تحولات منطقه

تا چندین دهه پیش، دریاچه ارومیه بزرگ‌ترین دریاچه کشور و پرآب‌ترین دریاچه جهان با ۱۰۲جزیره بود.

گفت‌وگو با رئیس پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه؛ حال بدِ دریاچه ارومیه و قحطی حکمرانی آب
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

اواخر دهه ۵۰ توسعه کشاورزی در کشور استارت خورد، مدیران به رشد صنایع علامند شدند و شهرها توسعه پیدا کرد. با توسعه کشاورزی، آب را از رودخانه‌ها گرفتند و چاه زدند. برای آب شُرب، سد ساختند. سپس آب را به صنعت دادند. جمعیت افزایش یافت و شهر به‌سرعت توسعه پیدا کرد و با گذشت کمتر از سه دهه، نخستین علائم کاهش سطح آب دریاچه ارومیه در سال ۱۳۷۹ ظاهر شد. با این حال، برداشت آب از دریاچه ارومیه و حوضه‌های اطراف آن متوقف نشد و با آنکه سال ۱۳۹۲ محدودیت‌های توسعه اراضی در دستور کار کارگروه احیای دریاچه ارومیه و سازمان‌های مسئول قرار گرفت، زمین‌های کشاورزی و تغییر کاربری اراضی حوضه با شتاب بیشتری توسعه یافت تا جایی که سطح آب این دریاچه ۹۷درصد کاهش یافت.

البته در این مدت نسخه‌هایی همچون انتقال۳۰۰میلیون مترمکعب آب از تصفیه‌خانه‌های اطراف برای احیای این دریاچه پیچیده شد، اما این مقدار آب دربرابر کاهش قابل توجه سطح آب این دریاچه بی‌تأثیر بوده و اکنون نفس‌های دریاچه ارومیه به شماره افتاده است.

علی علیزاده؛ عضو هیئت تحقیق و تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز در این خصوص گفته است: «هیچ ظرفیت آبی از انتقال آب تا حذف چاه‌های آبی در منطقه برای احیای دریاچه ارومیه وجود ندارد و با برنامه‌های تخلیلی امیدی به احیای دریاچه ارومیه نیست. با انتقال آب از دریای خزر و خلیج‌فارس شاید بتوان دریاچه را سیراب کرد در غیر این صورت باید فاتحه دریاچه را بخوانیم».

زنده‌سازی دریاچه ارومیه غیرممکن نیست

اما رئیس پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه دانشگاه ارومیه به ما می‌گوید: اگر در مسیر احیا قرار بگیریم، زنده‌سازی دریاچه ارومیه غیرممکن نیست. اما واقعیت این است نبود مدیریت یکپارچه منابع آب، نبود برنامه‌ریزی و تلاش برای جلب مشارکت ذی‌نفعان در حفظ و صیانت از منابع آب، مسیر احیای دریاچه ارومیه را مسدود کرده و تاکنون در مسیر احیا قرار نگرفته‌ایم.

 دکتر کامران زینال‌زاده می گوید: متأسفانه شاهد نبود مدیریت یکپارچه و بی‌توجهی به کاهش جدی منابع آب‌های زیرزمینی از سوی وزارتخانه‌های مسئول هستیم به‌طوری که در چند دهه گذشته، الگوی درست مصرف آب متناسب با شرایط جغرافیایی و اقلیمی کشور رعایت نشده و منجر به از بین رفتن اکوسیستم‌های آبی شده است. با ادامه این روند بیم آن می‌رود در آینده نه‌چندان دور برای تأمین آب شرب با چالش‌های جدی روبه‌رو شویم. دستگاه‌های متولی نیز برنامه‌ای برای پیشگیری از این بحران خطرناک ندارند و همچنان در مسیر برنامه‌هایی که از چندین دهه قبل اجرا شده و تناسبی با شرایط و ظرفیت‌های آب و خاک کشور ندارد، حرکت می‌کنند که ادامه آن می‌تواند در بسیاری از نقاط کشور، ما را با شرایط نبود امکان بازگشت مواجه کند.

وی اضافه می کند:تغییرات اقلیمی و همچنین تأثیرات ناشی از دخالت‌های انسان‌ها در محیط زیست را دو عامل اصلی کاهش سطح آب دریاچه ارومیه می‌داند و می‌افزاید: خشک شدن دریاچه‌ها و کاهش منابع آب سطحی از پیامدهای مخرب تغییرات اقلیمی است که در حال حاضر بیشتر تالاب‌ها، رودخانه‌ها و دریاچه‌های کشور و بسیاری از مناطق دیگر جهان با آن مواجه شده‌اند. اما در از بین رفتن دریاچه ارومیه سهم دخالت‌های انسانی بیشتر از تأثیر تغییرات اقلیمی بوده است. بنابراین، با توجه به اینکه منشأ اصلی این بحران، فعالیت‌های انسانی است، می‌توان امید داشت با مدیریت صحیح مصرف آب، بهره‌برداری پایدار از منابع آب و تغییر الگوی مصرف آب، این اکوسیستم بی‌نظیر جهانی از وضعیت فاجعه‌بار خارج شود و شرایط بهتری را تجربه کند.

دخالت نابجای سیاست در مدیریت پایدار منابع آب

وی با اشاره به اینکه ما تاکنون نتوانسته‌ایم در مسیر احیای دریاچه ارومیه قرار بگیریم، اضافه می‌کند: با وجود اقدامات متعددی که از سوی دولت‌های مختلف برای احیای این دریاچه صورت گرفته، به‌دلیل تمرکز بر راه حل‌های مقطعی به‌جای فرایندی و پیروی از راهکارهای قبلی حاصل از دخالت نابجای سیاست در مدیریت پایدار منابع آب، احیای دریاچه ارومیه محقق نشده است. تمرکز بر راهکارهای سازه‌ای و تلاش برای تولید و عرضه آب جدید با صرف هزینه‌های گزاف در قبال تأمین آب اندک (در مقایسه با آبی که برای احیای این اکوسیستم نیاز است) و بی‌توجهی به عوامل اصلی بروز بحران و به‌جای آن پرداختن به معلول‌ها موجب شده حتی در رفع یا حداقل توقف عوامل ایجا کننده این بحران نیز موفقیتی حاصل نشود. در شرایط موجود که دریاچه ارومیه بدترین وضعیت خود را در چند دهه اخیر سپری می‌کند، شاهد ادامه توسعه گسترده زمین‌های کشاورزی، تغییر الگوی کشت به گیاهان آب‌بر، مصرف بالای آب شهری ساکنان منطقه و در کمال تعجب، صادرات محصولاتی با مصرف بالای آب مثل سیب، یونجه، چغندرقند و هندوانه به خارج از حوضه آبریز دریاچه ارومیه هستیم.

زینال‌زاده با اشاره به اینکه شرایط فعلی دریاچه ارومیه نگران‌کننده است، می‌گوید: وضعیت این دریاچه با ارزش‌های بالای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی؛ نتیجه سیاست‌های مزاحم و متعارض دستگاه‌های اجرایی و برنامه‌های توسعه ناپایدار با محوریت توسعه کشاورزی بدون لحاظ ظرفیت‌های آب برگشت‌پذیر منطقه است که متأسفانه این شرایط با تغییر دولت‌ها و به‌دلیل بی‌توجهی به تجارب گذشته، سخت‌تر شده است.

نبود مدیریت یکپارچه در عرصه منابع آب‌وخاک

این عضو هیئت علمی دانشگاه ارومیه مهم‌ترین مشکل این دریاچه را نبود حکمرانی آب می‌داند و می‌افزاید: اگر قوانین مرتبط با منابع آب‌وخاک در حوزه آب و کشاورزی به‌درستی اجرا می‌شد، هرگز دریاچه ارومیه به این روز نمی‌افتاد. نبود مدیریت یکپارچه در عرصه منابع آب‌وخاک حوضه آبریز دریاچه ارومیه، تنها موجب از دست دادن دریاچه بزرگ ارومیه نشده، بلکه از آن فاجعه‌بارتر کاهش نگران‌کننده منابع آب زیرزمینی باارزش و غیرقابل برگشت در دشت‌های این حوضه آبریز است. این در حالی است که با مدیریت صحیح مصرف و حکمرانی مؤثر آب، می‌توان به احیای نسبی این دریاچه و سایر تالاب‌ها و رودخانه‌ها امیدوار بود، اما منابع آب زیرزمینی که نتیجه هزاران سال ذخیره تدریجی آب در سفره‌های آب زیرزمینی‌اند غیرقابل احیا هستند. کاهش و از دست رفتن منابع آب زیرزمینی، بحران خاموشی است که ضمن پیامدهای جدی که برای محیط زیست و اکوسیستم‌ها دارد، تأمین منابع آب شرب بسیاری از سکونتگاه‌های حوضه آبریز را با خطر بزرگی مواجه کرده است. این موجب شده محققان و کارشناسان، باوجود آگاهی از تأثیر مخرب خشک شدن دریاچه ارومیه و تالاب‌ها روی محیط زیست و سکونتگاه‌های مجاور آن‌ها، نگرانی بیشتری درخصوص از بین رفتن منابع آب زیرزمینی در شرایط رها شده و بدون برنامه و نظارت موجود در بهره‌برداری از منابع آب و خاک کشور داشته باشند.

توسعه زمین‌های کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه

زینال‌زاده درخصوص تأثیر اقدامات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری در احیای دریاچه ارومیه می‌گوید: ساخت تصفیه‌خانه‌ها و اجرای طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای با وجود صرف هزینه بسیار بالا و زمانبر بودشان، نمی‌توانند راهکاری مؤثر برای احیای این دریاچه باشند. البته ایجاد تصفیه‌خانه‌ها اقدام مؤثر و ضروری برای حفظ محیط‌زیست از آلودگی‌های ناشی از فاضلاب شهری هستند، اما این طرح‌ها قابلیت تأثیرگذاری محسوس بر تأمین آب دریاچه را ندارند.

رئیس پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه دانشگاه ارومیه ادامه می‌دهد: اکنون وضعیت آب در مخازن بسیاری از سدهای کشور به‌گونه‌ای است که بهره‌برداری از آب مخازن سدها بیشتر برای تأمین آب‌شرب برنامه‌ریزی شده‌ و نه تنها امکان تأمین کامل آب کشاورزی را ندارند بلکه در فراهم کردن حقابه زیست‌محیطی دریاچه‌ها، تالاب‌ها، رودخانه‌ها و اکوسیستم‌های پایین‌دست خود هم با مشکل مواجه هستند. با این حال جای تعجب است همچنان شاهد توسعه ناپایدار و گسترده زمین‌های کشاورزی، توسعه باغ‌ها و کشت گیاهان آب‌بر و ایجاد صنایع با مصرف بالای آب در مناطق بحران‌زده آب کشور و حوضه آبریز دریاچه ارومیه هستیم.

بی‌توجهی به جلب مشارکت ساکنان منطقه

زینال‌زاده درخصوص اقدامات نرم‌افزاری انجام شده برای احیای دریاچه ارومیه نیز می‌گوید: متأسفانه در دوره فعالیت کارگروه‌های احیای دریاچه ارومیه در دولت‌های مختلف، توجه جدی به جلب مشارکت ذی‌نفعان و ساکنان منطقه در حفظ و صیانت از منابع آب حوضه و احیای دریاچه نشده است. نشانه‌های بارز این بی‌توجهی، رشد فزاینده زمین‌های کشاورزی و توسعه باغ‌ها، مصرف آب بالای شهری، تولید بالای محصولات با نیاز آبی بالا مانند سیب، انواع میوه‌های هسته‌دار، هندوانه، یونجه و چغندرقند و ایجاد صنایع پرمصرف آب در منطقه است به‌طوری‌که در اوج این بحران آبی، حوضه آبریز بحران‌زده دریاچه ارومیه، صادرکننده بسیاری از این محصولات به استان‌های دیگر و کشورهای همسایه است. در حال حاضر در این حوضه آبریز بیش از ۶۰۰هزار هکتار اراضی آبی وجود دارد و همچنان بر وسعت آن‌ها افزوده می‌شود. در کنار این سطح بزرگ اراضی آبی، تغییر الگوی کشت، توسعه بی‌رویه و فزاینده اراضی دیم و مصارف بالای آب شهری تا سه برابر استانداردهای منطبق با اقلیم منطقه، فشار غیرقابل جبرانی بر منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه وارد کرده است. بررسی محققان این پژوهشکده نشان می‌دهد از سال ۱۳۹۲ که محدودیت‌های توسعه اراضی در دستور کار اصلی کارگروه احیای دریاچه ارومیه و سازمان‌های مسئول قرار گرفت شاهد شتاب بیشتر در توسعه اراضی و تغییر کاربری اراضی حوضه تا به امروز هستیم و این همان کلید از دست رفته مدیریت یکپارچه در عرصه منابع آب‌وخاک کشور است.

نقشه راه متناسب با واقعیت‌های منطقه ارومیه وجود ندارد

رئیس پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه دانشگاه ارومیه با تأکید بر اهمیت احیای این دریاچه، ادامه می‌دهد: مطالعات متعدد، پیامدهای منفی حاصل از خشک شدن دریاچه ارومیه روی سلامت انسان‌ها و موجودات زنده حوضه آبریز، اکوسیستم اطراف دریاچه، زمین‌های کشاورزی، آب‌وهوای مناطق مجاور دریاچه و اقتصاد منطقه را نشان داده‌اند. اما از آنجا که نقشه راه متناسب با واقعیت‌های منطقه وجود ندارد هر روز شاهد از دست رفتن آب دریاچه ارومیه و افت شدید منابع آب زیرزمینی هستیم.

زینال‌زاده شرط احیای دریاچه ارومیه را ایجاد تحول و تغییر اساسی در نگرش و فعالیت وزارتخانه‌های جهاد کشاورزی و نیرو، تغییر سیاست‌های این دو وزارتخانه و همچنین جلب توجه و مشارکت ساکنان منطقه می‌داند. استفاده از ظرفیت‌های سازمان‌های مردم‌نهاد و باورهای فرهنگی و میهن‌دوستی ساکنان منطقه در حفظ و احیای دریاچه ارومیه می‌تواند پیشران قوی در احیای این اکوسیستم آبی مهم جهانی باشد. واقعیت این است اگر امروز از احیای دریاچه ارومیه بگذریم، در آینده باید از دریاچه بختگان، تالاب‌های اطراف دریاچه ارومیه و هورالعظیم و هامون‌های سیستان هم بگذریم و سرانجام روزی فرا می‌رسد که منابع آب‌ زیرزمینی هم تمام خواهد شد. آیا آن روز این سرزمین از ما خواهد گذشت؟

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.