در دنیای معاصر، گروه‌های مختلف سیاسی و فکری برای پیشبرد اهداف خویش، با رسانه‌های جمعی به دنبال اقناع افکار عمومی هستند/ مطالعه مطالب کتاب «بررسی فقهی اقناع مخاطب در رسانه های جمعی» به افکار عمومی کمک می‌کند تا در مواجهه با رسانه‌های جمعی مغرض، فریب نخورند.

کتابی که کمک می‌کند افکار عمومی در مواجهه با رسانه‌های مغرض فریب نخورد

«بررسی فقهی اقناع مخاطب در رسانه‌های جمعی» از تازه‌ترین آثار منتشر شده توسط انتشارات مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام است. این کتاب که توسط سه تن از اساتید و فرهیختگان حوزه به رشته تحریر درآمده، متکفل بحث مهم اقناع مخاطب در رسانه‌های جمعی است.

حجت‌الاسلام و المسلمین آقای دکتر حسین حاجی پور یکی از نویسندگان این اثر ارزشمند؛ در حاشیه رونمایی از آن، جهت آشنایی بیشتر مخاطبان و پژوهشگران با ضرورت این موضوع و نیز آگاهی از محتوای این کتاب، توضیحاتی به شرح ذیل ارائه داده است که تقدیم خوانندگان عزیز می شود.

کتابی که کمک می‌کند افکار عمومی در مواجهه با رسانه‌های مغرض فریب نخورد

* ضرورت نوشتن کتاب «بررسی فقهی اقناع مخاطب در رسانه‌های جمعی»

ابتدا از تمام عزیزان در مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم‌السلام که فرصت تدوین اثر را فراهم کردند و برای انتشار کتاب کمک نمودند تقدیر و تشکر می‌کنم. از عنایات رئیس محترم مرکز، فقیه مکرّم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی دامت برکاته، سپس از جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای دکتر نهاوندی مدیر گروه محترم فقه هنر، ارتباطات و رسانه این مرکز و نیز حجت الاسلام و المسلمین محمدمهدی کیانی که در نگارش علمی این اثر کمک و همکاری‌های زیادی نمودند، کمال تشکر را دارم.

همان‌طور که مستحضرید در دنیای معاصر، رسانه‌های جمعی، حضور پر رنگی در زندگی مردم دارند و سازمان‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی و فکری برای پیشبرد اهداف خویش، پیوسته توسط رسانه‌های جمعی به دنبال تأثیرگذاری و اقناع افکار عمومی هستند.

از طرفی هم نظام جمهوری اسلامی ایران در یک جنگ ترکیبی همه جانبه، در مقابله با تهاجم دشمنان اسلام قرار گرفته و لذا به تعبیر رهبر معظم انقلاب، باید به جهاد تبیین و اقناع افکار عمومی جامعه خودمان بپردازد. به تعبیر ایشان «تفکّر دینی را جز با اقناع نمی‌شود، منتقل کرد و منعکس کرد.»

بنابراین با توجه به اینکه اقناع، وجهه دینی دارد، امّا دشمنان توسط رسانه‌های جمعی از شیوه‌های نامشروع برای مجاب‌سازی و تاثیرگذاری استفاده می‌کنند، لذا لازم بوده و لازم است که علاوه بر پردازش به مسئله با سایر رویکردها، مسئله اقناع مخاطب در رسانه‌های جمعی، با رویکرد فقهی، تحلیل و بررسی شود تا زوایای گوناگون آن و میزان جواز و عدم جواز اقناع و استفاده از روش‌های اقناعی از جهت شرعی روشن‌تر گردد.

این‌ آگاهی‌بخشی به افکار عمومی کمک می‌کند تا در مواجهه با رسانه‌های جمعی مغرض، فریب نخورند؛ همان رسانه‌های جمعی مغرض و فریبکاری که به بهانه شفاف‌سازی مردم را با عملیات روانی دچار تنش می‌کنند. ضمن آنکه باید گفت و هشدار داد که برخی رسانه‌های جمعی در جامعه به ابزاری برای سلطه فکری و فرهنگی دشمنان اسلام تبدیل شده‌اند و حال‌آنکه قواعد فقهی نظیر نفی سبیل دشمن، راه را مشخص کرده‌اند.

* گزارشی مختصر از محتوای کتاب

این کتاب، دارای سه بخش است که در بخش اول به کلیات و مفاهیم کلیدی پرداخته شده، در بخش دوم، به مبانی و اصول اقناع در رسانه‌های جمعی پرداخته شده که اطلاع‌رسانی، تأثیرگذاری، و یک‌سویه بودن، ویژگی‌های مهم رسانه‌های جمعی‌اند و بر اساس منابع دینی، خیرخواهی، صداقت، شفافیت، استحکام، توجه به حق انتخاب، رعایت سطح فهم و استفاده از روش‌های مشروع، اصول اقناعی در رسانه‌های جمعی محسوب می‌شوند.

هم‌چنین در بخش دوم، حیطه‌های تأثیرگذاری توسط رسانه‌های جمعی و برخی روش‌های اقناع در رسانه‌های جمعی تحلیل و تبیین شده‌اند.

در بخش سوم، مسئله اقناع مخاطب از جهت فقهی مورد بررسی قرار گرفته که فصل ابتدایی آن مربوط به مسائل فقهی ناظر به اقناع در رسانه‌های جمعی است و اقناع مخاطب و یا فریب اقناعی توسط مسائل فقهی، نظیر امر به معروف و نهی از منکر، تدلیس، تبرج، شهادت و حرمت دروغ اصطیاد شده و تحلیل و بررسی گردیده است. هم‌چنین فصل دیگر بخش سوم، مربوط به قواعد فقهی ناظر به اقناع در رسانه‌های جمعی است و اقناع در رسانه‌های جمعی بر اساس قواعد اصاله الصحه، لا ضرر، نفی سبیل، اهم و مهم، و حرمت اعانه بر اثم بررسی شده است.

* دستاوردها و نتایج این پژوهش

یکی از نتایج کتاب آن بود از جهت شرعی، اقناع دست‌کم توسط برخی رسانه‌های جمعی با تولید محتواهای مشروع آن هم در مواجهه با جنگ هیبریدی و ترکیبی دشمن ضرورت دارد.

نتیجه دیگر آنکه بر اساس اصاله الصحه، اصل آن است که افکار عمومی در جامعه اسلامی به رسانه‌های جمعی نظام اسلامی حسن ظن داشته باشند و فرایند تبلیغ و اقناع آنها را بر نیت خیر تعبیر کنند.

دیگر آنکه کتمان اطلاعات رسانه‌ای در جهت منافع شخصی و گروهی و حزبی که مصالح امت اسلامی را به مخاطره می‌اندازد، دارای اشکال و ممنوع است.

نتیجه دیگر آنکه طبق قاعده فقهی نفی سبیل که باید راه هر گونه نوع نفوذ و سلطه کفار بر جوامع اسلامی مسدود شود، حمایت از شبکه های اجتماعی خارجی و رسانه‌های جمعی بیگانه که مرموزانه با رصد افکار عمومی جامعه اسلامی از طریق ربات‌های هوشمند به دنبال نفوذ و سپس سلطه بر افکار و احساسات عامه مردم مسلمان هستند، کمک به آنها و اعانه بر ظلم و تجاوز و تعدی و سلطه بیگانگان و نارواست. البته نتایج دیگری هم بر اساس مسائل و قواعد فقهی به دست آمده است که با مطالعه و تأمل دقیق در مطالب این کتاب معلوم خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.