مدیر گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه رضوی در گفتوگویی به پیشینه شعر مقاومت تا صدر اسلام و وضعیت کنونی آن پرداخت و از سنگ تمام ادبیات در حمایت از فلسطین سخن گفت.
به گزارش آستاننیوز، اگر به تاریخچه شعرهای اجتماعی نگاهی بیندازیم، بیگمان شعر مقاومت یکی از مهمترین شاخههای تغییرآفرینی در جوامع مختلف بوده است. شعری که نمونههای موفق آن را در ادبیات عرب با موضوع فلسطین شنیدهایم.
به تازگی با رویدادهای ناگواری که در سرزمین فلسطین اشغالی رخ داده، شاهد اوجگیری دوباره سرایش شعر مقاومت در کشورهای مسلمان هستیم. سال 1385 بود که تعدادی از شاعران عرب در دیدار با رهبر معظم انقلاب به شعرخوانی پرداختند و این دیدار مقدمهای برای برگزاری دیداری پرشورتر در سال 1395 شد.
در همین دیدارها بود که رهبر معظم انقلاب ضمن اشاره به نقاط قوت شعر عرب بر ضرورت استفاده از شعر به نفع مقاومت فلسطین تأکید کردند و این موضوع، توجه تعداد زیادی از حاضران این جلسه را دوباره به اهمیت بالای شعر مقاومت معطوف کرد. چندی پیش نیز مستند «ترانههای بازگشت» که به همت مؤسسه فرهنگی، پژوهشی انقلاب اسلامی ساخته شده بود از رسانه ملی پخش شد. در این مستند به شکل مفصلی درباره تاریخچه شعر مقاومت توضیحاتی ارائه شد.
برای بررسی دقیقتر وضعیت امروز شعر مقاومت و ویژگیهای آن دکتر حمید عباسزاده؛ پژوهشگر ادبی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه علوم اسلامی رضوی در این باره با ما به گفتوگو نشست که در ادامه مشروح آن تقدیم میشود.
شاعران صدر اسلام، پیشتازان شعر مقاومت
دکتر عباسزاده در تشریح تاریخچه ادبیات مقاومت گفت: به جرئت میتوان اعلام کرد تاریخچه ادبیات مقاومت که شامل شعر، داستان، خطابهها و... میشود از زمان صدر اسلام در پرتو تعالیم قرآن کریم و رهنمودهای پیامبر اعظم(ص) شروع شده و شاعران مسلمان در همه دورههای تاریخی با این نوع نگاه، ذوق و قریحه خودشان را وقف ارزشهای اسلامی کردهاند.
عموی پیامبر اکرم(ص) در صدر اسلام با شعر خودش از دین اسلام و مسلمانان دفاع کرده است پس از آن هم شاعران زیادی در کنار پیامبر اکرم(ص) تیغ بران کلام خودشان را از نیام بیرون کشیدند و با ظلم مبارزه کردند. حسان بن ثابت، کعب بن مالک و عبدالله بن رواحه جزو همین شاعران به شمار میآیند. در نتیجه، این شاعران را میتوان پیشتازان شعر مقاومت در دنیای اسلام دانست.
ادبیات مقاومت در منطقه
عضو هیئت علمی دانشگاه رضوی افزود: وقتی ما به تاریخچه شعر و ادبیات در دو قرن گذشته توجه میکنیم در منطقه آسیا، غرب آسیا و آفریقا که زخم خورده استعمار داخلی و خارجی بودهاند با آثار فاخری در حوزه ادبیات مقاومت و پایداری مواجه میشویم. این ادبیات، صدای آزادمردانی است که همواره در پی دفاع از ارزشها، سرزمین و موجودیت خودشان در مقابل بیگانگان بودهاند. آنها این فریاد را در لباس شعر به گوش جهانیان رساندهاند.
دکتر عباسزاده گفت: ادبیات مقاومت با موضوع فلسطین نیز در همین راستا در نیمه دوم قرن بیستم و پس از جنگهایی که میان کشورهای عربی و اسرائیل درگرفت به عنوان یک جریان شعری از دل جامعه مسلمانان جهان سر برآورد. در این دوره شاهد ظهور شاعرانی مانند محمود درویش، سمیح القاسم، ابراهیم طوغان، محمد الماغوط، نزار قبانی و... هستیم. این شاعران با سلاح کلمه در کنار شاعران، نویسندگان، روزنامهنگاران و خوانندگان دیگر کشورها به میدان آمدند.
وی تصریح کرد: گرچه برخی تحلیلگران معتقدند شعر مقاومت در دهههای گذشته رو به افول رفته اما بنده بر این باورم که هیچ گاه شاعران آزادیخواه دست از آرمانهای فلسطین نکشیدهاند؛ علاوه بر این، برخی شاعران نوقلم نیز به این جمع افزوده شدهاند و این نشاندهنده روح پویا و حیات ادامهدار شعر مقاومت است.
راز جاودانگی ادبیات مقاومت
مدیر گروه زبان و ادبیات عربی گفت: باید به این نکته اشاره کرد که ادبیات مقاومت تنها به شعر مربوط نمیشود بلکه شامل سایر گونههای ادبی نیز میشود. بیتردید یکی از رازهای جاودانگی این ادبیات، همین جنبش فکری متعالی است. در تمام شاهکارهای ادبی، پس از زیبایی ساختاری و بیان، اندیشههای ناب و اصیل را میتوان جزو اصول و دلایل ماندگاری یک اثر به شمار آورد.
عشق به سرزمین
این پژوهشگر ادبی در تشریح جایگاه پرداختن به موضوع سرزمین در شعر مقاومت افزود: مفهوم سرزمین در این نوع از ادبیات دارای جایگاه ویژهای است. اگر شاعر شعر مقاومت را از خاک سرزمینش دور کنید او مانند گیاهی است که از خاک جدایش کردهاید و به زودی میخشکد. محمود درویش، شاعر مقاومت فلسطین درباره سرزمین اشغال شدهاش میگوید:
«وطنم! ای عقابی که منقار شعلهورش را پنهان میکند در چشمهایم/ در خلال شاخههای چوب /تمام آنچه را که در پیشگاه مرگ، مالکش هستم/ پیشانیام، دستم و چشمم را به تو میسپارم/ من وصیت کردهام قلبم را چون درختی بکارند / تا پیشانیام لانهای برای گنجشککان باشد».
اسطورهآفرینی
وی خاطرنشان کرد: در ادبیات معمولاً از اسطورههای حقیقی یا ساخته ذهن شاعر یا شاعران گذشته وام گرفته میشود. شاعر از پیشینههای تاریخی وام میگیرد و روح و جان دوبارهای به اسطورهها میبخشد تا جوانان را بیدار کند و خون غیرت را در رگ آنها به جوش آورد. طارق ابن زیاد (که در فتح آندلس تأثیرگذار بود)، خنساء (بانوی شاعره مشهور عرب) و متنبی (از شاعران قرن چهارم و جزو تأثیرگذارترین شاعران عرب زبان) از جمله اسطورههای عرب به شمار میروند که «محمد الماغوط» از شاعران سوری، آنها را در شعرش آورده و میگوید:
«پرچم میهنم را چونان پیراهنی خواهم پوشید/ و با نخستین گردبادی که بر پیراهنم میتوفد/ از یکی از تپههای نزدیک به تاریخ، بالا میروم / شمشیرم را به مشت طارق / و سرم را به سینه خنساء / قلمم را به انگشتان متنبی پرتاب خواهم کرد».
نظر شما