تحولات منطقه

سید رضی موسوی که سال‌ها در سوریه به عنوان مستشار جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کرد با شلیک سه موشک از آسمان جولان اشغالی در منزل شخصی خود در منطقه زینبیه دمشق مورد هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. این حمله تلفات دیگری در پی نداشت.

از توصیه به صبر فعال تا پیشنهاد انتقام بازدارنده/ نگاهی به واکنش‌ها و انتظارات تحلیلگران نسبت به شهادت ژنرال‌های ایرانی
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، در همین حال روز گذشته و بافاصله یک روز از این حمله اخباری مبنی بر هدف قرار گرفتن یک صهیونیست رده‌بالا در نتانیا منتشر شد. بنا بر برخی گزارش‌ها این صهیونیست هم رده فرماندهی ستاد داشته و در روز روشن به هلاکت رسیده است. محافل رسانه‌ای که این خبر را منتشر کرده و اتفاقاً نزدیک به مقاومت هم هستند، معتقدند این عملیات، در پاسخ به این انتقام صورت گرفته است.

اما به‌فرض درست بودن این خبر آیا فضای رسانه‌ای و به‌ویژه فعالان حوزه داخلی کشور نسبت به این عملیات قانع شده و راضی هستند؟ در این گزارش تلاش کرده‌ایم مروری داشته باشیم بر کانال‌ها و صفحات فضای مجازی و برآیند آرا و نظرات فعالان حوزه سیاست داخلی و بین‌الملل را رصد کنیم.

منطق صبر راهبردی
کانال سردار نوعی اقدم (ابوحسین) نوشت: «منطقِ صبور و فعال، در تراز مکتب اهل بیت (ع) و یکی از علامات مؤمن است. اهل بیت(ع) فرموده‌اند مؤمن به هنگام آشفتگی‌ها وقار خود را حفظ می‌کند. از سوی دیگر، بیان حکیمانه جناب سید حسن نصرالله راهگشاست، آنجا که گفت: قصاص عادلانه، ایجاب می‌کند شخصیتی همتراز قاسم سلیمانی باشد! چه کسی؟! رئیس ستاد ارتش آمریکا؟ کفش‌های قاسم سلیمانی می‌ارزد به سر ترامپ و کل فرماندهانش. معنای آنچه گفته شد، انفعال و بی عملی نیست. اتفاقاً اقتضای بازدارندگی حکیمانه این است که مجازات‌های پشیمان‌کننده و عبرت‌آموز، هرچه سریع‌تر به اجرا درآید. در عین حال، مجازات نهایی و هم‌وزن، نابودی رژیم اسرائیل و اخراج آمریکا از منطقه است».

حساب صاف شد
کانال اشاره نیز بلافاصله پس از انتشار اخبار مربوط به عملیات در نتانیا نوشت: «حساب صاف شد». او همچنین اضافه کرد: «هیچ حمله‌ای، -تأکید می‌شود هیچ حمله‌ای- از سوی رژیم اسرائیل علیه نیروهای ایرانی نبوده که بی‌پاسخ بماند . فقط آنکه جمهوری اسلامی نمی‌خواهد رسانه‌ای شود. یک نفر در مقابل یک نفر، رئیس ستاد در مقابل رئیس ستاد، نتانیا در مقابل زینبیه، روز روشن در مقابل روز روشن، منزل در مقابل منزل».

انتخاب انفعال و دلزدگی انقلابیون
اما باوجود این، واکنش‌های فعالان مجازی روز گذشته عمدتاً توأم با نقد نسبت به رویکرد مقامات کشورمان در مسئله «انتقام سخت» بود. محمد امین رضایی، طلبه درس خارج نوشت: سردار ما را زده‌اند، شهید سید رضی را، دیگر خیلی مطالبه انتقام مطرح نمی‌شود! طبیعی‌ترین نتیجه این موقعیت انتخاب انفعال، از سمت نیروی انقلابی در میدان است. احتمالاً آن‌هایی که پشت صحنه هستند در نهایت می‌گویند مصلحت این است. باید صریح گفت: «جمهوری اسلامی اگر نیروهای نهضتی میدان خود را نگه ندارد، خودش از دست خواهد رفت».

نبود موازنه قدرت در ترور
دکتر ابوالفضل بازرگان، کارشناس امنیت بین‌الملل هم نوشت: «طلایی، سخنگوی وزارت دفاع گفته است واکنش ما در زمان و مکان مناسبی، به گونه‌ای که اسرائیل به اهداف خود نرسد، خواهد بود. وی همچنین گفت انتظار تاوان، رژیم صهیونیستی را زجرکش خواهد کرد. این یعنی چه؟ یعنی تا زمانی که در رقابت‌های دائماً تنش‌زای منطقه‌ای علیه دو قدرت هسته‌ای، بازدارندگی کامل نداشته باشی، ژنرال سلیمانی‌ها، فخری‌زاده‌ها و رضی موسوی‌ها ترور می‌شوند و تو در محاسبه هزینه فایده خود برای جلوگیری از وقوع جنگ، به اجبار نمی‌توانی پاسخی در خور، محکم و بازدارنده بدهی!». اشاره بازرگان به این مسئله است که ایران باید در درازمدت به سمت هسته‌ای شدن حرکت کند تا بتواند توانی بازدارنده در سطح اسرائیل داشته باشد.

صابر گل‌عنبری، تحلیلگر مسائل منطقه هم در کانال نگاهی دیگر، در مطلبی تحت عنوان «ترور در فقدان موازنه» نوشت: «خط تحلیلی غالب، ترور سردار موسوی را تلاش اسرائیل برای کشاندن ایران به درگیری مستقیم و گسترش جنگ در منطقه می‌داند. اما این تحلیل چندان واقع‌بینانه به نظر نمی‌رسد و روند تحولات جنگ غزه در ۸۰ روز گذشته عکس آن را نشان می‌دهد. نه تل‌آویو و نه آمریکا در این شرایط، گسترش دامنه جنگ را به مصلحت خود نمی‌دانند. آنچه مشکل را بغرنج‌تر و بیشتر بازدارندگی ایران را آسیب‌پذیر کرده، مواجهه اعلامی شعاری و سطحی است که اساساً تهدید را از حیزانتفاع انداخته است».

ضرورت حفظ توازن در سیاست‌های اعمالی و اعلامی
تصمیم ایران در واکنش به ترورها، هرچه بوده، به نظر می‌رسد در عمل بازدارندگی جدی ایجاد نکرده است؛ چراکه شهادت بهترین ژنرال‌های ما، بارها تکرار شده است و این مدل واکنش، نشان می‌دهد این مواضع، تأثیرات جدی به همراه نداشته است. حتی اگر پاسخمان ترور فرماندهانی در قد و قواره فرماندهان خودمان باشد (که تاکنون نبوده است) این هدف‌گذاری نیز بی فایده بوده است. باید تأکید کرد انتظار عمومی، انتظار پاسخی خیلی فراتر از این‌هاست. حتی در شهادت سردار سلیمانی نیز، حمله به پایگاه آمریکا در عین‌الاسد از دید مردم متقاعدکننده نبود. حتی ترور فردی همتراز سرداران ما نیز موازنه قدرت ایجاد نمی‌کند؛ نه مردم راضی می‌شوند و نه بازدارندگی کافی را دارد.
نکته مهم دیگر این است که بازتاب رسانه‌ای «عملیات انتقام» نیز می‌بایست به صورت گسترده اتفاق بیفتد. اما تاکنون سیاست‌های اعلامی و اعمالی در پوشش اخبار واکنش ایران، عمدتاً با یکدیگر مغایر و با عدم بازتاب جدی رسانه ای همراه بوده است.

همراه‌سازی افکار عمومی مسئله‌ای بسیار جدی است که متأسفانه تاکنون شاهد آن نبوده‌ایم و به نظر می‌رسد می‌بایست تغییر جدی در رویکرد اعلامی- اعمالی جمهوری اسلامی را شاهد باشیم، در غیر این صورت حتی تهدیدهای مقامات ارشد نظام نیز بازدارنده نخواهد بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.