«ورزش یکی از ظرفیتهای مهم در استان است که باید با انسجام و همدلی به روزهای خوب خود برگردد.» این پاراگرافی است کوتاه از صحبتهای استاندار خراسان رضوی در مراسم تجلیل از مدالآوران المپیاد استعدادهای برتر کشور. به واقع حلقه گمشده سالهای گذشته نیز همین است؛ انسجام و همدلی.
آیا تا به امروز کسی پی این دو را گرفته تا به خط پایان برساند روزهای ناخوشی ورزش در خراسان را؟ جواب منفی است! چراکه اگر گرفته بود روزگارمان این نبود که هستیم! در پیچ و خم مفقودی همدلی، گم کردیم هدف را یا بهتر بگویم هدفی نبود که گمش کنیم. هر که آمد به سوی خودش کشید جریان را. چه آنها که با نقاب کمک به ورزش آمدند و بعد تهماندهها را هم صاف کردند و بردند و چه برخی که ورزش را کاملاً به سیاست آلوده کردند و حتی آنهایی که میدان ورزش را عرصه رقابت سالم میدانستند را جبر به زدن نقاب راست و چپ کردند سیاههای جز خیانت به ورزش از خود به جای نگذاشتند!
جان کلام انسجام و همدلی است آقای استاندار. همه تقصیرها را به گردن یک جا و یک نفر نباید انداخت. ظرفیت ورزش برای تکتک ماست و برداشت از آن همه را منتفع میکند. جای دوری نمیرویم و قرار نیست با پایتخت نشینان قیاس کنیم خودمان را که اراده کنند ساعتی بعد مقابل فلان رئیس و وکیل و وزیر نشستهاند و ساعتی بعدترش امتیاز گرفته از دفتر کار آنها خارج میشوند.
بغل گوشمان مازندرانیها را مثال میآوریم. سهم بالایی از گردنآویزهای بازیهای آسیایی اخیر و از سبد مدالهای بدست آمده برای کاروان ایران از چین را ورزشکاران مازنی کسب کردند. تکمدال طلای تیمی والیبال همه افتخار خراسان رضوی از این آوردگاه بود. بماند که کشتی گل سرسبد ورزش کشور، بلامنازع در سیطره کشتیگیران مازندرانی است.
تنها یک جویبار آنها به اندازه سالهای سال از افتخارات ورزش خراسان رضوی مدالآور از مسابقات جهانی، آسیایی و المپیک دارد. میدانی که به راحتی از کف قافیه را به مازنیها باختیم و کشتی خراسان با همه گذشته پرافتخارش اکنون هیچ برای گفتن ندارد! برنز مجید خدایی از مسابقات جهانی ۲۰۰۲ تهران آخرین دلخوشیمان از قرار گرفتن یک خراسانی بر سکوی افتخار در میدانی معتبر است! ۲۱ سال از آن روز میگذرد. ۲۱۰ سال دیگر هم خواهد گذشت و اگر فکری به حال شرایط فعلی اندیشیده نشود باز هم همین خواهیم بود که هستیم! کشتی خراسان را چه شده که گذشتهای طلایی دارد اما امروزی سیاه و آیندهای مبهم؟ مگر جز این است که هر کدام حتی اسطورههایمان سازی زدند مخالفتر از آن یکی دیگر؟ کدام قاب را سراغ داریم که دو نفر گوش شکسته و مربی خراسانی کنار هم نقش دارند در موفقیت کشتی استان؟ نمره همدلی سوگلی ورزش استانمان صفر است چه رسد به سایر رشتهها. قصه پرغصه سایر رشتهها نیز غمناکتر از کشتی نباشد کمتر نیست.
جودو، هندبال، بسکتبال، وزنهبرداری، فوتبال و حتی کشتی باچوخه که متولد خراسان است با تیرهروزی روزگار میگذرانند و کلیدواژه همه این سیاهروزیها خط تیره انسجام و همدلی است.
مدیران و صنایع هم سهمی بزرگ دارند در حفر این خندق؛ چراکه اگر هر کدام احساسی به مسئولیتشان داشتند جایی دستی از ورزش را میگرفتند و همدل با ورزشیها، پشتِ به خاک رسیده ورزش استان را بلند میکردند و اجازه تلف شدن آن را نمیدادند.
آقای استاندار از اراده گفتن در ورزش مسئلهای مهم است برای رسیدن به هدف و فتح سکوها، اما آیا تنها با اراده داشتن میتوان به جنگ حریف پرتدارکات و همه جور حامی رفت؟ با این فرمان تنها شاید بشود تا پای همین سکوهای المپیاد استعدادهای برتر کشور رفت بعدش چه؟
ورزشکار همه جور پای کار است، جانش را میدهد تا افتخاری کسب کند. همدل میشود برای شاد کردن دل هموطن و هم استانیاش. اما آیا کنار گود نشستههایی که لنگش کن را فریاد میزنند پیش از آن دلهایشان را با او یکی کردند؟ انسجام و همدلی نسخه درمان ورزش استان ماست با این تبصره که از شخص استاندار تا مدیران، مربیان و حتی مردم کوچه و بازار همت کنند و همراه باشند تا به روزهای خوب گذشته برگردیم!
نظر شما