تحولات منطقه

دانشیار روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: معنویت در روانشناسی معاصر با روانشناسی اسلامی تفاوت دارد و چنین رویکردی کارکردهایی برای ما دارد از جمله اینکه موجب می‌شود اطلاعات، تحلیل‌ها و پژوهش‌های آن، فربه‌تر از روانشناسی معاصر باشد و با نیازهای جامعه اسلامی انطباق بیشتری داشته باشید.

روانشناسی اسلامی انطباق بیشتری با نیازهای جامعه دارد
زمان مطالعه: ۶ دقیقه
نشست «روانشناسی اسلامی با رویکرد تاسیسی» امروز چهارشنبه 10 آبان‌ماه از سوی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد. 
حجت‌الاسلام والمسلمین محمد کاویانی؛ دانشیار روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: وقتی از روانشناسی اسلامی صحبت می‌کنیم به نظر می‌آید که قابل پذیرش و مورد انتظار است که یک وفاداری‌هایی را به عناوینی شامل روانشناسی، اسلامی بودن و احتمالاً انگیزه‌های اولیه‌ تأسیس این علم داشته باشیم. گاهی برخی افراد اعلام می‌کنند که روانشناسی معاصر را قبول ندارند اما ما اعلام می‌کنیم که یافته‌های روانشناسی را قبول داریم و از آن استفاده می‌کنیم چراکه وقتی از روانشناسی اسلامی صحبت می‌شود مورد انتظار است که به همه ابعاد روانشناسی توجه شود. همچنین باید به تعریف روانشناسی یعنی علم بررسی رفتار و تجلیات روانی پایبند باشیم.

لازمه تحقق روانشناسی اسلامی

وی ادامه داد: وقتی از روانشناسی صحبت می‌شود انتظار می‌رود که درباره انسان به ماهو انسان باشد یعنی ظرفیت جهانی و عمومی بودن را داشته باشد. وفاداری به انگیزه‌های اولیه خودمان و دوستان و همکاران و فضاهایی که در آن کار می‌کنیم نیز در روانشناسی قابل توجه است. معتقدم ما در روانشناسی اسلامی می‌خواهیم از نقاط قوت روانشناسی برای خودمان و زندگی فردی و اجتماعی استفاده کنیم. همچنین می‌خواسته‌ایم آموزه‌های اسلامی را به کار گرفته و از نقاط قوت اسلام برای رفع نواقص و عیوب روانشناسی معاصر استفاده کنیم و روانشناسی را حتی‌المقدور رشد دهیم.
حجت‌الاسلام کاویانی گفت: اسلامی بودن علوم به ایفای نقشی مربوط می‌شود که در جامعه اسلامی دارند. در این زمینه یک رویکرد ترمیمی و یک رویکرد تأسیسی وجود دارد. رویکرد ترمیمی معتقد است که باید نگاه علمی را اولویت اول و ایفای نقش را اولویت دوم قرار دهیم اما رویکرد تأسیسی معتقد است که باید ایفای نقش را اولویت اول و نگاه علمی را اولویت دوم قرار دهیم یعنی علمی بودن از طریق ایفای نقش در جامعه اسلامی مورد توجه قرار گیرد. معتقدم باید در روانشناسی اسلامی، مسئله‌گزینی ما از مسائل جامعه اسلامی باشد ولی این کاری است که فعلا انجام نداده‌ایم و تا زمانی که از بُعد نظری و علمیِ صرف، خارج نشده و به مرحله ایفای نقش نرسیم، اسلامی بودن بر روانشناسی صدق نمی‌کند. 

لزوم توجه روانشناسی اسلامی به نیازهای جامعه

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: گاهی ممکن است یک آرامش خیالِ افراطی داشته باشیم که در روانشناسی اسلامی کاری به نیازهای جامعه نداریم اما چنین دیدگاهی قابل دفاع نیست چراکه ما با جایگاه سازمانی و تکلیفی که داریم باید توجه کاملی به جامعه داشته باشیم. نکته دیگر این است که برخی می‌گویند الهیاتِ روانشناختی درست است نه روانشناسی اسلامی ولی باید بگوییم که هرچند الهیات روانشناختی برای مسلمانان فایده خود را دارد اما تا زمانی که از این الهیات روانشناختی متراکمی که وجود دارد عبور نکنیم نمی‌توانیم از روانشناسی اسلامی سخن بگوییم چراکه برای تحقق روانشناسی اسلامی، ابتدا باید مسئله‌گزینی کرده و دوم اینکه مدل مفهومی جامعی درباره هر موضوعی داشته باشیم و سپس وارد اجرا و تجربه شویم.
وی یادآور شد: منظور از تأسیسی بودن روانشناسی اسلامی این است که برای هر شاخه علمی می‌توان ارکانی را ملاحظه کرد لذا ما مدعی هستیم اگر روانشناسی در همه این ارکان، اسلامی باشد آن روانشناسی، اسلامی خواهد بود. البته معتقد نیستیم که نسبت صفر و یکی وجود دارد بلکه هر مقدار این ارکان، بیشتر اسلامی باشد پس به میزان بیشتری روانشناسی اسلامی را محقق کرده‌ایم. از جمله این ارکان نیز روش، چهارچوب نظری، پیش‌فرض و مفاهیم اساسی هستند و در همه این موارد باید دنبال اسلامی بودن باشیم. 

خصوصیات رویکرد تأسیسی به روانشناسی اسلامی

حجت‌الاسلام کاویانی تصریح کرد: در رویکرد تأسیسی نسبت به روانشناسی اسلامی خصوصیاتی وجود دارد از جمله نگاه سیستمی به آموزه‌های اسلامی؛ دوم اینکه روانشناسی اسلامی را به عنوان سیستم فرعی از این هندسه معرفتی لحاظ می‌کند؛ سوم اینکه در جامعه اسلامی به درستی ایفای نقش می‌کند و چهارم اینکه در تمام ارکان خودش موافق با اسلام است. برای این رویکرد، پیش‌فرض‌هایی وجود دارد از جمله اینکه معرفت نقلی و اعتبار معرفت شناسی دارد، دوم اینکه روانشناسی اسلامی، صرفا تجربی نیست بلکه تجربه، بخشی از آن است، سوم اینکه توجه دارد که قرآن و اسلام برای حضور در زندگی روزمره است و چهارم اینکه وارد کردن اسلام به زندگی روزمره فقط در قالب علوم انسانی است و امروزه این علوم سیطره زیادی بر همه زندگی‌ها دارد و ما هم اگر می‌خواهیم زندگی‌مان اسلامی باشد باید اسلام را در قالب علوم انسانی به اجرا بگذاریم. روانشناسی اسلامی با بهره‌مندی از این امتیازات می‌تواند از چالش‌ها عبور کند و در نهایت تبدیل به علمی منسجم شود. 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: روانشناسی اسلامی به لحاظ روش، موضوعات و مسائل، با روانشناسی معاصر تفاوت‌هایی دارد از جمله اینکه از مسائل صرفا مادی عبور کرده و مسائل مادی و معنوی را به صورت همزمان مورد توجه قرار می‌دهد و نگاه مثبت‌نگر و اصیلی دارد. معنویت در روانشناسی معاصر با روانشناسی اسلامی تفاوت دارد و چنین رویکردی کارکردهایی برای ما دارد از جمله اینکه موجب می‌شود اطلاعات، تحلیل و پژوهش‌های آن، فربه‌تر از روانشناسی معاصر باشد و با نیازهای جامعه اسلامی انطباق بیشتری داشته باشید. 

لزوم توجه به ابعاد جهانی دین اسلام

حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی؛ استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، نیز در این نشست گفت: از جمله نقاط قوت این بحث موضوعی است که انتخاب شده چراکه مورد نیاز جامعه علمی ما و خود پژوهشگاه است. انسجام نسبی بین مطالب، ممارست ده ساله بر مقوله روانشناسی اسلامی، جمع‌آوری اطلاعات قابل توجه در مقاله، اکتفا نکردن به مطالب علمی و توجه به رویکردهای اثربخش، از دیگر نقاط قوت است.
وی افزود: معتقدم برخی از کاستی‌ها هم وجود دارد از جمله اینکه مدعای ایشان تقریری روشن از روانشناسی اسلامی و ابعاد آن است اما نکته مهم این است که این بحث از جنس علم‌شناسی یعنی معرفت‌های درجه دوم است لذا باید شواهد و مدعیات خود را برای آن ارائه دهیم و به همین جهت، نقد بنده این است که در مقاله و طرح‌نامه، شواهد عقلی و فلسفی کافی برای مدعیات بیان نشده است. اشکال دیگر این است که نوعی عزلت‌جویی و جدا کردن روانشناسی اسلامی از پارادایم‌های موجود روانشناسی است. به نظرم لزومی ندارد حتما چنین کاری کنیم چراکه اگر اسلام را جهانی بدانیم قطعا علمی که ناشی از اسلام است می‌تواند برای همه مردم دنیا کارایی داشته باشد.

لزوم توجه به روانشناسی خاص هر جامعه اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد زارعان؛ دانشیار تعلیم و تربیت جامعه المصطفی(ص) در این نشست گفت: به نظرم تلاش عالمانه‌ای از سوی دکتر کاویانی در راستای تبیین روانشناسی اسلامی صورت گرفته است چون مسئله روانشناسی اسلامی، دغدغه همه ماست. اما لازم است اشاره کنم چند مسئله خلط شده و اگر اینها را مورد توجه قرار می‌دادیم به نتایج بهتری می‌رسیدیم از جمله اینکه آیا دنبال مبانی هستیم یا احیانا می‌خواهیم دستاوردهای روانشناسی اسلامی را مورد توجه قرار دهیم. فهم بنده‌ این است که شما می‌خواهید نوعی رابطه بین روانشناسی اسلامی و جامعه اسلامی برقرار کنید و معتقد هستید که نباید در اتاق‌های در بسته نشسته و برای جامعه اسلامی، نظریه ارائه دهیم بلکه باید در میدان باشیم.
وی افزود: معتقدم ما دو کار می‌توانیم انجام دهیم. یک کار این است که از منظر فلسفی ورود پیدا کرده و منشأ تحقق روانشناسی اسلامی را بررسی کنیم و یک راه این است که بگوئیم آموزه‌های اسلامی منبع ما هستند و این آموزه‌ها صرف نظر از مخاطب، می‌توانند روانشناسی اسلامی را برای ما بسازند و راه دیگر این است که بگوئیم پیشگامان روانشناسی اسلامی از بین نظریه‌پردازان مسلمان باشند که در این فرض دوم هم توجه ما بیشتر به منبع است نه مخاطب. راه سوم این است که بگوئیم جامعه اسلامی منشأ تحقق روانشناسی اسلامی است.
حجت‌الاسلام زارعان بیان کرد: به نظرم در اینجا ابهاماتی وجود دارد چه از آموزه‌های اسلامی شروع کرده و چه از انسان شروع کنیم در بسیاری از این موارد، به امور مشترک بین انسان‌ها می‌رسیم لذا اینکه به جامعه اسلامی مراجعه کنیم تا به روانشناسی اسلامی برسیم ضرورتی ندارد. از سوی دیگر باید مشخص کنیم منظور ما کدام جامعه اسلامی است. آیا جامعه مسلمانان ایران، عراق، مصر یا اقلیت‌های اسلامی سایر کشورها مد نظر ماست؟ بنابراین می‌توانیم یک رویکرد جامعه شناختیِ روانشناسی در پیش بگیریم و بگوئیم این روانشناسی اسلامی چه مزایایی برای جامعه اسلامی دارد و چه کارهایی می‌تواند انجام دهد و در این صورت باید دنبال روانشناسی خاص هر جامعه اسلامی باشیم.

انتهای پیام

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.