تحولات منطقه

«تفضلی» زندگی و حیات سیاسی و اجتماعی‌اش را از دنیای تحصیل و روشنفکربازی، با چپ‌گرایی حاد و سفت و سخت آغاز کرد و پس از چند دوره پرفراز و فرود و رفتار و حرکات سینوسی سیاسی و اجتماعی سر از اردوگاه دولتمردانی درآورد که دمار از روزگار روشنفکران و تحصیلکردگان انقلابی مملکت درمی‌آوردند!

عاقبت روشنفکری که متن سخنرانی‌های شاه را می‌نوشت
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

سیاست‌مداری و سیاست پیشگی را با منش درباری و دست‌پروردگی در دستگاه پهلوی‌ها شروع نکرد. «تفضلی» زندگی و حیات سیاسی و اجتماعی‌اش را از دنیای تحصیل و روشنفکربازی، با چپ‌گرایی حاد و سفت و سخت آغاز کرد و پس از چند دوره پرفراز و فرود و رفتار و حرکات سینوسی سیاسی و اجتماعی سر از اردوگاه دولتمردانی درآورد که دمار از روزگار روشنفکران و تحصیلکردگان انقلابی مملکت درمی‌آوردند!

چپ‌گرایی حاد
جوان مشهدی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر خودش تمام کرده و همان‌جا هم به خدمت سربازی رفته بود تا اینکه در ۲۲ سالگی دنبال ادامه تحصیل در دانشسرای عالی رفت. چند سالی زبان فرانسه را در دبیرستان‌های تهران تدریس کرد و هنوز ۳۰ سالش نشده بود که با همفکرانش حزب «پیکار» را راه انداخت و همزمان روزنامه‌نگاری را هم با نوشتن در روزنامه «بهار» که گویا ارگان حزب پیکار بود شروع کرد. روزنامه‌نگاری را با روزنامه‌های مختلف ادامه داد و تا سردبیری و مدیریت روزنامه هم پیش رفت.
در همه این سال‌ها «جهانگیر تفضلی» روزنامه‌نگاری با افکار چپ افراطی شناخته می‌شد و در نوشته‌هایش هم از همه گروه‌ها و دسته‌های سیاسی که گرایش چپ داشتند حمایت می‌کرد. اوایل دهه۲۰، متفقین او را همراه برخی امرای ارتش، فئودال‌ها، بازرگانان، روزنامه‌نگاران و... که گرایش چپ داشتند دستگیر کردند. تفضلی هفت ماه را در زندان اراک گذراند و بعد با دخالت فرماندهان ارتش شوروی در ایران به شهر رشت منتقل و آنجا تحویل روس‌ها داده شد تا آزادش کنند. پس از آزادی، تفضلی هنوز یک روزنامه‌نگار چپ بود و کماکان چپ و انتقادی علیه حکومت می‌نوشت.
سال۱۳۲۴، قوام‌السلطنه حزب دموکرات را در ایران راه انداخت و تفضلی هم در حرکتی عجیب و غریب عضو این حزب شد تا کمی بعد همراه هیئتی متشکل از اعضای عالی‌رتبه سیاسی و دولتی به سرپرستی قوام عازم شوروی شود. روس‌ها تفضلی و گرایش‌های چپ او را خوب می‌شناختند برای همین به‌خوبی از او استقبال کردند غافل از اینکه روزنامه‌نگار چپ‌گرا و افراطی ایرانی، مدتی است در ظاهر چپ می‌زند اما در حال پیچیدن به راست است! تفضلی نه در شوروی ماند و نه با هیئت ایرانی به کشور بازگشت بلکه از همان‌جا مستقیم به فرانسه رفت و در آنجا ماندگار شد.

۱۸۰ درجه
چرخش سیاسی ۱۸۰ درجه‌ای‌اش از اروپا آغاز شد تا روزنامه‌نگار چپ رادیکال سابق کم‌کم بیفتد توی دامن راست‌های افراطی آن زمان. وقتی از اروپا برگشت بلافاصله به سمت بازرس بانک صنعتی انتخاب شد. با فاصله کمی پایش به محافل و حلقه دوستان اشرف پهلوی باز شد تا با عبدالحسین هژیر(نخست وزیر) هم رفاقت و همپیالگی کند و سرانجام با ۳۴ سال سن معاون سیاسی هژیر شود در حالی که همزمان سرپرستی اداره تبلیغات و انتشارات و رادیو را نیز عهده‌دار است و در کار سانسور نطق‌های نمایندگان مجلس به‌شدت فعال!
البته چه در این دوره و چه در دوره‌های بعد، تفضلی در زمینه کنترل مطبوعات و حتی تعطیل کردن جرایدی که ممکن است روزی مزاحم سیاست‌های دربار شوند، کم زحمت نمی‌کشد! روایت شده در زمان نخست‌وزیری اسدالله علم وقتی وزرا و معاونانشان همراه مدیران همه جراید کشور به مراسم سلام دربار رفته‌اند، شاه در پایان مراسم به علم می‌گوید: «به نظرم این صف مدیران جراید خیلی طولانی شده است...فکری برایش بکنید...». علم که از مدت‌ها پیش دنبال بهانه برای تعطیل کردن بسیاری از روزنامه‌ها بود با کمک تفضلی که وزیر مشاور و معاون تبلیغات دولت به حساب می‌آمد، ۵۰روزنامه و ۲۵ مجله را توقیف کرد.
صابون سیاست‌ها و اقدام‌های تفضلی به رخت دانشجویان مبارز خارج از کشور هم خورده است. سال۱۳۳۴ او سرپرست محصلان ایرانی خارج از کشور می‌شود و مأموریت دارد در مقابل اتحادیه دانشجویان ایرانی خارج از کشور، باشگاه دانشجویان ایرانی را راه بیندازد. باشگاهی که با انواع و اقسام ابزار و روش‌های جذاب برای تفریح و سرگرمی و عیاشی مجهز شده و البته برنامه‌های عملی هم برای توطئه‌چینی علیه دانشجویان مبارز دارد.
خلاصه روزنامه‌نگار چپ سابق، در مناصب و مشاغل دولتی از ریاست و مشاوره و سانسورچی بودن شروع می‌کند و تا سفارت، معاونت وزیر و وزارت هم پیش می‌رود. علاوه بر این‌هایی که گفتیم ردپای او در همفکری و طرح نو در انداختن برای شکل‌گیری ساواک و جذب نیروهای خاص برای تشکیلات امنیتی رژیم دیده می‌شود. در اسناد بدست آمده از ساواک و در فهرست مهم‌ترین ابواب جمعی اداره کل سوم ساواک در فرانسه هم نام جهانگیر تفضلی 
می‌درخشد!
در جریان سفر معروف شاه به قم در ۴ بهمن۱۳۴۱ و سخنرانی معروف‌ترش علیه مرجعیت، تفضلی نقش پررنگی دارد و گویا متن آن سخنرانی هتاکانه و پر از فحاشی از جمله دستپخت‌های اوست. برخی از عبارات سخنرانی آن‌قدر وقیحانه است که دستگاه خبری رژیم هم مجبور می‌شود بخش‌هایی از آن را در زمان پخش سانسور کند. سخنرانی عصر عاشورای امام(ره) که در آن خطاب به شاه می‌گویند: «...هرچه دیگران به تو دیکته می‌کنند و به دست تو می‌دهند را تکرار می‌کنی..» اشاره به همین ماجرا دارد.
تفضلی پس از پیروزی انقلاب مثلاً پشیمان می‌شود و اعتراف‌نامه‌ای را هم منتشر می‌کند. با این همه پس از چند اقدام ناموفق برای خودکشی گویا روز ۲۹آذر سال ۱۳۶۹ موفق می‌شود خودش را خلاص کند! 
خبرنگار: مجید تربت زاده
منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.