تحولات لبنان و فلسطین

حجت‌الاسلام حاج علی‌اکبری: برخی می‌خواهند بگویند خیر مساوی با برکت است، می‌شود این را هم قبول کرد ولی وقتی انسان آیات و روایات را می‌بیند متوجه می‌شود که خیر هم باید ثابت و مستمر باشد و هم وسعت داشته باشد.

تعریف برکت و راه‌های به دست آمدن آن

به گزارش قدس آنلاین، جلسه شرح صحیفه سجادیه با سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علی‌اکبری؛ رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه ۲۷ آذر در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه می‌خوانید؛

در یک تقسیم انسان‌ها را می‌شود پنج گروه معرفی کرد؛ گروه اول کسانی هستند که زندگی‌شان نکبت است یعنی از زندگی‌شان دیگران آسیب می‌بینند، از فکرشان، از اخلاقشان، از دارایی‌شان، از مدیریتشان دیگران آسیب می‌بینند. این تیپ شخصیتی نکبت است. ممکن است کسی در محیط خانواده اینطور باشد یا در محیط اداره اینطور باشد یا حتی برای کل عالم بشریت نکبت باشد. پس گاهی این نکبت یک فرد است، گاهی یک سیستم است، گاهی در یک محدوده اندک است و گاهی در کل نظام زندگی بشر.

گروه دوم کسانی هستند که انگل هستند یعنی زندگی‌شان بار زندگی دیگران است. مثلا یک نفر در خانواده هیچ آورده‌ای ندارد و همه باید کار کنند که ایشان خوش بگذارند. یک گروه سوم هم هستند که بخیل هستند. این گروه سوم نه مثل گروه اول نکبتند و نه مثل گروه دوم انگلند ولی هرچه دارند مال خودشان است و خیرشان به کسی نمی‌رسد و دایره‌شان محدود و بسته است. این هر سه اهل جهنم هستند. مورد اول که تکلیفش معلوم است، مورد دوم هم قطعا مردود است چون بی‌عاری و بیکاری است، مورد سوم هم صفت پلیدی است. در روایت داریم که سخاوت از بهشت است و بخل از آتش جهنم است. انسان‌های بخیل هر چه دارند برای خودشان و خانواده خودشان است.

دو گروه دیگر باقی می‌مانند. گروه چهارم کسانی هستند که هم بهره‌مند هستند و هم دیگران را بهره‌مند می‌کنند یعنی اگر از علمی بهره‌مند هستند دیگران را بهره‌مند می‌کنند، اگر مادی بهره‌مند هستند دیگران را هم بهره‌مند می‌کنند. قرآن کریم از اینها به عنوان کسانی که اهل انفاق هستند یاد می‌کند چون هم تولید دارند، هم امکانات دارند و هم دیگران را سر سفره خودشان پذیرایی می‌کنند، گره‌گشایی می‌کنند، کار راه می‌اندازند.

تفاوت ایثار و انفاق

یک گروه دیگر باقی می‌ماند. گروه پنجم کسانی هستند که برای آسایش دیگران، برای خدمت به دیگران، برای امنیت دیگران خودشان در شرایط سخت قرار می‌گیرند. این گروه پنجم با کلمه ایثار در قرآن و روایات تعریف شدند. اینها شرایط زندگی خودشان سخت است ولی دیگران را بر خودشان ترجیح می‌دهند. این گروه نسبت به گروه قبل کمتر هستند ولی اثرگذاری‌شان خیلی بیشتر است.

این گروه چهارم و پنجم که برگزیده خداوند متعال از میان انسان‌ها هستند ویژگی‌شان چیست؟ ویژگی‌شان این است که شخصیت و سبک زندگی‌شان با کلیدواژه برکت تعریف می‌شود. می‌گوییم فلانی وجود مبارکی دارد. برکت یعنی چه؟ برکت یعنی خیر مستمر وسیع و گسترده. برخی می‌خواهد بگویند خیر مساوی با برکت است، می‌شود این را هم قبول کرد ولی وقتی انسان آیات و روایات را می‌بیند متوجه می‌شود که خیر هم باید ثابت و مستمر باشد و هم وسعت داشته باشد.

برکت یعنی خیر مستمر بی‌کرانه

وقتی خداوند تبارک و تعالی می‌خواهد خودش را معرفی کند با همین کلیدواژه معرفی می‌کند: «تبارک الذی بیده الملک». هر چیزی به خدا نسبت پیدا کند خیر مستمر بی‌کرانه می‌شود. نمونه‌های آن در قرآن آمده است. مثلا قرآن منسوب به حضرت حق است و به مبارک بودن توصیف شده است. چه خیری بالاتر از قرآن است؟ فقط یک آیه آن کافی است که بشریت برای همیشه سر به سجده داشته باشد. این وحی در سلسله نبوی خودش به خاتم رسیده و در محیط خاتم تبدیل به قرآن شده است. این یک مثالش است. گاهی یک خانه برکت است مثل کعبه که در قرآن به عنوان بیت مبارک توصیف شده است. یک مثال دیگرش درخت است. خدا در قرآن سخن از یک شجره مبارکه به میان می‌آورد. اگر ظاهر آیه منظور باشد درخت زیتون است که خدا در جای دیگری هم به آن قسم خورده است. اگر باطن آیه منظور باشد شجره آل محمد(ص) است که در جای دیگری به عنوان شجره طیبه از آن نام برده شده است.

پس همه چیزهایی که به خدا نسبت پیدا می‌کند اینطور است. حتی زمان هم می‌تواند مبارک باشد مثل شب قدر که قابل مقایسه با هزار شب نیست و قرآن از این شب به عنوان «لیله مبارکه» نام می‌برد. وقتی نوبت به انسان می‌رسد آن انسانی که وجودش خیر جامع و مستمر است، یعنی هم اخلاقش خیر است، هم عزتش خیر است، هم دارایی‌اش خیر است، هم معنویتش خیر است، آن هم خیر وسیع و گسترده، چنین کسی مبارک است. این مرتبه، مرتبه‌ای است که حضرت عیسی خودش را به آن توصیف کرده و خود را «مبارک» نامیده است.

نقطه کانونی بحث ما همین انسان است. وقتی خدا انسان را خلق کرده به لحاظ تکوینی وجود او را از مبانی خیر سرشار کرده لذا در آفرینش او خداوند به خودش مبارک باد می‌گوید. وقتی سیر آفرینش انسان را می‌گوید در نقطه پایانی به خودش مبارک باد می‌گوید. معلوم می‌شود این مخلوق نسبت خاصی با خدای تعالی دارد و در آن نسبت این مخلوق می‌تواند جلوه برکت باشد چون وجودش می‌تواند در محور خیر بسط پیدا کند. اساسا خداوند مقصد خلقت را همین نقطه قرار داده است و همین کلمه انسان است که دست خداوند در توزیع خیرات در عالم می‌شود.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.