانی نگاه به اساتید بهتر بود و بحث ارتباط با جامعه کاربردی ضعیف‌تر. در دوره ایشان تغییرات عمده‌ای در حقوق‌ استادان رخ داد و احساس می‌کردیم مشکلات معیشتی در دانشگاه‌ها مورد توجه قرار گرفته است؛ همچنین به نظر می‌رسد دولتمردان اعم از آقایان هاشمی رفسنجانی، احمدی‌نژاد، خاتمی، روحانی و در حال حاضر آقای رئیسی توجه لازم، نگاه واقعی و متناسب با آن چیزی که بیان می‌کنند را به دانشگاه‌ها ندارند. آنقدری که می‌گویند به دانشگاه و دانشگاهیان و حل مشکلات توسط آن ها اعتماد هست، در عمل دیده نمی‌شود.

دانشگاه جای گرسنگان قدرت نیست

به دلیل مسائل سیاسی و تبعات سیاسی و شاید استفاده‌های غیرمنطقی که سیاسیون از فضای دانشگاه می‌کنند، باعث می‌شود که اختیارات‌مان کمتر شود. دانشگاه‌ جای تبادل نظر است و جای تحمیل و تقابل نظر نیست، دانشگاه جای تکامل و پیشرفت است و جای برگشت و درجا زدن نیست. دانشگاه جای رفتار فرهیختگی و رفتار فضیلت‌آمیز است، جای بی‌فرهنگی و بی‌ادبی نیست که متأسفانه در جریانات گذشته بی‌ادبی‌ها و بی‌فرهنگی‌هایی را شاهد بودیم. دانشگاه جای تشنگان خدمت است و جای گرسنگان قدرت نیست؛ ولی بعضی‌ها فقط به دنبال گرفتن قدرت هستند.

همچنین دانشگاه جای منطق، استدلال و میانه‌روی است، جای خشونت و تندروی نیست. ولی ما می‌بینیم تعداد کمی از استادان و دانشجویان تندروی می‌کنند و از خودشان خشونت بروز می‌دهند. دانشگاه جای علم و آگاهی است و جای جهل و جهالت نیست. زمانی که چنین جایگاه‌هایی تغییر می‌کند عده محدودی هر چند کم جای بخش اول جملات درباره دانشگاه را تغییر می‌دهند، جنجال‌هایی که ایجاد می‌شود، محدودیت‌هایی در فعالیت‌های علمی دانشگاه‌ها بوجود می‌آورد؛ لذا فکر می‌کنم یکی از دلایلی که اختیارات را به دانشگاه‌ها نمی‌دهند این موضوع است.

بنده حدود یکسال و نیم پیش اعلام کردم یکسری اختیارات و امکانات بدهند تا ظرف مدت دو سال دانشگاه تربیت مدرس از بودجه دولتی مستغنی شود. نامه‌ای به دکتر رئیسی ارسال کردم که این نامه به دکتر میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه ارجاع شد که با ایشان جلسه بگذارید و خوب است و ... ولی سازمان برنامه و بودجه آن زمان بدون اینکه جلسه‌ای با ما بگذارد بعد از یک ماه و نیم جواب فرستاد برای آقای رئیسی که این موضوع شدنی نیست، در حالی که اصلا نمی‌دانست من چه می‌گویم، بعد از اینکه آقای رئیسی پرسیده بود که جلسه گذاشته‌اید یا نه، دنبال این بودند که با ما جلسه بگذارند که اینبار ما قبول نکردیم.

پیرامون این موضوع نزد آقای منادی سفیدان رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رفتم و طرح را برایشان بازگو کردم که وی عنوان کرد طرح خیلی عالی و خیلی خوب است و باید انجام شود، اما یکی از نمایندگان کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ایراداتی عنوان کرد و گفت با این قانون نمی‌خورد که من گفتم اختیاراتی که می‌گوییم یعنی همین‌ها، ایرادات را از نظر قانونی حل و فصل کنید، دکتر منادی هم گفت بله و خیلی عالی است و باید دانشگاه تهران و تربیت مدرس این کار را بکنند و دستور داد که هفته‌ای یکبار برای پیگیری این کار با من جلسه گذاشته شود، الان یکسال گذشته و یکبار هم جلسه‌ای نبوده و کسی ما را دعوت نکرده است.

کار را به دانشگاه بسپارید

اگر قرار است تورم مهار شود، تولید رشد کند، مهار تورم و رشد تولید که شعار امسال هم هست یا جشن تولید که شعار ۱۴۰۱ بوده یا اصلاح الگوی مصرف شعار سال ۸۸ یا نوآوری و شکوفایی شعار سال ۸۷ یا دفاع از تولید ملی شعار ۹۷ یا رونق تولید شعار سال ۹۸ یا .... اینها چطوری امکان‌پذیر است، می‌شود رفت در اتاق‌های بسته و چهارتا آدم سیاسی دور هم بنشینند و تولید و دانش بنیان و اشتغال‌زایی از این جلسه بیرون بیاید؟ همه جای دنیا راه حل این مسائل و مشکلات را ارجاع می‌دهند به دانشگاه‌ها، این مشکلات را ارجاع بدهید به دانشگاه‌های کشور، دانشگاه‌هایی مانند صنعتی شریف، امیرکبیر، تربیت مدرس، تهران، دانشگاه شیراز و اصفهان، ما جواب این مشکلات را ارائه می‌دهیم.

زمانی که مقام معظم رهبری موضوعی را به عنوان شعار سال اعلام می‌کنند، انتظار ما دانشگاهیان این نیست که بقیه مسئولان مجدداً همان را تکرار کنند، مقام معظم رهبری در این زمینه خط مشی تعیین و اهمیت موضوع را بیان می‌کنند. انتظارمان این است مسئولان اجرایی مطالب را به دانشگاه‌ها منتقل کنند و از آن ها کمک بگیرند.

در خارج از کشور هیچ موضوع مهم کشوری همین‌جوری در اتاق‌های دربسته سازمان‌های برنامه و بودجه درنمی‌آید، این مباحث در مراکز تحقیقاتی و دانشگاه‌ها پخته می‌شود و سپس اقدام می‌کنند. امسال سال مهار تورم است، آیا تورم مهار شد؟ شما نمی‌دانید اما من می‌دانم، این سوال را ارجاع دهید به دانشگاه‌ تربیت مدرس، ما در عرض ۳ ماه فرمول و چند راه حل مهار تورم را با استفاده از متخصصان دانشگاه‌های تهران، شریف، علامه و تربیت مدرس  ارائه می‌دهیم و بعد راه‌حل‌ها را با مسوولان اجرایی هماهنگ می‌کنیم، تجربیات اجرایی آن ها را وارد علم و علم را وارد تجربه‌های اجرایی آن ها می‌کنیم و راه حل ارائه می‌دهیم.

این مشکلات با فکر یک نفر حل نمی‌شود، چه بلایی دارد بر سر ارزش پول ملی ما که اساس این تورم است، می‌آید؟ چه باید بکنیم که ارزش پول ملی ما بیشتر از این سقوط نکند؟ راه حل آن چیست؟ اگر در اتاق‌های دربسته قرار بود به نتیجه برسند که تا حالا رسیده بودند.

برای هر مطلبی در هر سازمان اجرایی یک مرکز تحقیقاتی ایجاد کردیم، به نظر من اشتباه است و مراکز تحقیقاتی این سازمان‌ها باید به دانشگاه‌ها منتقل شوند، هرجایی برای اینکه شویی از علم داشته باشند، یک مرکز پژوهشی زدند، آن ها که نمی‌توانند مغایر با سیاست‌های رؤسایشان چیزی بگویند، از قبل مشخص است که از این نوع پژوهش‌ها چی درمی‌آید، همینی که الان درآمده. باید موارد را به دانشگاه‌های مستقل بدهند که زیرمجموعه آن جریانات اجرایی نیستند.

همین جا من اعلام می‌کنم مطالب را اگر به دانشگاه تربیت مدرس‌ها منتقل کنید به سرعت جواب‌های خوب درمی‌آید، شدنی است، حل مشکلات امکان پذیر است، این امکان وجود دارد که طی یک سال، یک سال و نیم برابری دلار با ریال  ۲۵ هزار تومان بشود. بدهید به دانشگاه تربیت مدرس‌ها تا بگوییم چطور امکان‌پذیر است.

برای وزنه بزرگ آدم بزرگ بیاورید

آن هایی که می‌گویند نمی‌شود، نمی‌توانند. من کاراته‌بازم و در وزنه برداری هم مدتی عضو هیئت مدیره فدراسیون وزنه برداری بودم، من نهایت وزنه‌ای که در این سن بزنم که کمرم درد نگیرد ۵۰ یا ۶۰ کیلو است، پس می‌گویم نمی‌شود ۲۰۰ کیلو را زد، رضا زاده را بیاورید تا وزنه بزرگ بزند، برای وزنه بزرگ آدم بزرگ بیاورید، مجموعه‌های بزرگ برای مطالب و مشکلات بزرگ نیاز است، آنهایی که می‌گویند، نمی‌شود، کوچک هستند، بلد نیستند. ما وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی و وزیر صمتی می‌خواهیم که بگویند می‌شود و راه‌حل ارائه کنند.

به من بگویید دولت تا این زمان برای مهار تورم و بهبود معیشت مردم چه برنامه‌ای دارد؟ برنامه دولت فعلی و دولت قبلی برای اینکه ارزش پول را بالا ببرند چیست؟ در دولت‌های قبلی چه کسی گفت سیاست ما این است که ارزش پول ملی را بالا ببریم و راه‌حل‌هایمان، این است؟ من که نشنیده‌ام، شما اگر شنیدید بگویید، بسیاری از مطالب ما به نابرابری ارزش ریال و دلار برمی‌گردد. به نظر بنده این موضوع شدنی و امکان‌پذیر است. این موضوع افرادی مانند فرهاد دانشجو و کسانی که به خوبی اقتصاد را می‌دانند، می‌خواهد.

در دانشگاه‌های کشور انسان‌های قوی و ساختارهای بسیار قوی وجود دارد که متأسفانه به آن ها رجوع نمی‌کنیم. منتظر مانده‌ایم انسان‌های قوی بگویند ما هستیم و بعد وقتی می‌گویند ما هستیم، می‌گویند ببینید چقدر خودخواه هستند. خودخواه نیست، می داند که می‌تواند و می‌گوید انجام می‌دهم. امتحانش کنید. مشکل را به دانشگاه تربیت مدرس بدهید، ببینید می‌توانیم یا نمی‌توانیم. اصلا مگر مشکلی هست که برای بشریت خلق شده و راه‌حل را خداوند خلق نکرده باشد؟ ما باید راه‌حل را کشف کنیم و شدنی است. به دانشگاه‌ها اطمینان کنید و پول بیشتری هزینه کنید.

چندسال است ما می‌شنویم که ماشین‌های متعددی در گمرک خوابیده‌اند که ترخیص نمی‌شوند، از آمبولانس تا کامیون، مسئولان می‌روند آنجا و می‌گویند باید بشود، ۲ ماه هم فرصت می‌دهند، ۴ ماه دیگر هم فرصت می‌دهند.

مواد خوراکی می‌آید گمرک آنقدر می‌ماند که خراب می‌شود و می‌ریزیم دور در حالی که کشور به آن نیاز دارد، این چه مشکلی است که نمی‌توانیم آن را حل کنیم؟ حل این مشکل برای ما آدم‌های علمی  مثل آب خوردن است. آنچه که برای برخی سیاسیون خیلی گنده است، برای ما آدم‌های علمی مثل آب خوردن است و حتی خنده‌مان می‌گیرد که چگونه است سیاسیون ما نمی‌توانند، این مشکل را حل کنند، جنسی آنقدر در گمرک می‌ماند که خراب می‌شود و می‌ریزند دور در حالی که کشور به آن نیاز دارد!

آدمی که این کالا را دارد و نمی‌آید ترخیص کند، چه منفعتی می‌برد؟ کجای این سیستم بروکراسی ما اجازه می‌دهد او وقتی جنسش در گمرک بخوابد منفعت ببرد؟ چگونه است که اگر ۱۰ سال جنسی بماند و خراب هم بشود و بریزیم دور او ضرر نمی‌کند، چرا؟ مثلا ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی گرفته، در هر دلار حدود ۴۰ هزار تومان سود کرده آن ۴ هزار و  ۲۰۰ تومانی اصلا نباشد هم برایش مهم نیست.

منبع: خبرگزاری فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.