قضیه فلسطین در منشور فکری آن رهبر بزرگ، حتی سابقهای طولانیتر از مبارزه علنی با رژیم پهلوی دارد. در نخستین ماههای پس از رحلت آیتاللهالعظمی بروجردی، ساواک میکوشید علمای تراز اول و مراجع بزرگ حوزه علمیه قم را از هر حیث زیر نظر داشتهباشد.
در گزارشهای تهیه شده از سوی سازمان امنیت رژیم پهلوی، طی ماههای پایانی سال ۱۳۴۰ و نیمه نخست سال ۱۳۴۱ش، بیش از یک سال قبل از قیام ۱۵ خرداد – که مورخان از آن با عنوان مبدأ نهضت اسلامی مردم ایران یاد میکنند - میتوان ردپای اظهارنظرهای علنی امام خمینی(ره) را در اینباره یافت. به عنوان نمونه، در شهریورماه سال ۱۳۴۱، مُخبران ساواک گزارش دادند امام در گفتوگو با یکی از سردفتران تهرانی که در قم به دیدار ایشان رفته، به انتقاد صریح از رژیم به دلیل همراهی نکردن با دیگر دولتهای اسلامی برای محکوم کردن جنایات رژیم اشغالگر قدس پرداخته و بهصراحت گفتهاست: «ما با اسرائیل و بهاییها نظر مخالف داریم و تا روزی که مسئولین امر، دست از حمایت این دو طبقه برندارند، ما به مخالفت با آنها ادامه میدهیم.» (صحیفه امام، جیک، ص: ۷۷)
به همین دلیل، جای تعجب نیست اگر در بیشتر سخنرانیهای امام خمینی، چه در ابتدای نهضت و چه در زمان اوجگیری و سپس پیروزی آن، پیوسته مباحثی درباره فلسطین مطرح شده باشد.
بیتردید باید امام(ره) را برجستهترین عالمی بدانیم که در شرایط خاص حوزه علمیه قم، پس از رحلت آیتاللهالعظمی بروجردی، به قضیه فلسطین نگاهی جدی و راهبردی داشت. نکته مهمتر از این توجه، نوع نگاه امام خمینی(ره) به قضیه تکاپوهای صهیونیستی است؛ ایشان معتقد بود رژیم اشغالگر قدس، به عنوان غده سرطانی منطقه، بخشی از یک نقشه گسترده و بلندمدت برای از بین بردن کیان مسلمین و تسلط غرب بر منابع و ثروتهای خدادادی ملل اسلامی است. امام(ره) بهخوبی از روابط میان برخی جریانها، از جمله فرقه ضاله بهائیت با رژیم صهیونیستی آگاه بود و بهدرستی، چنین جریانهایی را بخشی از برنامه بلندمدت این رژیم برای سلطه بر ایران میدانست و به این مسئله در نامه مفصل خود به علمای یزد (نگارش یافته در اردیبهشت ۱۳۴۲) به تفصیل اشاره کرده و با «حزب» خواندن این فرقه ضاله، از روابط گسترده آنها با رژیم صهیونیستی پرده برداشتهاست. این در حالی بود که در آن زمان، جریانهایی مانند «انجمن حجتیه» میکوشیدند موضوع فرقه ضاله بهائیت را در چارچوب محدود عقیدتی و فارغ از وابستگیهای سیاسی تفسیر کنند.
امام خمینی(ره) در سخنرانی توفانی خود – که عصر روز ۱۳ خرداد مصادف با عاشورای حسینی ایراد شد – از همان آغاز به افشاگری علیه اقدامات رژیم صهیونیستی و عمق راهبردی این اقدامات پرداخت و در جملاتی کوتاه، گویا و قابل فهم برای همگان، نقشه صهیونیسم بینالملل را برای مخاطبان تشریح کرد، به گونهای که حتی امروز نیز، هر فرد با هر سطح از اطلاعات میتواند آنها را درک کند و عمق فاجعه را دریابد: «اسرائیل نمیخواهد در این مملکت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت احکام اسلام باشد. اسرائیل به دست عمال سیاه خود ... می خواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ می خواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ میخواهد این مملکت، دارای ثروتی نباشد، ثروتها را تصاحب کند به دست عمال خود. این چیزهایی که مانع هستند، چیزهایی که سد راه هستند، این سدها را میشکند؛ قرآن سد راه است، باید شکسته شود؛ روحانیت سد راه است، باید شکسته شود؛ مدرسه فیضیه سد راه است، باید خراب شود؛ طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه بشوند، باید از پشت بام بیفتند، باید سر و دست آنها شکسته شود، برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد». (صحیفه امام، ج۱، ص: ۲۴۴) امام خمینی(ره)، آرمان آزادسازی قدس را بخشی از مبارزه راهبردی با صهیونیسم میدانست و این، اصلی مهم در منظومه فکری آن رهبر بزرگ محسوب میشد.
نظر شما