به گزارش قدس آنلاین، قصه شکلگیری این شبکه به سالها پیش و شکلگیری رادیو کتاب بازمیگردد که البته ادامه فعالیت نداد اما حالا در قالبی نو روی تلوبیون رفته است. به گفته مجید صحاف، مدیر شبکه تلویزیونی کتاب این شبکه فعلاً در بستر تلوبیون فعال است و به زودی سایر پلتفرمها نیز برنامههای آن را به صورت همزمان پخش خواهند کرد. شبکهای که قرار است ۲۴ساعته باشد با پروژهای بزرگ و سخت در حوزه تولید محتوا و برنامهسازی روبهرو است.
آیا این شبکه قرار است به پوشش و پخش مستقیم برنامههای نهادهای دولتی محدود شود یا اینکه چند برنامه گفتوگومحور استودیویی داشته باشد؟ آنچه اهمیت دارد محتوایی است که بناست در این بستر تصویری به مخاطب عرضه شود، مخاطبی که ذائقه متفاوتی پیدا کرده است.
مؤثر یا بیتأثیر در ترویج کتابخوانی؟
وجود یک شبکه تلویزیونی اینترنتی برای کتاب میتواند اقدامی مؤثر برای ترویج کتابخوانی باشد اما باید به رویکردها و محتوایی که بناست برای مخاطب پخش شود هم توجه داشت.
علیاصغر عزتی پاک، نویسنده آثاری همچون «موج فرشته» و «باغ کیانوش» درباره راهاندازی شبکه تلویزیونی کتاب و تأثیری که در ترویج کتابخوانی دارد به خبرنگار ما میگوید: به نظرم این شبکه هیچ تأثیری در ترویج کتابخوانی ندارد و دلیلی برای راهاندازی شبکه تلویزیونی کتاب وجود ندارد.
او با بیان اینکه در کشورمان مشکل کتابخوانی نداریم بلکه مشکل کمبود کتاب خوب است، توضیح میدهد: یعنی نویسندهها، کتاب خواندنی و مطلوب برای مردم را نمیتوانند تولید کنند، کتابی که با مردم ارتباط برقرار کند، شیرین و جذاب باشد و فارغ از اطوارهای روشنفکری یا اینکه نویسنده تلاشی برای خودنمایی داشته باشد محتوایی خواندنی و به درد بخور را به مخاطب بدهد. اگر کتابهای خوب و خواندنی در بازار نشر زیاد شود، مردم هم کتاب میخوانند.
به گفته این داستاننویس، بخش بزرگی از کتابهایی که منتشر میشود کتابهای ترجمه هستند چون کتابهای خوبی مینویسند، نویسندهها حرفهایتر هستند و به مخاطب احترام میگذارند.عزتیپاک با اشاره به تیراژ بالای برخی از کتابهای ترجمه در کشورمان خاطرنشان میکند: مشکل از نویسندگان ماست، بیش از آنکه تلاش کنیم حرفی بزنیم و نتایج سلوکمان را به اشتراک بگذاریم به دنبال این هستیم که خودمان را در کتابمان مطرح کنیم تا بیشتر دیده شویم.
او تأکید میکند: فهم عمومی این خودنمایی را تشخیص میدهد. ما نویسندهها هنوز درگیر خودمان هستیم و تقصیر را گردن مردم و رسانهها میاندازیم که کتاب نمیخوانند و کتابخوانی تبلیغ نمیشود، اینها فرافکنی است. کتاب خوب، میفروشد در حالی که بسیاری از نویسندههای ما حرفهای نیستند و کتاب خوب و خواندنی وارد بازار نشر نمیشود.
دستهای خالی در تولید
عزتیپاک با اشاره به قواعد مختص بازار کتاب برای عرضه و تقاضا میگوید: بازار کتاب، بازار خاصی است و با نمایش و تبلیغات نمیتوان برایش بازاریابی کرد. این بازار مشتریهای خودش را دارد که با آرامش و تعقل پیش میروند. به نظرم راهاندازی شبکه تلویزیونی اینترنتی کتاب، گرهی از مشکلات حوزه کتاب و صنعت نشر را برطرف نکرده و به ترویج کتابخوانی منجر نمیشود.
این نویسنده درباره نسخه آزمایشی این شبکه که از سال گذشته فعالیت میکند، توضیح میدهد: برنامههای نسخه آزمایشی این شبکه اینترنتی به پوشش خبری برنامههای حوزه کتاب خلاصه میشد و کمتر برنامه مهیج و جذابی در این حوزه داشت. ضمن اینکه کسانی که پیگیر برنامههای معرفی و رونمایی کتابی هستند در زمان اجرای آن برنامه از طریق لایو اینستاگرام یا آپارات، برنامه را دنبال میکنند، پس با پخش زنده برنامههای رونمایی و نقد و بررسی کتاب، نمیتوان یک شبکه تلویزیون اینترنتی راه انداخت.او با تأکید بر اهمیت توجه به تکثر سلایق در حوزه برنامهسازی خاطرنشان میکند: در عرصه فرهنگ با سلایق متعددی روبهرو هستیم و باید به تکثر این سلایق بها داد اما آیا برنامهسازان تلویزیونی به این تکثر توجه میکنند؟
نویسنده رمان «آواز بلند» ادامه میدهد: سیاستگذاری در برنامهسازیهای تلویزیون معمولاً به شکل گزینشی است. اگر قرار باشد در این شبکه بخش معدودی از فعالان عرصه کتاب و نویسندهها دیده شوند و بخش بزرگی از آنها نادیده گرفته شوند یا فقط به پوشش سلیقههای خاصی بسنده شود، طبعاً مخاطب زیادی هم پیدا نمیکند، در واقع این شبکه با محدودیتی که در انتخاب گزینشی کتابها و نویسندهها دارد، سبب ریزش مخاطب میشود.
به گفته عزتی پاک، انتخاب گزینشی و معدود یعنی قدم گذاشتن در مسیر شکست مگر اینکه سیاستگذاران شبکه آن قدر جسارت داشته باشند که به سلایق مختلف تریبون بدهند.
جذاب اما پرچالش
تیمور آقامحمدی، نویسنده کتابهای «همه» و «هرگز به جنگ سیگار تعارف نکن» درباره راهاندازی شبکه تلویزیونی مستقل برای کتاب به خبرنگار ما میگوید: قاعدتاً با پرداخت موردی و پراکنده به امر کتاب در شبکههای مختلف، راه چندانی باز نخواهد شد. تجمیع فعالیتها و خلق برنامههای نو در یک شبکه مستقل میتواند علاوه بر نشان دادن اهمیت موضوع، امکان پرداخت علمی و کارشناسی به ابعاد بیشتر و جزئیتر یک کتاب را فراهم کند.
وی با بیان اینکه ایده شکلگیری شبکهای مستقل برای کتاب، ایدهای جذاب اما پرچالش است خاطرنشان میکند: تا زمانی که بخشهای فرهنگی مسائلشان را بیان نکنند، به مرور دچار فرسایش شده و در نهایت در خودشان گم میشوند. شبکه کتاب بناست کدام خلأ فرهنگی را پر کند؟ با وجود مطبوعات و فضای مجازی که بار تبلیغ و ترویج کتاب را به دوش دارند، شبکه کتاب چه چیز فراتری میخواهد به آنها بیفزاید؟
او اضافه میکند: به نظر من «ایران و نسبتش با جهان» مهمترین مسئلهای است که میتوان برای یک برنامه مهم فرهنگی برشمرد؛ آنچه ما را ما کرده و به اکنون رسانده و آنچه ما را به نقطهای روشن در آینده خواهد رساند. زمانی یک ایرانی به یک پدیده اقبال نشان میدهد که بتواند مسائل خودش را در آن تماشا کند نه مسائلی که ربطی به او ندارد.
به گفته آقامحمدی، تمرکز بر آثار ایرانی و تکریم و به رسمیت شناختن فردیت مؤلفان و ایجاد پلتفرمی پویا برای عرضه و شناساندن درست تولیدات مکتوب میتواند به غنای این شبکه تلویزیونی اینترنتی کمک کند. این نویسنده یادآور میشود: عدم ترسیم چشمانداز روشن و بلندمدت، دل بستن به طرحهای زودبازده و بیخاصیت، گرایش به برنامههای نمایشی پرسروصدا، ترویج سطحینگری و سطحیپسندی، بها دادن به یک بخش کوچک از کتابها و نادیده گرفتن بخشهای دیگر، چشم اسفندیار شبکه کتاب خواهد بود.
نظر شما