تحولات منطقه

«شیخ هاشم مدرس قزوینی» از علمای بزرگ شیعه و مدرسان حوزه علمیه مشهد در سده سیزدهم و چهاردهم شمسی بود و ایشان طی چند دهه تدریس در دوره‌های سطوح عالی و خارج در حوزه علمیه مشهد تأثیری شگرف و ماندگار بر این حوزه گذاشت. این مدرس بزرگ ۲۲ مهر ۱۳۳۹شمسی در گذشت و در حرم مطهر به خاک سپرده شد .

مدرسی که عاشق تدریس بود
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

آزاده خلیلی: اهل قزوین و روستازاده بود. خانواده‌اش کشاورز بودند و لابد نان حلالی که از عرق ریختن روی زمین بدست می‌آید با خود برکتی دارد که به پرورش عالمی چون او منتهی می‌شود. گفته می‌شود درس‌های مقدماتی را در مکتبخانه آموخت و پس از یادگیری مقدمات و ادبیات، در قزوین فقه و اصول خواند و نزد اساتید، فلسفه آموخت. از آن پس بود که اصفهان 6سال تمام میزبانش شد تا مدارج عالی استنباط را نزد دو استوانه فقه شیعه؛ مرحوم کلباسی و فشارکی تکمیل کند. پس از آن مانند بسیاری از علما برای ادامه تحصیلات راهی نجف شد تا محضر درس بزرگانی چون مرحوم آیت‌الله نایینی، عراقی و اصفهانی را نیز درک کند. آن زمان حوزه علمیه مشهد به عنوان یکی از مراکز مهم علوم دینی بود؛ از این رو شیخ پس از مدتی به مشهد سفر کرد تا از محضر بزرگان دیگری همچون آیت‌الله حاج آقا حسین قمی، آیت‌الله میرزا محمد آقازاده خراسانی و آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی در فقه و اصول کسب معارف و کمال کند و در همین میان اجازه اجتهاد بگیرد.

تدریس در حوزه و تربیت شاگردان نامدار

مسیری که برای ما در چند خط خلاصه می‌شود حاصل یک عمر تلاش و ممارست عالمی بزرگ است. عالمی که پس از نشستن روی کرسی تدریس، یکی از مدرسان بنام حوزه علمیه مشهد شد و تأثیر حضورش آن‌قدر بود که در مدت کمی موفق به پرورش شاگردان نامداری در این حوزه شد. رسائل، مکاسب، کفایه و خارج اصول را در مدرسه فاضل خان و مدرسه نواب تدریس می‌کرد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، حلقه‌های درس او از لحاظ کم و کیف بی‌نظیر بود. آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله حاج میرزا مهدی نوقانی، آیت‌الله میرزا جواد آقا تهرانی، آیت‌الله مروارید، آیت‌الله سیستانی، آیت‌الله واعظ طبسی، آیت‌الله وحید خراسانی و... از شاگردان مرحوم قزوینی به شمار می‌روند. ایشان از بیان روانی برخوردار بود. به نوشته استاد محمد رضا حکیمی «در بیان مطالب علمی و عمیق، با روانی و سلاست، نمونه بود. گویی کلمات و جملات مانند جویباری نرم و تند از دهان او سیلان می‌یافت. نمونه برجسته یک عالم دینی و یک روحانی اسلامی واقعی بود؛ مردی خردمند، وارسته، متواضع، هوشیار، متعهد، شجاع، روشن‌بین و بیزار از عوام‌فریبی و انحطاط‌پراکنی و ارتجاع‌گرایی». آیت‌الله خزعلی نیز می‌گوید: «... در بیان به‌قدری روان و سلیس بود که مشکلی در مکاسب و کفایه برای انسان باقی نمی‌ماند...». رهبر معظم انقلاب در خصوص ویژگی‌های تدریس ایشان فرموده‌اند: «در مشهد مرحوم آشیخ هاشم قزوینی، مدرس معروف و نامدار حوزه علمیه خراسان که از حیث بیان و تسلط بر مطلب، نظیرش را ما در هیچ حوزه‌ دیگری ندیدیم؛ نه در قم، نه در نجف، گاهی اوقات وسط درس سطح - درس مکاسب و کفایه - که حدود یک ساعت طول می‌کشید، 10دقیقه یا بیشتر نصیحت می‌کرد؛ طلبه‌ها اشک می‌ریختند». آیت‌الله صالحی مازندرانی این خصیصه استاد را این‌گونه روایت می‌کند: «شیخ هاشم از اخلاق بسیار عالی برخوردار بود، به‌طوری که ما را تحت‌تأثیر قرار می‌داد. ایشان همیشه ما را به اخلاق خوب و پسندیده سفارش می‌کرد. وقتی سر درس، مسائل اخلاقی عنوان می‌کردند همه شروع به گریه می‌کردند و واقعاً توفان به پا می‌کرد، به‌گونه‌ای که گاهی درس تعطیل می‌شد».

 در جریان‌های سیاسی شرکت فعال داشت

علم، اخلاق و علاقه به تربیت شاگردان و ارتقای حوزه علمیه تنها ویژگی‌های این عالم بزرگ نبود. توجه به احوال زمانه و شجاعت برای مداخله در اوضاع و احوال کشور نیز یکی دیگر از خصوصیات این روحانی بزرگ بود. آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای نیز شجاعت مثال‌زدنی استاد را این‌گونه شرح می‌دهد: «آن روزها خواندن روزنامه جرم بود. کسی که روزنامه می‌خواند مثل این بود که تاری، تنبوری و... به دست گرفته باشد. ما گاهی مجله و روزنامه‌ای می‌خریدیم، آن را مچاله کرده و به خانه می‌بردیم که کسی متوجه نشود، چون باید می‌گفتیم سبزی خریدیم و سبزی داخلش بوده است؛ اما ایشان ترسی از این مسئله نداشت روزنامه می‌خواند و با علوم روز در حد همان روزنامه آشنا شده بود و معلوماتی داشت که گاه آن‌ها را بروز می‌داد». آیت‌الله شیخ هاشم قزوینی در طول حیات خود، در جریان‌های مهم سیاسی خراسان شرکت فعال داشت. ازجمله در واقعه گوهرشاد در شمار مجتهدانی بود که پیش از این واقعه، به رضاخان تلگراف زد و عمل او را در زمینه کشف حجاب نکوهید. به همین دلیل، آیت‌الله قزوینی به همراه برخی دیگر از علما به تهران اعزام شد و تا شهریور 1320 اجازه بازگشت به مشهد را پیدا نکرد. این عالم بزرگ پس از سقوط رضاخان، به مشهد بازگشت و تدریس را ادامه داد.

تا روز آخر  زندگی‌اش درس می‌گفت

بنا به تعریف شاگردان این عالم بزرگوار، او عاشق درس بود و تا روز آخر یا ما قبل آخر زندگی‌اش درس می‌گفت. استاد محمدرضا حکیمی در این مورد می‌نویسد: «... این مربی گران‌قدر، صبح‌های زود ـ آن هم در زمستان‌های سرد مشهد ـ پیاده به راه می‌افتاد و برای تدریس حاضر می‌شد، در مدرسه نواب، روی فرش‌های حصیری مندرس، بدون وسیله گرمکن و در عین حال با چه علاقه و نشاطی درس می‌گفت و ادای تکلیف می‌کرد و به پرورش طلاب همت می‌گماشت. طلاب نیز با شوقی وافر در آن درس‌ها حاضر می‌شدند؛ خارج اصول، سطح کفایه، مکاسب، رسائل... قامت رسا و هیکل درشت و چهره پر هیبت و نگاه بسیار نافذش مانع از آن نبود که انسان با او احساس پیوستگی کند و قلب خود را از محبت سرشار بیند .تصور می‌کنم ما طلبه‌ها را خیلی دوست ‌داشت، چون ما طلبه‌ها نیز او را خیلی دوست ‌داشتیم. به جز لحظاتی که درس می‌گفت، سکوت عمیق، وقار سنگین و قیافه پر معنی و با تأملش انسان را خودبه‌خود به تأمل وامی‌داشت و به عمق‌ها می‌برد». سرانجام این مدرس شایسته حوزه علمیه مشهد، پس از 40سال تدریس و تربیت شاگردان برجسته و 69 سال عمر با برکت، 22 مهر 1339 شمسی همزمان با بیستم ربیع‌الآخر 1381 قمری درگذشت و در مدخل ورودی حرم مطهر رضوی، از طرف ضلع شمالی صحن آزادی (صحن نو) کفشداری شماره 7، به خاک سپرده شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.