مخاطبانی که به دلیل فقر تولیدات داخلی در گونه فانتزی و تخیلی به تماشای آثار خوب جهانی روآوردهاند، آثار کمبضاعت داخلی را با آثار بزرگ خارجی مقایسه میکنند و همین قیاس، پای سرمایهگذار و سازنده ایرانی را برای ورود به گونههای جدید میلرزاند. حسین سهیلیزاده، کارگردان اثر که تجربه ساخت دو سریال «مانکن» و «ملکه گدایان» را دارد، دوشنبه هر هفته با «عقرب عاشق» که موضوعی درباره ورود فرازمینیها به زمین دارد میهمان خانههای مردم میشود. درباره این سریال نظرات مختلفی وجود دارد؛ عدهای آن را ضعیف خواندند و برخی جسارت ورود به این گونه را تحسین کردهاند. درباره جزئیات بیشتر ساخت سریال عقرب عاشق با «رضا محقق» تهیهکننده آن گفتوگو کردیم که میخوانید.
سینمای ایران سابقه زیادی در ساخت فیلم و سریال در گونه فانتزی ندارد، شما چطور ریسک ورود به این ژانر را پذیرفتید؟
من دنبال ساخت کاری متفاوت بودم. کاری که کمتر به آن ورود کردهاند. چند سالی که آثار گونه فانتزی ساخته میشد نتیجه عکس میداد و مخاطب آن را پس میزد. در صحبتهایی که با کارگردان سریال آقای سهیلیزاده داشتیم، به او گفتم ساخت سریال در این ژانر ریسک بالایی دارد و ممکن کار سقوط کند اما معتقد بودم اگر جلوههای ویژه خوبی در سریال داشته باشیم، کار با موفقیت روبهرو میشود. به نظرم سینمای ایران توانایی و قابلیت ورود به هر گونهای را دارد فقط نباید بترسیم. ممکن است در ابتدای کار با کاستیهایی روبهرو شویم ولی میتوانیم در این حوزه حرفهایی برای گفتن داشته باشیم.
گونه فانتزی در سینمای جهان، گرانقیمت است و با توجه به ریسک بالای سرمایهگذاری و احتمال بازنگشتن سرمایه، چرا این فیلمنامه را برای ساخت نخستین سریالتان انتخاب کردید؟
من به کارهایی که میسازم ایمان دارم و با قدرت قلبی، توکل به خدا و کمک کارشناسان با آگاهی پیش میروم. پیشبینی میکردم ممکن است این کار را نخرند، شاید این کار با شکست 100درصدی مواجه شود ولی قدم نخست را محکم برداشتم. دو جوانی که جلوههای ویژه سریال را کار کرده بودند، کارشان را دیده بودم و میدانستم از عهدهاش برمیآیند. بسیاری در میانه تولید به ما میگفتند نتیجه کار یک سریال ورشکسته است، کسی آن را نمیخرد و جلوههای ویژهاش درنمیآید. اینها را میشنیدم اما ارادهام سست نمیشد و برای کار هم کم نگذاشتم یعنی آن چیزی که در توان داشتم را گذاشتم تا کار آسیب نبیند. ما در سینمای جهان کارهای بزرگتری انجام دادیم و با نسل جوان و خلاقی که در سینمای ما وجود دارد به ویژه نیروهای خلاق در حوزه جلوههای ویژه، میتوانیم کارهای بزرگی در عرصه جهانی داشته باشیم. ضمن اینکه وقتی گروهی حرفهای را پای کار میآورید، ریسکتان کمتر میشود. وقتی با کارگردانی کار میکنید که در کارنامهاش دو سریال موفق دارد استرس کار کم میشود. اوایل کار که با آقای سهیلیزاده صحبت میکردم میگفت اگر جلوههای تصویری دربیاید قطعاً کار خوبی میشود. ما از آینده خبر نداریم که آیا سریال را از ما میخرند یا کار با شکست مالی مواجه میشود، کار ما این است که سریال را به بهترین شکل ممکن بسازیم. پس از پخش قسمتهای اول، پذیرفتن این گونه کمی برای مخاطب سخت بود ولی رفتهرفته این باورپذیری برای مخاطب بیشتر میشود.
مخاطب ایرانی آثار برتر جهان را در گونه فانتزی میبیند و سطح سلیقهاش بالا رفته است، ساخت سریال ژانر فانتزی با امکانات داخلی سینمای ایران ممکن است ذهن او را به سمت مقایسه با آثار خارجی ببرد، شما چه بازخوردهایی از پخش سریال گرفتید؟
بر پایه آمارها و نظرسنجی نماوا از سوی مخاطبان، نخستین قسمت 79درصد رضایت و قسمت نهم 92درصد رضایت مخاطبان را جلب کرده است. ما نمیتوانیم خودمان را با استانداردهای جهانی به ویژه در سینمای هالیوود مقایسه کنیم. آنها استودیوهای بزرگ و سیستمهای پیشرفتهای برای جلوههای ویژه دارند. کمپانیهای بزرگ برای ساخت آثار بزرگ فانتزی پا پیش میگذارند و هزینههایشان اصلاً قابل قیاس با تولیدات داخلی ما نیست. به نظرم این ورود در حد وسع و توان ما قابل قبول است و نمره ما براساس بازخورد از مخاطبان، مردود نبوده است. اشتباه است که تولیدات داخلی در گونه فانتزی را با آثار هالیوود یا تلویزیونهای بزرگ جهان مقایسه کنیم. آنها یک فیلم را با هزینههای چند صد میلیون دلاری میسازند که اصلاً با هزینههای تولید ما قابل مقایسه نیست.
یعنی شما پذیرفتید که اگر کارتان با انتقادها و حملات تندی روبهرو شود ولی از نخستین نفراتی باشید که در حوزه سریالسازی به گونه فانتزی و تخیلی ورود کرده است؟
قرار نیست همه ما را تأیید کنند شاید فحش بخوریم و بد و بیراه بشنویم. ما در تولید این سریال، تجربهای را کسب کردیم که تاکنون به این شکل انجام نشده بود. ممکن است مورد پسند عدهای واقع نشود. ما برای نظر مخاطب احترام قائلیم، فیلم و سریال میسازیم که مردم ببینند و نظر بدهند. من این ریسک را پذیرفتم و پای تولید چنین کاری آمدم حتی به قیمت اینکه اعتبارم با این کار از بین برود ولی وقتی مخاطب عام با قصه سریال ارتباط برقرار کرده یعنی ریسکم جواب داده است. برخی از سریالها که سازندگانش، چهره بودند و بازیگرهای ستاره داشتند، پخش و تولید آنها در پلتفرمها ناتمام مانده است ولی سریال ما که اکنون به نیمه پخش رسیده، مخاطب پیگیر دارد. اگرچه واکنشهای منفی هم شنیدم که طبیعی است چون این جسارت را به خرج دادم که سریال فانتزی بسازم. اگر این سریال، بیننده معدود اما پیگیری داشته باشد کار خودش را کرده است.
به هزینههای تولید سریال هم اشاره کنید، آیا ساخت اثر در ژانر فانتزی پرهزینه است؟
هزینه ساخت این سریال از هزینه تولید بسیاری از سریالهای درام و رئالی که در حال پخش است، ارزانتر است و شاید یکسوم هزینه تولید آنها باشد چون هزینههای بخش جلوههای ویژه را مدیریت کردم تا با کمترین هزینه ممکن، پروژه را به سرانجام برسانم. کار از لحاظ پروداکشن، سنگین و سخت بود. گاهی حتی رمقی برای ادامه کار نداشتم اما با تمام توان پروژه را تمام کردم.
اگر کمپانیهای بزرگ و پلتفرمها به تولیداتی در این گونه ورود کنند و صبوری داشته باشند، این فقر ژانر کمتر میشود. امروز ما با مشکل فیلمنامه خوب و جذاب مواجهیم ولی میتوانیم با برنامهریزی طولانیمدت در این حوزه هم موفق شویم.
آیا صنعت جلوههای ویژه در کشور ما آن قدر پا گرفته که بتوان برای توسعه این ژانر به توان داخلی تکیه کرد؟
وقتی محصول خوبی به مخاطب ندهید نمیتوانید انتظار بازخورد خوبی از مخاطب داشته باشید. سکانس شروع «عقرب عاشق» را دو جوان ساختهاند که بسیاری از آن تعریف کردند. بسیاری باورشان نمیشد و میگفتند سمپل است و از اینترنت خریدهاید در حالی که دو جوان خلاق با امکانات حداقلی و ساده، این جلوههای تصویری را ساختهاند. اگر در این گونه، تنوع محصول داشته باشیم مردم استقبال میکنند. بسیاری به من میگفتند پس از قسمت اول، دیگر کسی سریال را نمیبیند ولی اکنون به پخش قسمت دهم رسیده است.
ایرانیزه کردن قصههای تخیلی و سورئال سخت نبود؟
ابتدا قرار بود کار به زبان انگلیسی دوبله شود و زیرنویس فارسی داشته باشد ولی برای سهولت به زبان فارسی صحبت کردند. مهم این بود ما بتوانیم سفینهای را از جایی وارد کنیم و روی خاک ایران بنشانیم. سریال فانتزی و تخیلی است و معیارهای متفاوتی با آثار رئال دارد.
نظر شما