با اینحال در این فهرست آنچه بیش از همه به چشم میخورد، حضور بیشتر محققان در حوزه پزشکی و مهندسی بود و نام و نشانی از محققان برتر ایرانی در حوزههای موضوعی فلسفه و الهیات، روانشناسی، علومشناختی، هنرهای تجسمی و نمایشی نبود.
حجتالاسلام رضا غلامی، رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی وزارت علوم در واکنش به انتشار این فهرست گفته: صندلی خالی، منطقی برای جذب دانشجو نیست و نباید تمام دانشجویان علوم انسانی را دانشآموخته کنیم.
وی با انتقاد از نبود نظریهپرداز در حوزه علوم انسانی میگوید: از یک سو حجم پذیرش دانشجو در مقاطع کارشناسی و ارشد در رشته علوم انسانی در شرایطی که بازار کار مفید برای دانشآموختگان علوم انسانی وجود ندارد و کیفیت آموزش در این حوزه با استانداردها همخوانی کافی ندارد، منطقی نیست و از سوی دیگر یک قانون نانوشتهای وجود دارد که در آن، دانشجو نباید از جلسه دفاعیه مردود خارج شود. همه استادان با همکاری یکدیگر نه تنها پروژه دانشجو را پذیرش میکنند؛ بلکه با نمره بالا او را دانشآموخته اعلام میکنند، درحالی که همه دانشجویان صلاحیت دانشآموختگی ندارند و این روش به هیچ عنوان در کشورهای دیگر وجود ندارد و تنها در ایران به عنوان سنت نادرست اجرایی میشود.
پذیرش تعداد زیاد دانشجوی تحصیلات تکمیلی بهویژه در مقطع دکترا مهمترین دلیل تنزل سطح کیفی آموزش عالی کشور در سالهای اخیر است. بهطوری که در دهه گذشته با گسترش واحدهای دانشگاه آزاد، در برخی از واحدهای این دانشگاه بهویژه در رشتههای علوم انسانی ۲۰دانشجوی دکترا پذیرفته میشدند، درحالی که استاندارد پذیرش دانشجوی دکترا سه و حداکثر آن پنج نفر است. وقتی دانشگاههای ما کمیت را بر کیفیت ترجیح میدهند، پیامدهای ناگواری خواهد داشت که یکی از آنها پایین آمدن سطح کیفی آموزش و پژوهش است، چرا که وقتی گروه آموزشی به جای آموزش سه دانشجوی دکترا باید بر آموزش ۲۰ دانشجو تمرکز داشته باشد، استادان فرصتی برای نظارت بر رسالههای دانشجویان ندارند و اگر در این میان دانشجویان نخبهای هم باشند بیانگیزه خواهند شد.
حوزه علوم انسانی محل تحصیل نخبگان نیست!
محمدسالار کسرایی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی در گفتوگو با ما از دلایل ایجاد وضعیت حاضر گفته است.
کسرایی گفت: اوایل دهه۶۰ نظام آموزشی کشور دانشآموزانی را که معدل بالای۱۶ داشتند به رشتههای علوم تجربی و ریاضی هدایت کرد و به این ترتیب دانشآموزانی که معدل پایینتری داشتند وارد حوزه تحصیلی علوم انسانی میشدند و به مرور زمان این باور غلط در جامعه شکل گرفت که حوزه علوم انسانی محل تحصیل نخبگان نیست. از سویی دیگر با توجه به اینکه در چند دهه گذشته فرصتی برای ورود دانشآموزان استعداد درخشان به حوزه علوم انسانی فراهم نشده، بیشتر نخبگان جذب رشتههای علوم پایه و فنی و مهندسی شدهاند و درواقع این عوامل مانع رشد حوزه علوم انسانی در مقایسه با حوزهها دیگر شده است.
این عضو هیئتعلمی پژوهشکده علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی تصریح کرد: البته در سالهای اخیر موج برعکسی از حضور دانشآموختگان دانشگاههای شریف، امیرکبیر و یا حتی دانشگاههای پزشکی کشور در مقاطع تحصیلات تکمیلی برخی از رشتههای حوزه علوم انسانی شکل گرفته، اما این وضعیت نیز متأثر از همان باور غلط جامعه است که موجب شده این قبیل افراد سالهایی از عمر خود را صرف تحصیل در رشتهای کنند که به آن علاقه نداشتهاند.
بازار کار مناسب و کیفیت آموزش، مهمتر از صندلی خالی دانشگاههاست
کسرایی با اشاره به گسترش بیرویه تعداد مراکز آموزش عالی کشور و تأثیر آن بر فرایند جذب دانشجو بهویژه در حوزه علوم انسانی، گفت: براساس اطلاعات موجود، ما در سال۱۳۹۵ با جمعیتی حدود ۸۰میلیون نفر، ۲هزار و ۸۰۰ مرکز آموزش عالی – اعم از دانشگاه دولتی، آزاد، غیرانتفاعی و... - در کشور داشتهایم، در حالی که درهمان سال، چین با جمعیتی بیش از یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر، ۲هزار و ۴۰۰ مرکز آموزش عالی داشته و کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و انگلستان – که تقریباً جمعیتی برابر با کشور ما دارند- کمتر از ۴۰۰ واحد دانشگاهی داشتهاند، چرا که پذیرش دانشجو در این کشورها متناسب با نیاز بازار کار و شرایط جامعه تنظیم میشود و بازار کار مناسب و کیفیت آموزشی برای آنها مهمتر از صندلی خالی دانشگاههاست.
این جامعهشناس ادامه داد: درحالت عادی، گسترش دانشگاهها پیامدهای غیرقابل انکاری برای آموزش عالی کشور به همراه دارد. اما واقعیت این است در ایران گسترش مراکز آموزش عالی غیردولتی با چالش بیکاری دهه۷۰ کشور همراه بود که علاوه بر ولع این مراکز برای جذب دانشجوی بیشتر، موجب افزایش تقاضای تحصیلات تکمیلی بهویژه در حوزه علوم انسانی شد که در مقایسه با سایر رشتهها بازار کار کمتری داشتند و در دو دهه اخیر کشور را با چالش افزایش تعداد دانشآموختگان تحصیلات تکمیلیِ بدونِ معلومات کافی - یعنی دانشآموختگانی که با مدرک موجود نه میتوانند انتظارات جامعه را برآورده کنند و نه به شغل مناسب دست پیدا کنند- مواجه کرد.
تصحیح پایاننامه یا رساله دانشجو وظیفه استاد راهنماست
این عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی در پاسخ به اینکه آیا قانون نانوشتهای در دانشگاهها وجود دارد که دانشجو نباید از جلسه دفاعیه مردود خارج شود، گفت: فرایند نوشتن پایاننامههای ارشد و رسالههای دکترای دانشجویان بهگونهای است که کار آنها طی مراحل مختلف بهطور دقیق از سوی استاد راهنما بررسی میشود تا دانشجو به بیراهه نرود و در واقع تصحیح پایاننامه یا رساله دانشجویان پیش از ورود به جلسه دفاع، وظیفه استادان راهنماست، به این معنا که اگر پایاننامه ارشد یا رساله دکترای دانشجویی در جلسه دفاع مردود شود، عملکرد استاد راهنمای دانشجو زیرسؤال میرود. به همین دلیل تا زمانی که پایاننامه یا رساله دانشجو از سوی استاد راهنما تأیید نشود، تاریخ جلسه دفاعیه از سوی دانشگاه تعیین نخواهد شد.
کسرایی با اشاره به اینکه بسیاری از دانشجویان چند ترم زمان صرف نوشتن پایاننامه یا رساله خود میکنند تا بتوانند تأییدیه استاد راهنما برای دفاع را بگیرند، افزود: با توجه به فرایند تدوین رساله پیش از ورود به جلسه دفاع؛ نه تنها در حوزه علوم انسانی بلکه در دیگر حوزهها نیز بسیار کم اتفاق میافتد دانشجویی از جلسه دفاعیه مردود خارج شود؛ در واقع اینکه دانشجویان میتوانند پایاننامه یا رساله قابل قبولی را در این جلسه برای هیئت داوران ارائه دهند، اتفاق عجیبی نیست. با اینحال کم نیستند دانشجویانی که در این جلسه توسط هیئت داوران ملزم به رفع اشکالات پایاننامه و یا رساله خود میشوند و باید چندین ماه روی رفع اشکالات مورد نظر هیئت داوران کار کنند.
هدف از تدوین پایاننامههای ارشد و رسالههای دکترا
وی با تأکید بر اهمیت نوآوری و خلاقیت در رسالههای دکترا، اضافه کرد: مسئله امروز کشور در حوزه تحصیلات تکمیلی قبولی یا مردودی پایاننامههای ارشد و رسالههای دکترای دانشجویان در جلسه دفاع نیست، زیرا در همه کشورها هدف از تدوین پایاننامههای ارشد و رسالههای دکترا دانشافزایی به حوزه موردنظر است که متأسفانه به دلایل مختلف، بسترهای لازم برای تحقق این مهم در دانشگاههای ما شکل نگرفته است. بنابراین نه تنها دانشجویان حوزه علوم انسانی، بلکه دانشجویان سایر رشتهها و حتی دانشجویان دانشگاههای برتر کشور نیز انگیزهای برای خلاقیت و نوآوری ندارند.
این عضو هیئتعلمی پژوهشکده علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی، با انتقاد از نبود کنترل از سوی دانشگاهها و گروههای آموزشی بر انجام پایاننامهها و رسالهها گفت: برخی از استادان راهنما کنترل و نظارت کامل بر فرایند تدوین پایاننامه یا رساله و تحقیقات دانشجویان دارند، اما این موضوع عمومیت ندارد و به دلیل نبود رقابتهای بیندانشگاهی، عملکرد این قبیل استادان راهنما از سوی دانشگاهها ارزشگذاری نمیشود. بهطوری که حتی گروههای آموزشی تفاوتی میان استادان راهنمایی که زمان خود را صرف راهنمایی، کنترل و نظارت بر فرایند تدوین پایاننامه و رساله دانشجویان میکنند، با استادان راهنمایی که زمان کمتری را صرف نظارت بر فرایند کار دانشجویان کردهاند، قائل نیستند و این باور در جامعه دانشگاهی کشور شکل گرفته که خروجی پایاننامهها و رسالههای دانشجویی فراتر از قفسه کتابخانه دانشگاه نمیرود. به این ترتیب احساس بینتیجه بودن رسالهها یکی دیگر از دلایلی است که موجب بیانگیزه شدن دانشجویان و اعضای هیئت علمی شده و به نظر میرسد هدف از تهیه این رسانهها پر کردن قفسه کتابخانه دانشگاههاست و کاربرد دیگری ندارد که البته این وضعیت نه تنها بر حوزه علوم انسانی، بلکه بر حوزههای دیگر علوم دانشگاهی نیز حاکم شده است.
نمیتوانیم در جزیره زندگی کنیم و برترینهای عالم شویم
کسرایی در خصوص فعالیتهای پژوهشی اعضای هیئتعلمی حوزه علوم انسانی و جایگاه استادان این حوزه در میان نظریهپردازان برتر جهان، اظهار کرد: فعالیتهای پژوهشی اعضای هیئتعلمی این حوزه از یک فرد به فرد دیگر حتی در یک گروه آموزشی متفاوت است. اما از آنجا که وزارت علوم بودجهای برای فعالیتهای پژوهشی و ایجاد فرصتهای مطالعاتی اعضای هیئتعلمی، به دانشگاههای حوزه علوم انسانی اختصاص نمیدهد و بسیاری از اعضای هیئتعلمی با حقوق اندکی که دریافت میکنند در وضعیت معیشتی مناسبی نیستند که بتوانند بخشی از درآمد خود را صرف انجام فعالیتهای پژوهشی کنند، فعالیتهای پژوهشی اعضای هیئتعلمی رشتههای علوم انسانی در مقایسه با حوزههای پزشکی، علومپایه و فنیمهندسی بسیار کمتر است.
وی درادامه افزود: دانش در حوزه علوم انسانی یک میراث مشترک است که در تعاملات گسترده بشری شکل میگیرد و نظریهپردازی در این حوزه، نیازمند ارتباطات گسترده بینالمللی، گفتمان علمی در سطح دانش جهانی و ایجاد فرصتهای مطالعاتی است. در آموزههای دینی ما نیز به نقل از پیامبر اسلام(ص) آمده «به دنبال کسب علم باشید؛ حتی اگر مجبور شوید تا چین بروید» با این حال بسیاری از اعضای هیئتعلمی این حوزه در طول خدمت خود حتی یکبار هم نتوانستهاند از مراکز علمی و آموزشی کشورهای دیگر بازدید کنند. بنابراین ما نمیتوانیم در جزیره زندگی کنیم و انتظار داشتهباشیم در همان جزیره، برترینهای عالم شویم.
نظر شما