در زیارتنامه شریف اربعین پس از سلامها، قیام عاشورا و هدف از آن قیام بیان شده و مخالفان و دشمنان حضرت شناخته و بازگو میشوند. در زیارت اربعین بحث شهادتطلبی حضرت و تبری و تولی و لعن دشمنان، همینطور ارتباط با ائمه دیگر و حضرت رسول گرامی اسلام(ص) مطرح میشود. همچنین به تبری از همفکران اهل ظلم در این زیارت اشاره شده است. خانواده و بستر پرورش امام حسین(ع)، ایمان و تسلیم و تبعیت حضرت و اعلام موضع دربرابر حرکت امام حسین(ع) از دیگر مواردی است که زیارتکننده، وضعیت خود را بیان میکند. این زیارتنامه همچون بسیاری از زیارتنامههای دیگر با «سلام» آغاز میشود که نشانه تولای شیعیان به اولیای دین است و مخاطب این سلام، با اوصاف و القابی یاد میشود که هر کدام، بُعدی از ابعاد شخصیت سیدالشهدا(ع) را نشان میدهد. از آن حضرت، با عناوینی همچون ولی خدا، حبیب خدا، خلیل خدا، برگزیده خدا، شهید مظلوم، گرفتار رنجها و مصیبتها و کشته اشکها یاد میشود: السلام علی اسیر الکُرُبات و قتیل العَبَرات... همچنین ویژگیها و خصوصیات حضرت(ع) در این زیارتنامه بهخوبی بیان شده است.
در این زیارت میخوانیم «السَّلامُ عَلی ولیِّ اللهِ و حَبیبِه»، سیمای امام حسین(ع) در اینجا مشخص میشود. سلام بر آن کسی که محبوب خداست، دوست و خلیل و نجیب خدای متعال است. یعنی کسی است که تمام حرکات و سکناتش انسان را به سوی خدا میبرد و او تجسم خداپرست واقعی است. این زیارت، امام حسین(ع) را به عنوان موحدی که در عالیترین درجه توحید است، معرفی میکند. یا میخوانیم «اَلسَّلامُ عَلَی صَفیِّ اللهِ و ابنَ صَفّیِه» یعنی سلام بر بنده خالص و فرزند بنده خالص خدا.
زیارتنامهای برای بیان اوصاف سیدالشهدا(ع)
این بخش از سلام اشاره به مقام بندگی خالص خداوند دارد، یعنی هیچ کسی نمیتواند به سوی کمال حرکت کند، مگر اینکه خالصانه خدا را عبادت کند. همچنان که در آیه اول سوره صافات آمده «وَالصَّافَّاتِ صَفًّا» یعنی سوگند به صفبستگان مانند فرشتگان، نمازگزاران و جهادگران که صفی منظم و استوار بستهاند. قسم به آن نفوسی که از روی حقیقت و صمیم قلب در حضور خدای متعال، اطاعت و بندگی خالصانه دارند و صف کشیدهاند برای این کار و مراد و مقصودشان خدای متعال است و به غیر از خدا به چیز دیگری توجه نمیکنند. این بخش از زیارتنامه اربعین هم از آن گرفته شده و میخوانیم «اَلسَّلامُ عَلَی صَفیِّ اللهِ». قسم به آن بنده خالص خداوند. این فراز نشان میدهد برترین افتخار هر انسانی، بنده خالص خدا بودن است. مقام عبودیت، انسان را مشمول رحمت الهی کرده و دریچههای علوم را به قلبش میگشاید و در حقیقت جوهره علم الهی از عبودیت و بندگی خدا سرچشمه میگیرد.
رمز دستیابی امام حسین(ع) به مقامات والای عبودیت، تسلیم محض خدا بودن است. همان چیزی که در هر زیارتی به آن شهادت میدهیم و حتی خود حضرت هم همواره به آن عبودیت و بندگی افتخار میکرد که در سخنان حضرت فراوان دیده میشود. در ادامه به شهادت مظلومانه حضرت اشاره میشود که «اَلسَّلامُ عَلَی الحُسَینِ المَظلومِ الشَّهید»، سلام بر آن حسینی که مظلومانه به شهادت رسید. آن گرامی در راه خدا که برای تعالی و رشد جامعه، مظلومیت و شهادت را به جان خرید. نکته دیگری که در این زیارتنامه برای شناسایی امام حسین(ع) مطرح شده این است که حضرت غم و اندوه را برای اصلاح جامعه تحمل کرد. «اَلسَّلامُ عَلَی اَسیرِ الکُرُبات و قَتیلِ العَبَرات» یعنی سلام بر آن آقایی که اسیر غمها و غصهها و کشته اشکها قرار گرفت. امام حسین(ع) همواره سنگ صبور جامعه بود و در معرض آزارهای روحی و جسمی قرار داشت اما مشکلات را به جان میخرید. صدمات روانی و فشارهای روحی بر حضرت وارد میشد همچنان که گفتهاند هر که در این بزم مقربتر است، جام بلا بیشترش میدهند.
خون پاک امام حسین(ع) ناجی بندگان
پیامبراکرم(ص) به سلمان فارسی درباره ویژگیهای مؤمن فرموده است: همانطور که نمک در آب حل میشود، دل مؤمن و اندرون او آب شده و حل میشود، چون منکرات را در برابر دیدگان خود میبیند و قدرت تغییر و اصلاح آنها را ندارد. امام حسین(ع) اینچنین بود. در زیارتنامه اربعین به مظلومیت حضرت(ع) نیز شهادت داده و اعتراف میکنیم او بهترین مرگ را داشته است. مصیبت دیدن برای خدا و برای اصلاح جامعه، همینطور بخشیدن هستی خود برای نجات جامعه را در این زیارتنامه میخوانیم. امام صادق(ع) در این زیارتنامه میفرماید: خداوندا شهادت میدهیم امام حسین(ع) خون پاکش را در راه تو نثار کرد تا بندگانت را از جهالت، حیرت و گمراهی نجات دهد. این ویژگی مهمترین توصیف امام حسین(ع) در زیارتنامه اربعین است.
امام حسین(ع) در سایه شهادت به سعادت رسید. او به همه آموخت اگر قرار است همه در این عالم مرده و به سوی خدا بروند، بهترین مرگ در سایه شهادت در راه خداست. در این زیارتنامه با فلسفه قیام سیدالشهدا(ع) نیز آشنا میشویم. بر مبنای این زیارتنامه فلسفه قیام، هدایت و بیداری جامعه است که فقط با شهادت امکانپذیر بود. امام حسین(ع) هر چقدر موعظه و نصیحت میکرد برای آن جامعه گمراه و دنیاپرست و منافق فایدهای نداشت و در نهایت بذل مهجک فیک... امام(ع) جانش را نثار کرد تا مردم از خواب غفلت بیدار شوند.
نظر شما