نام کتیبه برای بیشتر ما تداعیگر ابنیه و اماکن مذهبی و تاریخی است. ابنیهای که میدانیم معماران و هنرمندانی آن را ساخته و پرداختهاند اما کمتر شده در ذهنمان میان این کتیبههای سنگی یا کاشیکاری شده با هنرمندان خطاط پیوندی برقرار کنیم؛ در حالی که کاتبان خالقان کتیبههای ماندگار ابنیهها هستند. خطاطانی که گاه کاشیکار هم بوده و خود، آنچه رقم زدهاند را با کاشی ماندگار کردهاند. در این میان هنرمندانی بودهاند که از این هم تواناتر بوده و به چندین هنر آراسته بودهاند. محمد حسن رضوان بیوکی، هنرمند و مصنع به نام آستان علی بن موسیالرضا(ع) از این هم فراتر رفته و در طول حیاتش خط و نقش و قرائت را با هم پیوند داده و حاصلش خلق آثاری ماندگار در صحن و سرای رضوی شده است.
زندگیاش از نوجوانی با هنر درآمیخته بود
اصالتاً یزدی و پدرش محمدرضا ساکن همان شهر بود. محل تولدش را هم بعضی یزد و بعضی مشهد دانستهاند. اما کودکی را در مشهد تحت تکفل برادر بزرگترش گذراند، چراکه در هفت سالگی پدرش را از دست داده بود. تحصیلات را در «دبستان ملی» مشهد تا ششم ابتدایی ادامه داد و از آن به بعد شد وردست و کمککار برادر که معمار آستان قدس بود. همان روزها مسیر آینده و زندگیاش مشخص شد و راهش را پیدا کرد. ذوق و قریحه هنری و استعداد ذاتیاش هم به کمکش آمد تا اینکه توانست به عنوان کتیبهنویس و طراح نقوش در آستان قدس رضوی مشغول شود. اوایل به صورت قراردادی و با حقوق روزانه دو ریال کارش را آغاز کرد و در ادامه پس از گذران فراز و نشیبهایی، در سن ۲۵ یا ۲۸ سالگی به استخدام رسمی آستان قدس رضوی درآمد. کاری که ۴۷سال با علاقه فراوان آن را ادامه داد. اینها را پسر بزرگترش محمدرضا سال ۱۳۶۳ در مصاحبه با نشریه کیهان فرهنگی گفته و اضافه کرده پدرش پیش از آنکه در خدمت آستان قدس درآید، در خیابان تهران با برادران پیراسته و مرحوم ارژنگ، نگارستانی دایر کرده بودند و بیشتر در منزل کار میکرده است. همچنین برای مدتی هم در خیابان شاه رضا سابق (آزادی) مغازه داشته است.
برادرش استاد اولش بود و بسیاری از کارها را به او آموخت. راه ورودش به معماری آستان را باز کرد و او را مورد حمایت قرار داد. اما در ادامه کار چنان بیهمتا و چیرهدست بود که بسیار جلوتر از او رفت.
احیاگر سنت کتیبهنگاری در کتیبههای قرآنی حرم مطهر رضوی
نامش علاوه بر سنگ قبری کوچک در بهشت ثامنالائمه(ع) صحن آزادی، کنار بسیاری از کتیبههای حرم نیز است. از او آثار بسیاری در رواقها و صحنهای حرم بهجا مانده که بخش اعظم آثارش کتیبههای قرآنی است. نکتهای که استاد بیش از همه در کتابت آیات قرآن به آن توجه میکرده، رابطه متن با محل نصب کتیبه بوده است.
مهمترین کتیبهها و کاشیکاریهای او، طراحی و بازسازی سقف گنبد اللهوردی خان، سردر غربی ساختمان کتابخانه قدیم و صحن موزه، کتابت کتیبه محراب مسجد بالاسر به قلم ثلث و بخش زیادی از کتیبههای روضه منوره بوده که به گفته پسرش، استاد بیشتر به گنبد اللهوردیخان افتخار میکرده و علاقه خاصی به آن داشته است. او همچنین با طراحی قاب بست کتیبهای کوفی حاوی عبارات «الملک الله» و «الحکم الله» در حاشیه نمای بیرونی ایوان جنوبی صحنه نو، این قاب را احیا کرد.
بازنویسی بیشتر کتیبههای قدیم حرم مطهر رضوی و بیشتر کتیبههای تعمیرات و ساختوسازهای اساسی بارگاه منور رضوی در دوره پهلوی دوم، کار مرحوم رضوان است. نمونههایی همچون بازنویسی کتیبه پیشانی نمای بیرونی ایوان شرقی و غربی صحن عتیق، همه کتیبههای نمای بیرونی ایوان عباسی صحن عتیق و ایوانهای شرقی، شمالی و جنوبی صحنه نو. برخی دیگر از کتیبههای او نیز در صحن آزادی، رواق امام خمینی، دارالسیاده، دارالفیض، دارالذکر، نقارهخانه، سردر ایوان ساعت و سقف ضریح معروف به شیر و شکر قرار دارد.
رضوان افزون بر طراحی کاشی سنتی و نقوش اسلیمی که رشته اصلی کارش بود، خطوط نستعلیق، کوفی و بهویژه ثلث را خوب مینوشت و برابر سندی، تمامی کارهای معرقکاری، خطاطی، طراحی و مقرنسکاری آستان قدس در سالهای ۱۳۵۳و ۱۳۵۴ به او واگذار شده بود . او در کارش شهرت زیادی داشت و کتیبههای دیگری نیز در سطح شهر از جمله کتیبه سرداب خیابان نواب صفوی، کتیبه مسجد حاج حکیم خیابان طبرسی و کتیبه سردر مدرسه عسکریه به خط او دیده میشود.
طرحی نو دراندازیم
هنر و معماری برای رضوان به سان زندگی بود. او همانطور که تکههای پازل سخت زندگی را در کنار هم قرار میداد، با هنر خود کاشیهای تکهشده را در کنار هم چید تا نقش ویژهای در شکلگیری معماری امروز حرم مطهر رضوی داشته باشد.
شیوه کتیبهنگاری در آغاز عصر پهلوی مطابق با سنتهای کتابت عصر قاجار بود و آثار طاهر رضوی و محمد موسوی صنیع التولیه تا سال ۱۳۵۳ قمری گواه آن است. اما از حدود سال ۱۳۲۵ خورشیدی، محمد حسن بیوکی رضوان جریانی تازه را در آثارش آغاز کرد. او در کتابت کتیبههای گرداگرد و پیشانی ایوانها علاوه بر استفاده نیکو از شیوه کتیبهنگاران عصر تیموری، صفوی و قاجار، از شیوه ترکیببندی کتیبهنگاران عثمانی (شیوە قصارنویسی) نیز بهره برده و گاهی با ترکیب شیوههای سنتی ایرانی و قصارنویسی نوآوریهایی ویژه به خرج داده است. رضوان در آغاز با کتابت کتیبه بالای ازاره دهمین حجره ضلع شمالی صحن نو نشان داد در قلم ثلث، از همان شیوه کاتبان عصر قاجار پیروی میکند، اما بهتدریج در آثارش بازگشتی به شیوههای کهنتر کتابت، همچون ترکیب مادر و بچه در عصر تیموریان و گاه شیوه درهم سده هشتم نشان داد. قدیمیترین کتیبه رضوان در حرم مطهر رضوی کتیبهای است بر ورودی دومین حجره سمت چپ ایوان جنوبی صحن آزادی به قلم ثلث و نستعلیق که سال ۱۳۲۴ نگاشته شده است. در قاب نخست این کتیبه سمت راست ورودی حجره، سوره کوثر و در قاب آخر و سمت چپ حجره، سوره توحید و در آخر آن عبارت «سنه ۱۳۶۵ قمری / کتبه العبد محمد حسن الرضوان» درج شده است. متن قرآنی این کتیبه به قلم ثلث به شیوه کتیبههای ثلث دوره قاجار کتابت شده است. همچنین بر دو قاب کوچک دو طرف در، به خط نستعلیق دو بیت زیر از حافظ نوشته شده: «ما در این در نَه پی حشمت و جاه آمده ایم/ از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم/ آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار/ که بدیوان عمل نامه سیاه آمده ایم».
نقش ماندگار بر دیوار حرم مطهر
رضوان در طراحی کاشی اعم از معرق و هفت رنگ صاحب سبکی ویژه بود و از ابتکارات جالبش استفاده از طرحهای پایه گلدانی با نقشهای حیوانی با تأثیر از طرحهای صفوی است.
سبکی که در طرحهای معاصر هم دیده میشود و با استفاده از اسلیمیهای دهن اژدری با پیچها و چنگهای فراوان و کاربرد وسیع نقشهای حیوانی چون طوطی، سیمرغ، طاووس، پرندهای شبیه لکلک یا حواصیل، اژدها، آهو و ماهی به همراه طرح سرو و پایه گلدانی در قابهای مستطیل پایههای طرفین ایوانها دیده میشود و نمونههای آن در قابهای پایه گلدانی ایوان شرقی و جنوبی صحن نو، صحن جمهوری اسلامی و صحن قدس وجود دارد.
این استاد بیبدیل علاوه بر طراحی کاشی که رشته اصلی کارش بود، در کتیبهنویسی و نقاشی رنگ روغن، سیاه قلم، آبرنگ و شمایلکشی هم چیرهدست بود. یکی از آثار نقاشی او در نمای بیرونی ایوان شمالی صحن نو قرار دارد که در دوره پهلوی دوم به شکل کنونی درآمده و با کاربندی، نقاشی و کاشیکاری تزئین شده است. این اثر که سال ۱۳۴۲ خورشیدی کشیده شده، یک قاب نقاشی رنگ روغن با منظره حرم مطهر رضوی است که بالای در ورودی این ایوان و در میان قاببندیهای ردیف پایین مقرنسهای زیر طاق نصب شده و به عنوان یک نقاشی رنگ روغن منظره در حرم مطهر، یگانه است.
این هنرمند برجسته با ورود به عرصه هنری آستان قدس، طرحها و کتیبههای فراوانی ارائه داد و در طول سالیان خدمتش، پایهگذار مکتبی استوار و هنری شد بهطوری که حسین زمرشیدی در هشتمین شماره مجله رشد آموزش هنر دربارهاش گفته: «مکتب او چه از نظر انواع متون، ابداع اسلیمیها و خلق انواع ختاییها و چه از حیث نقشافزونیهای نو، بسیار زیبا، با فلسفه، شورانگیز و چشمگیر در قالب هنرهای سنتی و با اصالت کاشیکاری معرق و چه در زمینه انواع خطوط بهخصوص خط کوفی و ثلث، بسیار پخته، با قاعده، بسیار عمیق، گسترده و کامل بود. این استاد فرزانه و بس هنرمند، مکتب تیموری و صفویه را به سرحد کمال مطلوب و اوج رسانید».
هنرنمایی او منحصر به حرم مطهر امام رضا(ع) نیست و آثاری از این هنرمند فرهیخته در طراحیهای منقوش بر کاشیهای شاهچراغ و کربلای معلی، آرامگاه امامزاده محروق نیشابور، آرامگاه باباطاهر عریان همدان و شاهداعی الیالله شیراز هم وجود دارد.
انیس و کاتب قرآن
رضوان علاوه بر خط خوش در کتابت آیات الهی، صوت خوشی هم در تلاوت آن داشت. او تلاوت قرآن را در محضر استادالقرا مرحوم سید محمد عرب زعفرانی آموخت و پیش از ۲۰ سالگی خود به درجه استادی رسید. اما شهرتش «رضوان» از هنر دیگر او یعنی شاعری میآید. ذهن چندوجهی و تمرکز بالای رضوان از او انسانی با تواناییهای پرشمار ساخت. نمیدانم نخستین بار در حال طرح زدن، شعر گفت یا در حال نصب کاشی، اما هر چه بود، سبب شد یک معمار خوشقریحه باشد و شاعری هم بکند. رضوان بیوکی ذوق شاعری و مهارتش در تلاوت قرآن را درهم آمیخت و اصول تجوید را در ۲۰۰بیت در کتابی به نام «لولوء الرضوان فی قرائه القرآن» بر اساس کتاب «منتخب التجوید» استادش، بر وزن شاهنامه فردوسی به نظم کشید. این کتاب سال ۱۳۴۸ قمری به شیوه چاپ سنگی منتشر شد. شاید اگر صنعت چاپ سنگی در دوره حیات او نبود، یک اثر ماندگار در گذر زمان گم میشد، چراکه او اشعار دیگری نیز در مدح امام عصر(عج) و دیگر اهل بیت(ع) سرود که حالا یا از بین رفته و یا نزد خانوادهاش است. بهتازگی به کوشش مجید غلامی جلیسه، یکی از قدیمیترین متنهای چاووشینامه انتشار یافته که شاعر بخشی از قسمتهای آن، مرحوم محمدحسن بیوکی رضوان است. محتوای دیجیتال این نسخه در حال حاضر در کتابخانه دیجیتال بیاض ثبت شده و اصل آن در کتابخانه مسجد اعظم قم نگهداری میشود. همچنین از او مقالاتی هم در معرفی ابنیه حرم مطهر در شمارههای متعدد «نامه آستان قدس» بر جا مانده است. از آنجا که او در تعمیر و تزئین حرم مطهر در سالهای پیش از انقلاب نقش مؤثری داشت، نوشتههایش در این مقالات بر پایه مشاهدات عینی او و کاملاً مستند و موثق است؛ مثلاً در مقاله «نقارهخانه جدید» شرح مختصری از بازسازی ایوان شرقی صحن عتیق و چگونگی ساخت و مشخصات نقارهخانههای جدید بر فراز این ایوان را بر اساس آنچه به چشم دیده نقل کرده است.
محمدحسن رضوان دروس حوزوی و زبان عربی را در حوزه علمیه مشهد فراگرفته بود و ابتدا معمم و در لباس روحانیت بود ولی بعدها محاسنی معمولی و کلاه پوستین به رنگ سیاه به سر میگذاشت. او که حافظ قرآن نیز بود، در مشهد جلسات گوناگون قرآن برگزار میکرد و بسیاری از علاقهمندان به آموزش تلاوت مانند استاد سید مرتضی سادات فاطمی، صدرالقراء آستان قدس رضوی، به این جلسات میآمدند. او در رشته تجوید شاگران زیادی هم تربیت کرد. در تدریس بسیار بردبار و متواضع بود چنانکه گفتهاند با این همه فضائل هیچ وقت اظهار فضل و برتری و از خودش تعریف و تمجید نمیکرد.
آرمیده در نمایشگاه هنرش
استاد رضوان که علاوه بر همه این هنرها حجاری و کندهکاری روی چوب هم میکرد، شاگردان زیادی را در کتیبهنویسی و طراحی کاشی پرورش داد که یکی از آنها، پسرش محمدرضا بیوکی رضوان بود که علاوه بر یادگیری این هنرها نزد پدر، معرقکاری را هم از استاد حاج حبیب بنا که از معماران برجسته آستان قدس بود، آموخت.
شاید اگر بگوییم حرم مطهر رضوی نمایشگاه همیشگی آثار این استاد بزرگ است، اغراق نکرده باشیم. او که عمر هنری و کاریاش را به پای صحن و سرای حرم مطهر امام رضا(ع) ریخته بود، ۱۰ آذر ۱۳۶۳ بر اثر عارضه دیابت در سن ۷۵سالگی درگذشت و در جوار حضرت در بلوک ۳۷ صحن آزادی به خاک سپرده شد.
هنرمندان امروز بسیار از او تجلیل میکنند و هنرش را میستایند، چنانکه دربارهاش گفتهاند: «از میان استادان بزرگ زمان میتوان از حاج حسن بیوکی رضوان(ره) نام برد که مادر گیتی، هنرمندی چون او دیگر نزاید. استادی که از شروع کاشیکاری معرق دوران تیموری به واقع کسی همتراز او در دست کشش طرح و مکتب بسیار غنی نقش، وجود نداشته است و شاید هم دیگر کسی به وجود نیاید».
نظر شما