در همین 48 ساعت البته عربستانیها بیخ گوش ما پیگیر حضور در چمپیونزلیگ 2025 اروپا بودند و مسابقاتشان را در مدرنترین استادیومها با بالاترین کیفیت ممکن برگزار کردند و ما در همین مدت طبق آنچه در بیانیه استقلال آمده، به دو قهرمانی یک قرن قبل آبیها در فوتبال آسیا که هنوز سروشکلی نداشته نازیدیم و پرسپولیس با این همه مشکلات مالی و دربهدری، از مدیریت استقلال اشکال گرفته است.
این از بدبختی فوتبال و البته ورزش ماست که مدیران باشگاهها بیش از همه آدمهای ورزش روی آنتن صدا و سیما حضور دارند و به جای ایدهپردازی برای پیشبرد اهداف باشگاه خود به دروغپردازی برای متهم کردن دیگران مبادرت میورزند. این سؤال حتماً پرتکرار و قدیمی است که آیا شما بهتازگی مصاحبهای از مدیران عامل رئال و بارسا خواندهاید و یا اصلاً میدانید اعضای هیئت مدیره این باشگاهها و حتی باشگاههای همسایه چه کسانی هستند؟
توفان بیانیهنویسی در حالی در خرابههای فوتبال ما زوزه میکشد که هنوز تکلیفمان برای میزبانیهای آسیایی روشن نیست و نیمی از مسابقات لیگ برتر را به دلیل نبود زیرساختهای لازم بدون تماشاگر برگزار میکنیم و باشگاههای پرسروصدای ما هنوز زمین تمرین ندارند.
شوربختانه مدیرانی که از سر بیمدیری! هم برای این باشگاههای نگونبخت انتخاب میشوند همچنان در فاز طرفداری غوطهورند و تحت تأثیر کانالهای هواداری حتی جنگهای لفظی بیثمر خود را هم با ادبیات لمپنهای روی سکوها جلو میبرند. این در حالی است که حتی اگر در فوتبال روز دنیا مدیران به پاسخگویی هم روی میآورند، در سطوح بالای مدیریتی و با ادله اقتصادی و علمی حرف زده و از جنجالهای هواداری اجتناب میکنند.
بیانیه رسمی باشگاه استقلال به عنوان باشگاهی که خودش را دو ستاره میداند یکبار دیگر مرور کنید.« علاقهمندان به فوتبال، به خوبی به یاد دارند ویترین کدام باشگاه قبلاً محل نگهداری بطری آب معدنی و گلدان بود. صد البته آن که باید حسرت جام را بخورد، کسان دیگری هستند که شعارهای جامهایی که برای استقلال خاطره است، برای پرسپولیس آرزوست!»
این البته در جواب بیانیه بیجوهر سرخها نوشته شده، اما همانطور که ملاحظه میکنید، گویی توسط تیفوسیها و روی سکوها روی کاغذ آمده است. سالهاست در لیگ برتر فوتبال ما بیش از اینکه نبردهای باکیفیت در میدان سبز سبب اعتلای فوتبال بیدروپیکر ما باشد، این بیانیهنویسیها ما را از آرزوهای بزرگمان دور کرده است. ما هنوز در خواب قهرمانی 1990 باشگاهها و تیم ملی با لبخند از این شانه به آن شانه میشویم و آسیا فارغ از خیالپردازی با سرعت نور به جلو میرود و در جام جهانی و جام باشگاههای جهان یقه اروپاییها و آمریکاییها را میگیرد.استادیومهایی که روزی داشتن آن آرزوی عربها و شرقیها بود حالا تبدیل به خاطرهای مخدوش شدهاند و استادیومهای فضایی همسایگانمان برای ما آرزو شدهاند. در دنیای حرفهای امروز که فاصله اروپا و آسیا به مویی رسیده، نه دو قهرمانی 50 سال پیش استقلال دیگر به ما جلال و جبروتی میبخشد و نه حسرت ویترین خالی سرخها ما را برای مقابله با تیمهای تا دندان مسلح انگیزه میبخشد. بلکه این برکناری مدیران اشتباهی و درس آموختن از مدیریت کشورهای همسایه در بهکارگیری تجربیات لیگهای موفق است که میتواند گلیم ما را از آب بیرون بکشد.
نظر شما