سیاست دین‌سازی و فرقه‌پروری، از کثیف‌ترین سیاست‌های دولت‌های استعماری شرق و غرب در قبال دین مبین اسلام است که تاریخچه‌ای به قدمت چندین و چند قرن دارد. در دوران پهلوی نیز این سیاست نخ‌نما که بذر خویش را در زمین جهل و فقر می‌کارد، تداوم داشت و حتی به اوج خود رسید

روحانیت شیعه در برابر فرقه بهاییت چه واکنشی نشان داد و چگونه به مبارزه با آن پرداخت؟/ سیلی به دین دست‌ساز

با نگاهی به کتاب «بهاییت، حلقه زنجیر استعمار در ایران» نوشته سید حسین هلاکوئیان به نقشی که روحانیت با ایستادگی در برابر این جریان ضددینی و دست‌ساز استعمار در ایران ایفا کرد، می‌پردازیم.

ایستادن روحانیت در برابر فرقه بهاییت
به طور خلاصه باید گفت بهاییت فرزند دو مکتب شیخیه و بابیه است که با تکیه بر اصل رکن رابع شیخی‌گری و ادعای باب امام زمان بودن علی محمد شیرازی در سال ۱۲۶۰ هجری قمری (۱۲۲۲ شمسی)، پس از اعدام باب در سال ۱۲۶۶ هجری قمری (۱۲۲۹ شمسی)، توسط میرزا حسینعلی نوری ملقب به بها الله متولد شد.
در دوره نخست‌وزیری حسین علا در سال ۱۳۳۰ دست بهاییان در امور کشور بازتر و پس از کودتای ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲ تجری آنان بیشتر شد، به همین دلیل شکایت‌های زیادی در این مورد توسط مردم خدمت آیت‌الله بروجردی رسید؛ ایشان هم آقای فلسفی را مأمور مقابله با تبلیغات بهاییت کردند.
آیت‌الله بروجردی در همان سال به دلیل بروز و نمود تحرکات بهاییان اعتراض جدی و پردامنه‌ای از این امر به حکومت داشتند و در این راستا حجت‌الاسلام فلسفی را به‌عنوان نماینده خود نزد دکتر مصدق، نخست‌وزیر وقت فرستادند تا از او بخواهند دولت اقداماتی را در قبال تحرکات این فرقه ضاله انجام دهد که با پاسخ سرد و مأیوس‌کننده مصدق مواجه شد.همچنین سال‌ ۱۳۴۴ سلسله سخنرانی‌هایی توسط آقای فلسفی و دیگر وعاظ علیه بهاییت انجام گرفت که منجر به مقابله مردم با بهاییان شده و حظیره القدس آنان مورد هجوم واقع شد و حتی در برخی روستاها افراد معدود بهایی ساکن در آنجا بیرون رانده شدند.در این حرکت مردمی، بسیاری از مکان‌های مذهبی بهاییان تخریب شد. در همین راستا آیت‌الله بروجردی در نامه‌ای از تلاش‌ها و خدمات آقای فلسفی در مقابله با این فرقه که به گفته ایشان به صورت حزب سیاسی نزدیک به ۱۰۰سال با پول‌های مجهول‌المخزن علیه اسلام فعالیت دارند، قدردانی کردند. ایشان در این نامه ضمن اشاره به جنایاتی که بهاییان در چندسال اخیر مرتکب شده‌اند، عنوان کردند آزادی و مجازات نشدن آنان نشان از نفوذ این فرقه در دستگاه‌های اجرایی دارد که این امر نیز باید به‌سرعت از ادارات دولتی تصفیه شود.در همان سال در جریان سفر محمدرضا پهلوی به شهر شیراز، آیت‌الله سید نورالدین حسینی الهاشمی دستور تخریب معبد بهاییان واقع در خانه سید علی محمد باب که حدود ۲۰۰متر از شاهچراغ فاصله داشت را صادر کردند؛ این عمل موجب شد شاه مسافرت خود به شیراز را نیمه تمام گذاشته و به تهران بازگردد.

ایستادگی قاطع امام خمینی(ره) در برابر بهاییت
حضرت امام خمینی(ره) پس از فوت آیت‌الله بروجردی به صورت بسیار فعال وارد صحنه سیاسی کشور شدند. ایشان خطر بهاییان را برای کشور، اسلام و شیعه جدی دانستند و به روحانیت در درجه اول سفارش اکید کردند مردم را از این خطر آگاه کنند. ایشان در دیداری با علما  فرمودند: آقایان باید توجه فرمایند که بسیاری از پست‌های حساس کشور به دست این فرقه می‌باشد که حقیقتاً عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است.امام ابعاد نفوذ و سلطه بهاییان در ایران را خطرناک بیان می‌کنند و علما را به مبارزه علیه سلطه فرقه بهاییت در کشور فرامی‌خوانند.
ایشان می‌فرمایند: اینجانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر می‌کنم؛ قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است، استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیست‌هاست که در ایران به صورت حزب بهایی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه کنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شئون ساقط می‌کنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسی یهود است و دولت‌ها ناظر آن هستند و آن را تأیید می‌کنند.
فرقه بهاییت در طول ۱۷۰سال فعالیتش همواره تمام توان خود را با هر شکل ممکن و با یاری و مشورت دولت‌های استعمارگری همچون انگلستان، روسیه و آمریکا برای به انحراف کشاندن اصل خاتمیت و قائمیت در اسلام و مذهب شیعه به‌کار گرفته و به جرئت می‌توان گفت این فرقه نقش پیاده‌نظام دولت‌های استعماری در ایران را بر عهده دارد و سعی در به ضعف کشاندن اعتقادات دینی و مذهبی مسلمانان دارد. البته همواره خطر این فرقه از سوی علمای اسلام گوشزد شده است، به‌ویژه حضرت امام خمینی(ره) در سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ با دوراندیشی و ژرف‌نگری و درک عمیق از نقشه‌های دشمنان اسلام به‌خصوص اسرائیل خطر بهاییت را به علمای بلاد اسلامی و مردم گوشزد فرمودند. ایشان توطئه‌ها و نقشه بهاییت را در ۶‌بند مورد تأکید قرار دادند: ارتباط و پیوند اسرائیل و بهاییت- زمینه‌سازی برای نفوذ بهاییان از طریق قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی- تأثیرپذیری انقلاب سفید شاهانه از تعلیمات بهاییت- خطرات به دست گرفتن حکومت پهلوی توسط بهاییان- نفوذ بهاییت در رسانه‌های عمومی و فرهنگ جامعه ایران- همکاری و همگامی حکومت پهلوی برای تشکیل نخستین بیت‌العدل و تشکیلات رهبری جهان بهاییان در شهر لندن با کمک دولت غاصب اسرائیل.
امام خمینی(ره) در یکی از سخنرانی‌های خود در مسجد اعظم قم در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۲ می‌فرمایند: وای بر این مملکت! وای بر این هیئت حاکمه! وای بر این دنیا! وای برما! وای بر این علمای ساکت! وای بر این نجف ساکت! این قم ساکت است. این تهران ساکت است. این مشهد ساکت است. این سکوت مرگبار اثبات این می‌شود که زیر چکمه‌های اسرائیل به دست همین بهایی‌ها این مملکت، این نوامیس ما پایمال شود. اگر همه علمای اسلام یک مطلبی را بگویند -حالا که خطر بر اسلام وارد شده و آن خطر یهود است و حزب یهود که همین حزب بهاییت است، این خطر که حالا نزدیک شده- اگر آقایان علمای اسلام، خطبا، طلاب همه با هم همصدا بگویند که آقا ما نمی‌خواهیم یهود بر مقدرات مملکت ما حکومت کند. 
امام خمینی (ره) بارها و بارها در بیانات خویش خطر بهاییت را متذکر شده بودند. ایشان از اختصاص بودجه ویژه برای حضور بهاییان جهان در قالب تورهای گردشگری در ایران انتقاد کرده و از اینکه بسیاری از پست‌های حساس در اختیار آنان است، اعلام خطر کرده بودند. ایشان به‌صراحت بهاییت را از عمال اسرائیل دانسته و حضور بهاییت در ارکان دولت را نشانه نزدیک بودن خطر اسرائیل به ایران و اسلام برمی‌شمردند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.