تحولات منطقه

فرمانده ارشد و اسبق سپاه پاسداران در گفت‌وگو با الجزیره بر هماهنگی میان ایران و محور مقاومت و ارسال پیام‌های روشن درباره وقایع جاری در نبرد طوفان الاقصی به طرف‌های غربی تاکید کرد.

سردار کنعانی مقدم در گفت‌وگو با الجزیره: تل آویو به دنبال سیاست زمین سوخته در غزه است
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر سردار حسین کنعانی مقدم از فرماندهان ارشد و اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با الجزیره گفت که ایران با هم‌پیمانان خود در محور مقاومت در ارتباط و هماهنگ است و کانال‌های خود برای ارسال پیام‌های روشن به طرف‌های غربی درباره اتفاقات جاری را فعال کرده است.

وی در این گفت‌وگو در رابطه با نگرش ایران به تحولات نبرد طوفان الاقصی گفت که ایران در حال حاضر، اراضی اشغالی را با ۶۰ هزار موشک بالستیک نشانه رفته و این موشک‌ها تنها به اندازه فشاردادن یک دکمه با پرتاب فاصله دارند.

کنعانی مقدم افزود: پرتاب این موشک‌ها گام نخست از واکنش ایران نسبت به حمله احتمالی اسرائیل است و گام‌های پس از آن در قالب واکنش نهایی و قاطع به انجام خواهد رسید.

متن مصاحبه الجزیره با سردار حسین کنعانی مقدم پیرامون نگرش ایران به نبرد طوفان الاقصی و شرایط ورود مستقیم ایران به این نبرد در ادامه می آید:

نگرش ایران به عملیات طوفان الاقصی چگونه است؟

در آغاز باید بگویم که جمهوری اسلامی ایران به صورت مداوم سیاست‌های کابینه راست‌گرا و تندرو اسرائیل را در قبال فلسطینیان رصد می‌کند و ارزیابی‌های ایران از مدتی قبل، از جنگ‌افروزی بنیامین نتانیاهو در آینده نزدیک علیه مقاومت اسلامی برای فرار از بحران‌هایی که کابینه وی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند، حکایت داشت.

ارزیابی‌های تهران با ارزیابی‌های هم‌پیمانان آن در محور مقاومت تطابق داشت به طوری که مقاومت فلسطین تصمیم گرفت به عملیات پیش‌دستانه‌ای دست بزند که دشمن اسرائیلی را از تحقق اهدافش در قبال ملت فلسطین ناکام بگذارد.

به باور ما عملیات طوفان الاقصی ضعف رژیم اسرائیل و شکست سرویس‌های امنیتی آن را هویدا کرد و جهشی منحصر به فرد در اقدامات مقاومتی ایجاد کرد، چرا که بدین ترتیب مقاومت از فاز دفاع وارد فاز حمله شد تا قواعد جدیدی را برای درگیری با دشمن اشغالگر وضع کند.

مقاومت توانست با به اسارت درآوردن تعداد زیادی از نظامیان، کشتار برخی دیگر از آنان و واردآوردن ضربه کاری نخست، دستاورد بزرگی را محقق کند. علاوه بر این، عملیات طوفان الاقصی موفق‌شده مهاجرت معکوس از رژیم اشغالگر قدس را کلید بزند.

انتظار داریم که نبرد طوفان الاقصی دست‌کم ۱۱ روز به طول بیانجامد، زیرا این عدد و مضارب آن برای یهودیان نشان‌دار و نمادین است؛ اما در صورتی که کابینه نتانیاهو نتواند افکار عمومی یهودیان را اقناع کند که خواسته‌های خود را محقق کرده است، نبرد کنونی می‌تواند گسترده‌تر شود و برای مدتی طولانی‌تر ادامه پیدا کند.

وجه تمایز این نبرد با نبردهای دیگر در سطوح سیاسی و نظامی در چیست؟ طی این جنگ چه تحولی در سبک مقاومت برای رویارویی با اشغالگران به وقوع پیوسته است؟

در این نبرد از تجارب مقاومت در جنگ‌های پیشین استفاده شده و پس از مطالعه تاکتیک‌های به کار گرفته‌شده در جنگ‌های دیگر به ویژه جنگ روسیه و اوکراین و تلاش مسکو برای انجام حملات پیش‌دستانه، این نبرد آغاز شده است. این عملیات فرصت ماهی گرفتن از آب گل‌آلود را از دشمن گرفت و در سطح سیاسی توانست روند عادی‌سازی روابط میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی که به سرعت پیش می‌رفت را متوقف کند.

مقاومت در این جنگ توانست تعدادی از نظامیان دشمن را اسیر کند و شمار کشته‌های دو طرف نیز با یکدیگر تناسب دارد. موضوع اسرای اسرائیلی برگ برنده مقاومت اسلامی برای آزادی اسرای فلسطینی از بند رژیم صهیونیستی پس از پایان جنگ است.

در سطح نظامی، این نبرد قدرت مقاومت فلسطین در جنگ ترکیبی - زمینی، هوایی، دریایی، اطلاعاتی، سایبری و غیره - علیه دشمن را به اثبات رساند و تمرینی برای بازپس‌گیری اراضی اشغالی و انتقال نبرد به داخل این اراضی بود. این نبرد دشمن را به بازنگری در باورهای نظامی خود وامی‌دارد و اسرائیل باید از این به بعد بیشتر به فکر راهبرد دفاعی باشد تا هجومی.

آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران مشارکت تهران در این عملیات را رد کرد، مجدداً حمایت همه‌جانبه خود از جنبش حماس را اعلام نمود و رزمندگان حماس و ورود آنان به مناطق پیرامونی نوار غزه را ستود. این موضوع چه معنایی دارد؟

موضع رهبر ایران درباره حمایت جمهوری اسلامی از جنبش‌های مقاومت اسلامی در رویارویی با اشغالگران روشن بود و موضع ایشان راه را بر تمامی طرف‌هایی که تلاش دارند با اتهام‌زنی به ایران در رابطه با مشارکت رسمی در عملیات طوفان‌الاقصی راه را برای اعمال فشار علیه تهران هموار کنند بست.

هیچ شکی در عدم مشارکت نظامیان ایرانی در این عملیات نیست؛ زیرا اگر تهران در کنار جنبش‌های مقاومت وارد میدان نبرد شده بود سرعت کسب دستاوردهای ملت فلسطین افزایش می‌یافت، اما باریکه غزه از دو دهه پیش تحت محاصره است.

حقیقت دیگر این است که روش جمهوری اسلامی در حمایت از هم‌پیمانانش تقویت توانمندی‌های آنان است. تهران به جای آنکه به هم‌پیمانان خود ماهی بدهد به آن‌ها ماهی‌گیری یاد می‌دهد. کارشناسان و نظامیان به این موضوع وقوف دارند؛ زیرا وارد نمودن این حجم بالای موشک، پهپاد و دیگر سلاح‌ها به باریکه‌ای که به شدت تحت محاصره است ممکن نیست.

اگر فرض کنیم که امکان انتقال سلاح به غزه ممکن بود برای ما بهتر آن بود که به جای موشک‌های ابتدایی که مقاومت به سمت اراضی اشغالی پرتاب می‌کند، آنان را به موشک‌های بالستیک و سلاح‌های بسیار پیشرفته‌ای که در اختیار داریم تجهیز کنیم.

به باور ما اتهاماتی که درباره مشارکت در این نبرد متوجه ایران است برای ممانعت از کمک‌نمودن تهران به هم‌پیمانان فلسطینی خود در مقطع کنونی مطرح شده است. ایران به روشنی اعلام کرده که از تمامی طرف‌هایی که با رژیم اشغالگر صهیونیستی مبارزه می‌کنند حمایت می‌کند و با هم‌پیمانان خود در محور مقاومت در تماس و هماهنگ است؛ اما در اوضاع کنونی وارد نبرد نشده و فکر می‌کند که فلسطینیان برای تحقق پیروزی کافی هستند. ایران به توانمندی‌های آنان برای رقم‌زدن حماسه و آزادی اراضی‌شان ایمان دارد.

علامت‌های نزدیک‌شدن به زمان عملیات زمینی در نوار غزه افزایش یافته است. امکان عملی ورود اشغالگران به جنگی این چنین با مقاومت در چه حد است؟

احتمال عملیات زمینی اشغالگران علیه غزه - در چارچوب سیاست زمین سوخته با هدف از بین‌بردن مقاومت در نوار غزه - وجود دارد، اما با توجه به تجربه‌های تلخی که ارتش رژیم اشغالگر قدس در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ با حزب‌الله لبنان و حمله سال ۲۰۰۸ به نوار غزه داشته و به دلیل پیامدهای وخیم آن به ویژه برای طرف متجاوز، این احتمال ضعیف است.

هشدارهایی نسبت به افتادن نتانیاهو در دام غزه صادر شده است؛ زیرا در زیر نوار غزه و در شبکه تونل‌ها یک زندگی موازی در جریان است و این موضوع شکار بیشترین تعداد ممکن نظامیان اشغالگر و تخریب جنگ‌افزارهای آنان را برای مبارزان مقاومت آسان می‌کند.

ما می‌دانیم که مجاهدان فلسطینی برنامه‌های دقیقی را در چارچوب جنگ‌های خیابانی علیه نظامیان مهاجم آماده کرده‌اند و احتمالاً برای ورود اشغالگران به نوار غزه ثانیه‌شماری می‌کنند تا از این طریق به آنان درسی بدهند که می‌تواند نقطه عطفی در اتفاقات مسئله فلسطین باشد.

از نظر شما هدف آمریکا از روانه‌ساختن ناو هواپیمابر جرالد فورد به سوی خاورمیانه چیست؟

ما این اقدام آمریکا را یک مانور سیاسی و عرض اندام برای افزایش روحیه اسرائیل در نبرد طوفان الاقصی می‌دانیم. اگر چه ما تمامی تحرکات ناوگان‌های دریایی آمریکا در منطقه - به ویژه در آب‌های خلیج فارس - را رصد می‌کنیم، اما به اعتقاد ما آمریکا به دلیل تجربه جنگ روسیه و اوکراین، تمام توان خود را برای تجاوز مداوم به نوار غزه نخواهد گذاشت.

اگر آمریکا عملاً توانی برای پشتیبانی از هم‌پیمانان خود داشت در چالشی که مسکو برای واشنگتن و ناتو ایجاد کرده گشایشی حاصل می‌کرد. از سوی دیگر روانه‌ساختن ناوگان‌های آمریکایی به سوی منطقه اقدام جدیدی نیست. پیش از این نیز دولت‌های پیاپی آمریکا با ادعای رویارویی با ایران، ناوهای هواپیمابر این کشور را به آب‌های خلیج فارس آورده‌اند، اما نتیجه این موضوع برای ملت‌ها روشن بوده است.

بعید نیست که آمریکا و هم‌پیمانان اروپایی آن برخی اهداف در غزه را از طریق دریا هدف قرار دهند، اما افزایش گستره مشارکت آنان تا حد ورود به نبرد زمینی دور از انتظار است. ما امیدواریم که در این صورت چین و روسیه برای توقف تجاوز آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد اقدام کنند.

در صورتی که ناوگان‌های دریایی غرب در تجاوز به غزه مشارکت کنند، دیگر حق نخواهند داشت که طرف‌های دیگر را به عدم ورود به نبرد در کنار مقاومت اسلامی فرا بخوانند؛ زیرا در این صورت آنها خود این سنت ناپسند را بنیان خواهند نهاد و گناه آنان و گناه هرکس که این اقدام را انجام بدهد به گردن خودِ آنان است.

اگر آمریکا تلاش کند که روند نبرد را به سود اسرائیل تغییر بدهد انتظار می‌رود جبهه‌های جدیدی گشوده شود. جمهوری اسلامی ایران، کانال‌های خود برای ارسال این پیام به طرف‌های ذی‌ربط را فعال کرده است.

مدت زیادی است که ایران و جنبش‌های محور مقاومت از وحدت صفوف در مبارزه با اسرائیل سخن می‌گویند. چه چیزی مانع از آن می‌شود که اعضای محور مقاومت در نبرد جاری با اسرائیل دوشادوش یکدیگر بجنگند؟

پیش از آنکه به این پرسش پاسخ بدهم دوست دارم به این نکته اشاره کنم که منطقه ما مدتی طولانی است که در چارچوب سیاست تشکیل محورهای گوناگون، به صورت عملی وارد رقابت شده است. امیدهای بسیاری به سودبخشی محور «غربی- عبری- عربی» و اعطای رنگ و بوی سیاسی و اقتصادی به آن در راه تشکیل خاورمیانه جدید بر اساس مشخصات غربی و عبری به ویژه تضمین امنیت رژیم صهیونیستی بسته شده است.

اما آنچه رخ داده توسعه گروه‌های مقاومت، تبدیل آنان به حلقه، تشکیل جبهه مقاومت و توسعه آن به محوری صاحب‌وزن بوده که در برهه کنونی مانعی اساسی را در برابر سیاست‌های محور مخالف با ملت‌های منطقه تشکیل می‌دهد. علاوه بر این، تلاش‌ها برای تشکیل جنبش اجتماعی حامی مقاومت در سطح جهانی نیز ادامه دارد.

در نتیجه، موضوع وحدت صفوف مبارزه با رژیم صهیونیستی در گرو نکات بسیاری است، به ویژه آنکه در صورت وقوع درگیری پایانی میان این دو محور کشورهای منطقه با یکی از آن دو همراه خواهند شد؛ البته محور مقاومت تا زمانی که مورد تعرض قرار نگیرد نبردی را آغاز نمی‌کند.

اگرچه دستان مقاومت برای واکنش به جنایات اشغالگران در حق فلسطینیان باز است، اما تا زمانی که به تمامی نکات توجه نکند و از توانایی خود برای تحقق پیروزی قطعی و پایانی اطمینان نداشته باشد وارد نبرد پایانی نخواهد شد.

آنچه می‌توان تایید کرد این است که قدرت مسلمانان برای نابودی رژیم صهیونیستی اکنون وجود دارد و اگر نفاق برخی طرف‌ها نبود کار اسرائیل پیشتر یک‌سره می‌شد. به باور ما سخن بیشتر درباره این موضوع به سود جهان اسلام نیست.

در صورتی که حزب‌الله لبنان یا سوریه مورد هجوم قرار گیرند، تا چه زمانی ایران از ورود به این نبرد دوری می‌کند؟ اگر اسرائیل به برخی اهداف داخل ایران حمله کند چطور؟

اگر چه ایران تاکنون به طور مستقیم در رویارویی با اشغالگران اسرائیلی وارد نشده است، اما نبرد نیابتی میان آنان در جریان است؛ البته این موضوع به معنی تصمیم نهایی برای عدم مشارکت در این نبرد در صورت عبور اسرائیل از خطوط قرمز ایران از جمله نسل‌کشی ملت فلسطین، ارتکاب حماقت در قبال حزب‌الله لبنان یا سوریه و گسترش جنگ از سوی اسرائیل در منطقه نیست.

جهان، ایستادن ایران در کنار دولت سوریه طی نبرد علیه تروریسم در دهه گذشته را فراموش نکرده است. تهران چگونه می‌تواند در صورت تحمیل جنگ از سوی دشمن اسرائیلی دست روی دست بگذارد؟

در رابطه با احتمال حمله به ایران باید بگویم که ما این موضوع را بعید می‌دانیم، اما مایلم بگویم که نیروهای مسلح ما آماده هستند، انگشتانشان روی ماشه قرار دارد و مشتاق‌ هستند که در صورت تعرض به جمهوری اسلامی ایران، وارد نبرد آزادی قدس شوند.

ما نزدیک به ۶۰ هزار موشک بالستیک در اختیار داریم که در برهه کنونی به سوی اهداف راهبردی در اسرائیل نشانه رفته‌اند و تنها به اندازه فشردن یک دکمه با پرتاب به سوی اراضی اشغالی فاصله دارند. پرتاب این موشک‌ها گام نخست از واکنش ایران نسبت به حمله احتمالی اسرائیل است و گام‌های پس از آن در قالب واکنش نهایی و قاطع به انجام خواهد رسید. تصمیم جنگ و صلح در جمهوری اسلامی ایران به دست رهبری است و ما باور داریم که در صورت صدور دستور ایشان در این رابطه، نقشه خاورمیانه تغییرات بسیاری خواهد داشت. در برهه کنونی امکان عملیات تخریبی در داخل کشور از نظر ما بعید نیست، اما نگرانی و ترسی درباره حمله به حاکمیت ایران نداریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.