بسیج خادمان برای خدمت
چند وقتی است که روزها را یکی یکی میشمارند تا به سهشنبه برسند. سهشنبهای که قرار است روز رسیدن به مقصود باشد. خیلی وقت است که دلشان هوای دیدار آقا را کرده اما پای رفتن ندارند. بعضی در گذر عمر پیر شدهاند و حالا زمینگیرند، بعضی هم توانیابانی هستند که شرایط زیارت برایشان چندان میسر نیست. اما امروز روز دیدار حضرت دوست است. روز تشرف به حرم معینالضعفا! خادمان سفیدپوش با صندلیهای چرخدار خالی در حال رفتن به گوشهای از ورودی بست شیخ طوسیاند. کمکم جمع میشوند و آماده رفتن هستند. دو نفر دیگر که لباس رسمی خادمی به تن دارند جلوتر از بقیه ایستادهاند و زمزمه زیر لبشان «یا معینالضعفا» است؛ عبارتی که روی پرچمی که به دست گرفتهاند نوشته شده است.
مسئول کشیک چهارم بخش صندلی چرخدار و زائربران برقی در حال سروسامان دادن اوضاع است. سرش حسابی شلوغ است اما در حد یک گفتوگو کوتاه به سؤالاتم پاسخ میدهد. عباس طاهری درباره طرح میگوید: به همت اداره تسهیلات زائران، تشرف جمعی از سالمندان و افراد کمتوان و بهویژه قشرهای آسیبپذیر حاشیه شهر به حرم مطهر رضوی در قالب طرح زیارتی «یا معین الضعفا(ع)» میسر شده است. این طرح چند سالی است که با کمک ستاد مدیریت رفاه زائران اجرا میشود و تبدیل به برنامه ثابتی شده است.
او به توضیحاتش اضافه میکند: زمان برنامه هر هفته سه شنبهها ساعت ۹ صبح است و حدود ۷۰ تا ۱۰۰ نفر از خادمان بخش ویلچر در آن حضور دارند. البته تعدادی از خادمان کفشداری و دربانها هم برای کمک میآیند و در این طرح شرکت میکنند.
روزشماری برای خدمت
رأس ساعت۹ صبح کاروان سفیدپوشان بخش صندلی چرخدار به طرف سمت راست ورودی بست شیخ طوسی به راه میافتند. همه با هم یکصدا صلوات خاصه را میخوانند و با نوای «رضا رضا» به پیشواز دلدادگان حضرت رضا(ع) میروند.
در یک صف طولانی ایستادهاند و در هر ردیف چهار نفر با ویلچر منتظر رسیدن زائران میشوند. مینیبوسها از راه میرسند و پیرزنها و پیرمردهایی آهسته از ماشین پیاده میشوند. خادمان یکی یکی به نوبت نزدیک ماشینها میروند و با لبخند گرمی از آنها استقبال میکنند.
محمد جواد رحیمیان یکی از این خدام است که منتظر رسیدن نوبتش است. نزدیک ۱۲سال است در محضر آقا خدمت میکند و از همان ابتدا در این بخش بوده است. او میگوید: معینالضعفا(ع) طرح بسیار خوبی است برای افرادی که توانایی جسمی ندارند و یا به دلیل مشکلات جسمی برای آمدن به زیارت با محدودیت مواجهاند. خدمت در محضر امام رضا(ع) در هر شرایطی حال و هوای خاص و ویژه خود را دارد. اما خدمت در بخش ویلچر لذت مضاعفی دارد چون در کنار زائرانی هستیم که به هر دلیلی توان راه رفتن ندارند. خیلی از این عزیزان زیارت اولی هستند و زمانی که برای زیارت با آنها همراه میشویم فضای معنوی عجیبی را حس میکنیم. دعاها و راز و نیازشان با حضرت بسیار دیدنی و شنیدنی است. من همیشه روزشماری میکنم تا هر هفته نوبت خدمتگزاریام برسد.
آقا محمدجواد به سر صف رسیده و به پیرزنی کمک میکند روی صندلی بنشیند؛ «بفرمایید مادر جان. تکیه دهید و راحت بنشینید».
پیرزنی که همراهش شده میگوید: خدا خیرشان دهد که ما را به زیارت میبرند. ما با این پای علیل توان راه رفتن و زیارت نداریم. خیلی از روزها در خانه سالمندان هوای حرم به سرمان میزند اما شرایط زیارت برایمان به این راحتی مقدور نیست. چشم امیدمان به همین روز است که هرازچندگاهی بتوانیم مشرف شویم. انشاءالله آقا مراد دل همه را بدهد و همه حاجتروا شوند.
آنقدر این خادمان ذوق خدمت دارند که از هم سبقت میگیرند. یکی از آنها ویلچر به دست به شوخی به دوستش میگوید: آقا جان جا نزن نوبت ماست.
یاری مشتاقان زیارت
یکی دیگر از مسئولان بخش صندلی چرخدار و زائربر برقی در کنار صف ایستاده و برنامه را زیر نظر دارد. علی اصغر حاجی نقی از برآورده شدن آرزوی قلبی عاشقان حضرت میگوید: زیارت مضجع شریف آقا علی بن موسیالرضا(ع) جزو آرزوهای همه ماست. بخشی از افراد جامعه هستند که یا زمینگیر شدهاند و یا توان زیارت ندارند. بیشتر سالمندانی که در آسایشگاهها نگهداری میشوند مشتاق زیارت هستند. راهاندازی طرح معینالضعفا(ع) هم که به سالهای قبل برمیگردد برای تشرف همین افراد برنامهریزی شده است. این طرح در ایام خاص هر روز و در سایر ایام سال هفتهای یک بار سهشنبهها از ساعت ۹ تا ۱۰:۳۰ انجام میشود و حدود ۸۰ تا ۱۰۰ نفر به زیارت مشرف میشوند.
از استقبال تا بدرقه
پس از گذشتن از قسمت بازرسی، همه دوباره جلو تابلو اذن دخول متوقف میشوند و از آقا اجازه تشرف میگیرند. بلندگو روشن میشود و مراسم با خواندن صلوات خاصه آغاز میشود. چند دقیقه بعد، چرخهای صندلیها به سمت قبله میچرخد و در ابتدای زیارت همگی برای سلامتی و فرج امام زمان(عج) دعای فرج میخوانند.
کاروان دوباره به راه میافتد و از مسیر بست شیخ طوسی راهی صحن انقلاب میشود.
دو بلندگوی بزرگ در جلو کاروان در حرکت است. مداحی با نوای دلنشینی در وصف حضرت رضا(ع) میخواند و با صدایش دلها بال و پر میگشایند و جلوتر از کاروان راهی پنجره فولاد میشوند. بَه که عجب حال خوشی همراه کاروان است. توجه همه به سمت آنها جلب شده است. انگار از هر نقطه از حرم مطهر که میگذرند دل همه زائرانی که در مسیرند از سینهشان جدا شده و با کاروان راهی میشود. خیلیها گوشی به دست مشغول فیلمبرداری و عکاسیاند و خیلیها در ذهنشان سؤال شده که ماجرا چیست و این افراد چه کسانی هستند. اما هرچه جلوتر میرویم جمعیت بیشتری به انتهای کاروان اضافه میشود. بعضیها بیآنکه بدانند کجا میروند دلشان را با این جمع گره زده و با آنها همراه شدهاند.
سید محمد رضوی خادمی است که ۱۵سال پیش خدمت را در بخش امانات شروع کرده و حالا چند سالی است که صندلی چرخدار به دست گرفته و در خدمت زائران است. با هر قدمی که برمیدارد اشکی بر گوشه چشمش مینشیند. انگار مانند زائری که همراه او است برای اولین بار مشرف شده است. او میگوید: بهترین خدمتی که به زائران میتوان کرد همین همراهی است. بهخصوص خدمت به کسانی که تا به حال نتوانستهاند مشرف شوند و زیارت اولی هستند. حس و حال ما در این لحظات از جنسی است که نمیتوان آن را درک کرد مگر اینکه در موقعیت قرار بگیرید.
به صحن انقلاب که میرسیم چشم همه به درخشش گنبد طلای حضرت شمسالشموس(ع) روشن میشود. صندلیهای چرخدار یکی یکی به نوبت به سمت پنجره فولاد حرکت میکنند تا دلدگان و عاشقان بالاخره به وصال حضرت عشق برسند. چند دقیقهای را به راز و نیاز مشغول میشوند و حاجاتشان را زیر لب نجوا میکنند. خادمان هم با صبوری منتظر میمانند تا آنها یک دل سیر زیارت کنند.
پس از پایان زیارت، کاروان به سمت دارالهدایه راهی میشود تا در آنجا نیز مراسمی برگزار شود. در انتهای برنامه هم بستههایی به عنوان تبرک به میهمانان امروز امام داده میشود و به همان نقطه آغاز برنامه برمیگردند تا با بدرقه خادمان، راهی خانه و کاشانهشان شوند.
نظر شما