حوالی امروز/ میماند نحوه نگاه عموم جامعه و بهخصوص پدرومادرها. در این مورد، اوضاع قضاوت درباره بازیهای رایانهای کمی بغرنج و پیچیده است! مقصر هم فقط «رایانه»ای بودن نیست، بلکه ماجرا به «بازی» بودنش برمیگردد. برای خیلی از افراد جامعه، مقوله «بازی» حتی اگر همراه با گناه و جرم نباشد، یک وقت گذرانی، سرگرمی و لذتجویی بیهوده و مضر است. حالا اگر به خاطر بازی، حرکت، تحرک و ورزشگونه بودن را هم با نشستن پای رایانه و جلو صفحه نمایش از دست بدهید، اوضاع بدتر و گناهتان نابخشودنیتر میشود. با این نگاه، «گیمر»ها میتوانند به یک معتاد و آدم عاطل و باطل تبدیل شوند.
مقدمه بالا گولتان نزند. قرار نیست در این مطلب فقط از مضرات بازیهای رایانهای بگوییم و به خانوادهها هشدار بدهیم. به قول «فرانک گوان» منتقد و روزنامهنگار: «شاید باید ماجرا را از منظر دیگری هم دید. شاید بازیهای ویدئویی غیر از اعتیاد و خشونت، چیزهای دیگری هم داشته باشند. دنیای بازیها، برخلاف دنیای واقعی، به شکل دلگرمکنندهای منصفانه است. به همان اندازه که وقت و انرژی بگذارید و استعداد داشته باشید، پیشرفت میکنید. شاید ما بازی میکنیم، چون دنیای بیرون زشتتر است».
سایت «ترجمان» بهتازگی دو مطلب مفصل و تا حدودی متفاوت درباره بازیهای رایانهای منتشر کرده است. اولی به قلم همین «فرانک گوان» که بالاتر گفتیم و دومی هم نوشته «فریس جبر» نویسنده ماهنامه علمی «ساینتیفیک امریکن» است. نظرات «گوان» را امروز میخوانید و فردا هم بخشهایی از نوشتههای «جبر» را درباره بازیها و بازیکنان رایانهای میآوریم.
فرانک گوان میگوید: من هم مثل خیلیهای دیگر، گاه تا حد افراط، بازی ویدئویی کردهام. بیشتر ما از کودکی با چنان اشتیاقی مشغول این بازیها شدهایم که ناگزیر وجودمان در آنها تجلی پیدا کرده است. ۱۵۵میلیون آمریکایی بازی ویدئویی میکنند، رقمی که از تعداد شرکتکنندگان در انتخابات ریاستجمهوری هم بیشتر است. بررسیهای اخیر نشان دادهاند بیش از ۴۰درصد آمریکاییها حداقل سه ساعت در هفته بازی میکنند؛ ۳۴میلیون نفر بهطور میانگین ۲۲ساعت در هفته و ۵ میلیون نفر ۴۰ ساعت در هفته بازی میکنند.
سرگرمی تسلیبخش
اریک هرست، استاد «دانشکده کسبوکار بوث» آماری ارائه کرده که نشان میدهد در مقایسه با سالهای ابتدایی هزاره جدید، این روزها مردان ۲۰ تا ۳۰ساله طبقه کارگر بهطور میانگین هفتهای چهار ساعت کمتر کار میکنند و در عوض هفتهای سه ساعت بازی ویدئویی میکنند. هرست میگوید: فناوری علاوه بر اینکه ساعات کار را کاهش داده، تجربه بازی کردن را بانشاط تر و جذابتر کرده و موجب شده ارزش ذهنی اوقات فراغت به نسبت ارزش ذهنی کار بیشتر شود.
از نگاه گوان، چهار ویژگی در بازیهاست که سبب شده امروز به این حد از جذابیت برسند. این بازیها به لطف فناوری با رنگ و لعاب زیبا به نمایش درمیآیند و تصاویری زنده و زیبا را به جای تصاویر تیره و تاری که از زندگی امروزی داریم برایمان خلق میکنند. بازیها بهشدت روایتمحور و شخصیتمحور هستند. آنها شما را در قالب شخصیت اصلی روایت و کنترلکننده اول قرار میدهند تا به دلخواهتان روایت را پیش ببرید. در همه ژانرهای بازی، رقابت حرف اول را میزند. «امتیاز بگیر و به مرحله بعد برو» قانون اول و آخر بازی است که بدون آن تمام بازیها بیمعنا هستند. سازوکار اقتصادی درون بازیها هم مسئله مهمی است. این اعداد و ارقام و امتیازات و... هستند که باید زیاد و زیادتر شوند. وظیفه ما این است که حواسمان فقط به آنها باشد، باقی چیزها یا باید در صف بمانند تا نوبتشان برسد، یا بروند به درک!
دنیای آزمونها و اربابها
گوان در ادامه مطلبش با آوردن نمونههای زیادی از گرایش و علاقه شدید به «گیم» و«گیمری» در جوامع غربی و حتی اعترافهای خودش به بازی کردنهای افراطی در طول زندگیش، مینویسد: این اعتیاد است؟ معلوم است که هست، اما اعتیاد همیشه فراتر از یک مسئله شخصی است، چراکه نمایانگر وضعیت سلامت و عقلانیت کل جامعه است. بازیهای ویدئویی بر انتخابات اثری نگذاشتند، اما انتخاب «کنارهگرفتن از واقعیت» هم سیاسی است!
نظر شما