به گزارش قدس آنلاین، برخی استفاده زیاد از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، نرخ بالای کاغذ و قیمت تمام شده کتاب برای خریداران، نبود تبلیغات مناسب برای کتاب، دستمزد کم نویسندگان و فروش آثار به صورت غیرمجاز و قاچاق را از دلایل اصلی کاهش سرانه مطالعه در میان مردم میدانند اما «علیاصغر عزتی پاک» نویسنده رمانهای بزرگسال و کودک و نوجوان نظر دیگری دارد. به گفته او چون کتاب خوب تولید نمیشود مردم کتاب نمیخرند وگرنه مشکل در کتاب نخواندن مردم نیست.
علیاصغر عزتیپاک درباره موانع تولید کتاب خوب و خواندنی به خبرنگار ما میگوید: مخاطبی که قرار است با هزینه مشخصی کتاب بخرد مختار به خرید و انتخاب یک اثر متوسط یا متوسط رو به پایین از نویسندهای ایرانی است یا کتابی که در سطح خوبی توسط نویسندهای اندیشمند نوشته شده و داستان جذاب و فکر جدیدی دارد مخاطب، میان این دو کدام را انتخاب میکند؟ مشخص است او مخیر به خرید کتابی خوب و خواندنی است تا از آن بهرهببرد و باید به او حق انتخاب داد.
او توضیح میدهد: چه ضرورتی دارد نویسندهای که توان فکری ندارد، وقت ندارد، پول ندارد، دانش و هنر ندارد، کتاب بنویسد؟ الان نوشتن کتاب، مد شده است و همه دوست دارند کتاب بنویسند.
کتابِ خوب میفروشد
به باور وی، یک نویسنده باید در قد و قامت «جمالزاده» باشد تا اثری را بنویسد ولی شرایط امروز بازار نشر، علیه این ماجراست در واقع امر فرهنگ و هنر مربوط به کسانی است که به لحاظ فکری و مالی فراغت دارند تا پژوهش کنند، ذوق به خرج دهند و محصولی را که در فراغت ساختهاند، عرضه کنند.
او میگوید: اگر کسی که توان مالی و فکری برای نوشتن کتاب ندارد، اثری تولید کند که مخاطب برای آن سر و دست نمیشکند، چه ضرورت و اصراری به نوشتن است؟ در حالی که اگر کتابی نوشته شود که بفروشد و نویسنده از منابع مالی آن منتفع شود، برای کتاب بعدیاش پژوهش میکند، وقت میگذارد و تجربه میکند تا اثری خوب و خواندنی خلق کند در حالی که این رویه در میان ۸۰ درصد نویسندههای ایرانی وجود ندارد.
نویسنده رمان «تشریف» اضافه میکند: خیلی راحت پرت و پلا مینویسیم و پرت و پلا منتشر میکنیم، بعد ناسزا بار مردم میکنیم که چرا کتاب نمیخرند! در حالی که بخشی از این ماجرا به نویسنده برمیگردد که اگر کتاب خوب مینوشت براساس منطق بازار، باید کتابش میفروخت.
او با بیان اینکه نمیتوان این همه نویسنده داشت و این همه کتاب چاپ کرد، خاطرنشان میکند: اعتمادی که به خاطر انتشار آثار سطحی در این سالها از بین رفته است به راحتی جلب نمیشود به همین دلیل شرایط برای کتابخوان کردن مردم بسیار پیچیده شده است.
نگاه رکوردزنی، ویرانگر است
عزتیپاک با بیان اینکه نهادها و سازمانهای دولتی روز به روز به تعداد نویسندهها و عناوین کتابها اضافه میکنند، میگوید: سال گذشته برای شرکت در جلسهای به نهادی رفتم و متوجه شدم بنای مدیران فرهنگی بر امر فرهنگ نیست بلکه بنایشان بر رکوردزنی است، مثلاً یک مدیر فرهنگی در آن جلسه گفت میخواهیم امسال از هزار کتاب رونمایی کنیم! این حرفی است که در آن محفل زده شد و با گوش خودم شنیدم. چنین مسئولی یا نمیداند کتاب چیست یا نمیداند فرهنگ چیست یا نمیداند نویسنده کیست؟
عزتی پاک با تأکید بر اینکه گاهی یک کتاب مانند شاهنامه میتواند یک ملت را بسازد، اظهار کرد: قرار نیست همه مولانا یا فردوسی شوند اما این نگاه رکوردزنی، نگاه ویرانگری است. تولید انبوه در حوزه فرهنگ راهگشا نیست و ما در بیراهه قدم میزنیم.
این نویسنده میافزاید: قطعاً آن هزار کتاب، هزار نویسنده میخواهد و باید یکسری آدم را دور هم جمع کنند. عدهای هم به دنبال این هستند که نامشان در شناسنامه کتابی بیاید، مسئول فرهنگی هم که میخواهد رکورد رونمایی از هزار کتاب در یک سال را بزند! علاوه بر اینکه بیتالمال هدر میرود، آدمهایی که وارد این پروژه میشوند با انتشار یک کتاب فکر میکنند نویسنده شدهاند و حالا باید مردم به حرف آنها گوش کنند چون بناست آنها هدایتگر مردم گمراه باشند! این جریانها و کارها جز اینکه تیشه به ریشه فرهنگ بزند، نتیجه دیگری ندارد.
چاپ کتاب برای خودنمایی
نویسنده مجموعه داستان «موج فرشته» معتقد است: بسیاری از نویسندهها به دلیل نیاز مالی و معیشتی به پیشنهاد نهادها، نه نمیگویند مثلاً نویسندهای که ۵۰ کتاب نوشته ولی هیچ کدامشان به چاپ دوم هم نرسیده و هنوز تیراژ اول کتاب تمام نشده، کتاب بعدی را مینویسد در حالی که بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان در تمام عمرشان ۱۰ یا ۱۵ کتاب نوشتهاند.
به گفته او، اسامی نویسندههایی با رزومه چندده کتاب در نهادها زیاد هستند و مدیران هم از وجودشان استقبال میکنند چون به آنها سفارش کار میدهند و آمار تولیدشان بالا میرود، برای چنین مدیری فرقی ندارد که مدیریت مجموعهای را بر عهده بگیرد که کتاب چاپ میکند یا پاکت!
عزتیپاک یکی دیگر از آسیبهای حوزه نشر را فقر دانشی و تجربی نویسندگان دانسته و توضیح میدهد: بخش زیادی از نویسندگان به دنبال این نیستند تا اثری تولید کنند که مردم را پیش ببرد بلکه دوست دارند اثری تولید کنند که موجب دیده شدن خودشان شود یعنی آدمها هنوز خودشان غنی و فربه نشدند میخواهند از رهگذر محصولی که تولید میکنند، دیده شوند.
به گفته او، این خلاف آن چیزی است که از اندیشمندان میبینیم. آنها افرادی فربه و غنی از نظر فکری و هنری هستند و بخشی از آنچه دارند را در اختیار دیگران قرار میدهند نه اینکه از مردم ارتزاق کنند. از این رو آنچه یک نویسنده با کتابش به مردم میدهد باید زیبا و غنی باشد ولی ما در ادبیات و هنرمان، بهره کمی از زیبایی بردیم.
او با تأکید بر اهمیت توجه نویسندگان و هنرمندان به مسئله زیبانویسی، اضافه میکند: چقدر درباره زیبایی در ادبیات و هنر حرف میزنند؟ هارمونی هنری از میان رفته و هر کسی از هر جایی به این حوزه ورود یافته است به همین دلیل آثار ادبی و هنری چشمنواز و روحنواز نیستند.
۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۴
کد خبر: 918151
اینکه به ازای هر ایرانی کمتر از یک جلد کتاب در کتابخانهها وجود دارد و بسیاری از مردم ایران هنوز همان یک کتاب موجود در کتابخانهها را نخواندهاند به دلیل کتاب نخوانی مردم است یا کمبود کتابهای خواندنی؟
نظر شما